نرم افزارهای بیمه ای با هم حرف نمی زنند/ درخت‌واره‌ای از داده ها می خواهیم

میزگردی درخصوص ضرورت پایه ریزی کدینگ واحد در صنعت بیمه(بخش اول)

این روزها از کدینگ واحد به عنوان حلقه گمشده تحقق یکپارچگی درون‌صنعتی بیمه یاد می شود. یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازها جهت ایجاد یکپارچگی ایجاد «کدینگ واحد» یا زبانی مشترک بین موجودیت‌هایی است که در تعامل با یکدیگر به ارزش می‌پردازند. بیمه مرکزی به واسطة تنوع وظایف خود در زمینة قانون‌گذاری، نظارت و ایفای نقش بیمه‌‌گر اتکایی نیازمند این است که در اتصال با شرکت‌های بیمه قرار داشته باشد.

به گزارش بانکداری الکترونیک، برای اولین بار در صنعت بیمه، میزسخنی با محوریت راهکارهای ایجاد کدینگ واحد را با حضور قاسم نعمتی مدیر کل فاوا بیمه مرکزی، شاهین فتاحیانی، دبیر محترم کارگروه فناوری اطلاعات سندیکای بیمه گران، یوسف قلاتی، رئیس هیات مدیره فناوران اطلاعات خبره  و نقیبی پیشکسوت حوزه فناوری بیمه برگزار شد.

* در محور اول الفبای کدینگ واحد را مرور کوتاهی خواهیم کرد و در محور دوم به عارضه‌شناسی عدم وجود کدینگ واحد می‌پردازیم و در محور سوم نیز به وضع مطلوب اشاره می‌کنیم.

نعمتی: در مورد کدینگ واحد باید بگویم که بیمه مرکزی بیشتر از شرکت‌های بیمه درگیر کدینگ واحد است. در عصر فناوری اطلاعات قرار داریم و انجام بسیاری از کارها در این حوزة مبتنی بر داده انجام می‌شود و صنعت بیمه ماهیتاً و اساساً یک صنعت آمیخته با دیتاست و مهم‌ترین ابزار کار آن دیتاست؛ بنابراین بحث دیتا و سازمان‌دهی آن اهمیت می‌یابد و باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.

یکی از مقوله‌های مهم در مقولة داده‌های بزرگ، پالایش دیتا، داده‌کاوی و داده‌پروری و کنار هم قرار دادن داده‌ها با یک الگوی مناسب است تا داده‌ها مفهوم پیدا کنند و ارتباط بین آنها دیده شود و ساختار مورد نظر شکل بگیرد. اینجاست که کدینگ واحد یا کدینگ مشترک نقش و مفهوم خود را پیدا می‌کند؛ اگر قرار باشد هر شرکت بیمه‌ای با تنوع دیتایی خاص خود (که نمی‌توان آن را نقض کرد و باید این تنوع دیتایی وجود داشته باشد) کار خود را انجام دهد بدون اینکه هارمونی کلی و کلان صنعت بیمه را در نظر بگیرد، پراکندگی و نامفهومی دیتا در کل صنعت بیمه پخش می‌شود و شرکت‌های بیمه دیگر نمی‌توانند سرویس‌های مورد نیاز خود را از سایر شرکت‌های بیمه دریافت کنند.

مقولة دیگر اینکه باید کدینگی را جاری و ساری کنیم که بتوانیم با بانک‌های اطلاعاتی خارج از صنعت بیمه هم گفتمان داشته باشیم کدینگ واحد مثل یک زبان مشترک می‌ماند که در ارتباط درون و بیرون صنعت بیمه با یکدیگر نقش اساسی ایفا می‌کند.

