این مسیر طلایی به کجا می رسد/جدول تولید طلا در جهان طی ۲۰۰۲-۲۰۱۱

 آنچه که در بخش نخست  این جدول می بینیم تاثیر صنعتی است که  از منحنی تولید عقب مانده و نشاندهنده جایگزین ذخیره است. دلیل عمده این کاهش نیز بار حجم تقاضاهای فراوان است.

 بهای طلا  در اواخر دهه 1980 و 1990 به طور مارپیچی کاهش یافت، اغلب صاحبان معادن طلا  به سختی توانستند سرپا بمانند. طی این بازه زمانی بسیاری از معدن داران شاهد آن بودندکه سودشان از میان رفت.  البته این امر به شدت روی جریان پول تاثیر گذاشت و  از صرف هزینه های غیر عملیاتی نیز جلوگیری کرد.  حتی بدتر از آن، سرمایه گذاران نمی خواستند هیچ ارتباطی با شرکتهای طلا داشته باشند  و این امر سبب میشد  جمع آوری سرمایه سخت تر از همیشه باشد.

  بنابراین در شرایطی که  صاحبان معدن  توانایی صرف هزینه برای استخراج و فراوری محصول را نداشتند، زیربنای معدن کاوی طلا  به شدت آسیب دید.  کاهش شدید تولید طلا در 2008  یکی از تاثیرات جانبی سالهای غفلت از این صنعت بود.

 با آغاز 2009   آثار هجوم سرمایه گذاران و تاجران به چرخه استخراج  و فراوری  مشخص شد. تولید جهانی طلا  برای نخستین مرتبه پس از 3 سال به 2400 mtرسید و ازآن زمان تا کنون  افزایش یافته است.

 البته باید بدانیم که رشد  طلا در 2009، محصول تلاشهای 8 سال قبل از آن است.  منبع تازه سرمایه  که از بهای روزافزون طلا و علاقه سرمایه گذاران به دست می آمد، سبب شد  بودجه  استخراج در 2001 افزایش یابد.  این بودجه به کشف منابع جدید منتهی شد.  فراوری این کشفها سالهال به طول انجامید.

 سالهای متمادی وصرف میلیاردها دلار سرمایه، صنعت  بی رونق استخراج طلا دوباره رنگ و بوی خود را بازپس گرفت.   در 2011 صاحبان معادن طلا به رکورد استخراج 2700 mtدست یافتند. در 3 سال تولید معادن 19.5 درصد افزایش یافت و به عبارت دیگر 14.1m  اونس از 2008 بیشتر شد.

 جالب آنکه حتی میزان تولید طلای 2011 که خود به نوعی رکورد محسوب می شود فقط 2493 mtبود.  این میزان دقیقا حد متوسط  تولید طلا در 4 سال هجوم سرمایه داران به بازار بود، به عبارت دیگر در 15 سال گذشته هیچ افزایشی در تولید نبوده است!  بلکه فقط تقاضا برای طلا افزایش یافته است.

 در خصوص تقاضای روزافزون برای طلا، زنجیره عرضه و تقاضا باید برای آنچه که  رشد عظیم در چرخه ( عرضه و تقاضا) نامیده می شود خود را آماده کند.تقاضای سرمایه گذاری  به طور معمول  دومین و مهمترین مرحله از هجوم به بازار طلا بوده و هست. براساس تحقیق GFMS تقاضا برای این فلز از2001 تا 2011 افزایش یافته است.

 امروزه هنوز هم  اغلب موسسات سرمایه گذاری یا سرمایه گذاران فردی   طلا را در فهرست خود ثبت نکرده اند و کسانی هم که روی طلا سرمایه گذاری می کنند، فقط بخش کوچکی از سرمایه خود را به این کار اختصاص می دهند.

 در این حالت ذخیره  فقط تقاضا را برآورده می کندونه تنها صاحبان معدن باید حجم تولیدشان را بیفزایند،بلکه باید  سرمایه های عظیمی را برای حفظ تولید و تجدید ذخیره جمع آوری کنند. باید ذخایر بیشتری کشف شود و معادن جدیدتری ساخته شود.

 برای آنکه این اتفاق بیفتد باید بهای طلا همچنان بالابماند و سرمایه گذاران باید به معادن علاقه مند باشند. قیمتهای افزون طلا سبب می شود سود بیشتری عاید صاحبان معدن شود  و آنها نیز به نوبه خود سرمایه را وارد جریان  پولی کرده و آن را صرف اکتشاف و فراوری طلا کنند. توجه سرمایه گذاران  کسری بودجه را جبران می کند.

 منبع: کیتکو

 مترجم: شیوا سعیدی