فتاحیانی: در بحث کدینگ واحد باید بدانیم که این کد در کجا استفاده و در کجا ذخیره می‌شود. این کدها ادبیات مشترک زبان داده هستند. بزرگ‌ترین دارایی صنعت بیمه پایگاه اطلاعاتی اوست و اگر پایگاه اطلاعاتی یک شرکت بیمه را از او بگیرید هیچ چیز نخواهد داشت در واقع بیزینس اصلی ندارد؛ ممکن است املاک داشته باشد و بتواند دارایی‌هایش را بفروشد و کسب درآمد کند و سرمایه‌گذاری کند؛ ولی عملاً دیگر در کسب و کار بیمه چیزی ندارد. اینها ادبیات اصلی علم اطلاعات است که از زمان‌های بسیار دور وجود داشته و دارند؛ به تعبیر دیگر دیتایی که روی کاغذ می‌نویسیم تا بلاکچین و … جزو مقولة فناوری اطلاعات محسوب می‌شوند؛ چون با داده سر و کار دارند.

من شخصاً به کدینگ حسابداری علاقة بسیار زیادی دارم و به نظرم شاهکار اطلاعات است که می‌توانید هرگونه تراکنشی را در قابل درخت‌واره‌ای از سرفصل‌ها و با مکانیزمی ثبت و گزارش‌گیری و تلخیص و کنترل کنید. من با سرفصل‌های حسابداری آشنا هستم و می‌توانیم آن را به کل صنعت تعمیم دهیم و با آن نقاط اصلی و اتمیک (یعنی نمی‌توان تجزیه کرد) به اقلام اطلاعاتی کد برسیم؛ اگر کدها درست طراحی و استفاده شوند نقش اساسی در چابکی، انعطاف‌پذیری و توسعه‌پذیری و مدیریت‌پذیری دارند؛ اگر برای 10 موضوع خوب طراحی شود، می‌توان برای هزار موضوع دیگر که ممکن است امروز در مورد آنها پیش‌بینی‌ای نداریم استفاده شوند.

قلاتی: آقای نعمتی و آقای فتاحیانی به نکات خوبی اشاره کردند در تکمیل فرمایش دوستان باید بگویم که در گذشته نرم‌افزارها با یکدیگر صحبت نمی کردند و روابط بین ذی‌نفعان صنعت بیمه به شکل دستی انجام می‌شد؛ و ضرورتی برای کدینگ یکسان در صنعت بیمه احساس نمی‌شد؛ مثلاً وقتی من بیمه‌نامه‌ام را از بیمة ایران به بیمة آسیا می‌آوردم یک کاربر به عنوان مترجم حضور داشت و اطلاعات بیمه‌نامة من در بیمة ایران را بر اساس اطلاعات پایه سیستم بیمه آسیا ترجمه و ورود اطلاعات می کرد؛ اما امروز شرایط تفاوت کرده است و قرار است نرم‌افزارها با یکدیگر صحبت کنند و اینجاست که ضرورت کدینگ یکسان بیشتر احساس می‌شود و من فکر می‌کنم یک زبان گفتمان واحد بین تمام بازیگران و ذی‌نفعان صنعت بیمه می‌تواند بر اساس کدینگ واحد شکل بگیرد.

* در این مسیر باید چه ارکانی را مورد توجه قرار داد؟

قلاتی: برای انجام هرگونه عملیات در صنعت بیمه چه در حوزة صدور، چه در حوزة خسارت و چه در حوزة مالی به اطلاعات پایه نیاز داریم و این اطلاعات پایه مبنای تمام اتفاقات بعدی است که در صنعت بیمه می‌افتد. امروز این اطلاعات پایه در شرکت‌های بیمه شکل گرفته است و این شرکت‌ها بر اساس اطلاعات پایه به وظایف خود عمل می‌کنند. هر شرکت بیمه کدینگ را به صورت خوب یا بد به شکل لوکال و کاستومایز با نیازهای خود تشکیل داده است؛ اما آنچه امروز به آن نیاز داریم این است که بازیگران و ذی‌نفعان صنعت بیمه مثل وزارت بهداشت و … نیز وارد میدان شوند و با آنها گفتمان یکسانی داشته باشیم.

نقیبی: صنعت بیمه از روزی که به سمت مکانیزه کردن عملیات بیمه‌ای حرکت کرد عملاً استفاده از کدینگ شکل گرفت و بدون کدینگ نمی‌شد اقدامی انجام داد. آقای فتاحیانی به مثالی اشاره کردند و آن اینکه در تعریف سرفصل‌های مالی، از یک سیستم کدینگ سه سطحی به صورت کل و معین و تفصیل‌های 1 و 2 و 3 استفاده شده که بر مبنای یک سری تعاریف استاندارد حسابداری شکل گرفته است. حال اگر سیستم مالی بخواهد با دیگر سیستم‌ها یکپارچه شود طبیعتاً سایر سیستم‌های عملیاتی صنعت بیمه باید بتواند با این سیستم‌ صحبت کنند. برای حرف زدن سیستم‌ها لازم است خیلی از اقلام اطلاعاتی که جزو موجودیت‌ها و فیلدهای اطلاعاتی عملیات بیمه‌گری هستند کدگزاری شود تا امکان صدور و تولید اسناد حسابداری میلیون‌ها تراکنش عملیات صدور بیمه‌نامه و حوالة خسارت و عملیات مالی آنها فراهم شود.

قبل از فراهم شدن بستر اینترنت و سیستم‌های برخط در کشور، اولین سیستم‌های بیمه‌گری که در محیط Dos (سیستم‌های محلی) ایجاد کردید کدینگ و اطلاعات پایه نیز ایجاد شد؛ ولی در آن زمان به دلیل نبود ارتباطات به شکل امروزی به روزآوری اطلاعات پایه با مشکلات فراوانی همراه بود؛ ولی به یاد دارم اولین سیستمی که در بخش خودرو و باربری و آتش‌سوزی در صنعت عملیاتی شد اولاً تمام کدینگ‌های اصلی‌ از قبیل رشته بیمه‌ای، واحد صدور، واحد معرف و … طوری طراحی و به کار گرفته شد که بین سیستم‌های عملیاتی و مالی یکپارچگی را حفظ کرد و همچنین بسیاری از پارامترهای عملیاتی دیگر مثل کد خودرو، نوع وسیلة حمل، نوع استفادة خودرو و … همه کدگذاری شدند که در ورود اطلاعات و کنترل‌ها و روانی سیستم و تهیة گزارشات آماری مفید واقع شدند.

به یاد دارم؛ وقتی برای اولین بار اطلاعات پایة بیمه‌گذاران را به عنوان یکی از کلیدی‌ترین ذی‌نفعان بیمه‌نامه تشکیل دادیم تا اطلاعات عمومی بیمه‌گذاران را جمع‌آوری کنیم؛ ابتدا هم به دلیل عدم احساس نیاز صنعت و بعضاً به دلیل اضافه شدن ثبت اطلاعات از طرف اپراتورها و کاربران و حتی بعضاً با مقاومت عدم ارائة اطلاعات صحیح از طرف بیمه‌گذار با مقاومت‌ها روبه‌رو بودیم؛ ولی به هر شکل  کدگذاری بیمه‌گذاران با همة مشکلاتش ایجاد شد و بعدها برای تهیة گزارشات عملکرد یک بیمه‌گذار بسیار کارساز و مفید واقع شد.

در همان زمان با همة کمبودها اطلاعات پایة بیمه‌شده، ذی‌نفعان و واحدهای صدور و واحد معرف و … ایجاد شد و از طریق امکانات محدود و offline در سطح کل شرکت بیمه در سراسر کشور اعم از شعبات مرکز و شهرستان‌ها و کلیة نمایندگان به اشتراک گذارده شد به طوری که با استفاده از کدینگ واحد به اشتراک گذاشته‌شده در سطح همة شعبات و نمایندگی‌های سراسر کشور موفق شدیم با حفظ یکپارچگی سیستم‌ها امکان جمع‌آوری اطلاعات و صدور اسناد مالی مکانیزه همة عملیات بیمه‌گری را فراهم کنیم که بعدها با ایجاد امکانات ارتباطی online و بستر اینترنت و ایجاد سیستم‌های online بر خط و عملیاتی شدن سیستم شرکت فناوران اطلاعات خبره اولاً به روزآوری اطلاعات پایه و کدگذاری شده به راحتی و برخط انجام شود ثانیاً کلیۀ عملیات بیمه‌گری از حالت محلی و غیر متمرکز به متمرکز تغییر کرده و امکان هر نوع عملیات به‌روز و لحظه‌ای را فراهم کند.

با شکل‌گیری کد ملی برای شناسایی و کدگذاری افراد حقیقی و حقوقی مشکلات عدیده برای کدگذاری بیمه‌گذاران و بیمه‌شده‌ها و ذی‌نفعان و … تا حدودی حل شده است؛ البته هنوز مشکلاتی هم در این مورد داریم که بعداً توضیح لازم داده خواهد شد.

امروز دنبال این هستیم که کدینگ واحدی در شرکت‌های بیمه شکل دهیم تا امکان گردش اطلاعات در صنعت (بین شرکت‌های بیمه) و خارج از صنعت فراهم شود.

با تجربه‌ای که در ایجاد کدینگ واحد در واحدهای عملیاتی شعب و نمایندگان و رشته‌های بیمه مختلف در یک شرکت انجام و نتیجه داده، ایجاد چنین کدینگی قطعاً امکان‌پذیر و ضروری‌ترین موضوع در سیستم‌های عملیاتی صنعت بیمه است که با ایجاد آن تجمیع اطلاعات در بیمه مرکزی و استعلام شرکت‌ها و نیازهای سازمان‌های خارج از صنعت و رسیدن به آمار و اطلاعات به‌روز و دقیق فراهم خواهد شد.

* همة شرکت‌ها دارای سیستم کدینگ برای خود هستند؛ چون قرار است متمرکز کار شود. کل شرکت‌های بیمه باید یک زبان مشترک داشته باشند تا بتوانند به یک زبان سخن بگویند.

نقیبی: هر صنعت بسته به نیاز و فرایندهایش در زمینة کاری خود یک سری کدینگ استاندارد تعریف و در سیستم‌های عملیاتی خود مورد استفاده قرار می‌دهد؛ مثلاً امروز در تجارت جهانی برای مبادلة کالا بین کشورها یک سری کدینگ تحت عنوان کد HS (قابل توسعه در هر کشور) مورد استفاده قرار گرفته است که یکی از کدینگ‌های مورد استفاده در فرایند ثبت سفارش کالا در وزارت صمت و گمرک مورد استفاده قرار می‌گیرد و تمام دستورالعمل‌های بازرگانی خارجی بر روی این کد تعریف می‌شود.

در دورانی که سیستم شرکت‌های بیمه لوکال بود و سامانة سنهاب شکل نگرفته بود و تجمیع و گردش اطلاعات در صنعت بیمه مطرح نبود هر شرکت بیمه‌ای برای خود کدینگ اختصاصی داشت و ضرورت گردش اطلاعات به شکل امروزی مطرح نبود؛ ولی امروز هم ضرورت دسترسی به اطلاعات در صنعت و هم بستر لازم برای تجمیع و گردش  اطلاعات فراهم شده و سامانة سنهاب شکل گرفته است و زمینة ایجاد بیگ دیتای صنعت هم فراهم شده است تا بتواند با رسیدن به آمار و اطلاعات صحیح با امکان استعلام و گردش اطلاعات با حفظ منافع خود منافع مشتریان را نیز تأمین کند که برای رسیدن به همة اهداف ذکرشدة بالا و موارد ناگفته در این فرصت، طبیعتاً باید در سطح صنعت بیمه سامانة کدینگ واحد ایجاد و امکان به اشتراک‌گذاری آن از طریق وب سرویس‌های مربوطه فراهم شود که این امر مستلزم تعریف کدینگ استاندارد صنعت بر اساس تعریف و شناسایی موارد اطلاعات پایة مشترک است تا کدینگ تعریف‌شده در شرکت‌ها را با مکانیزمی از نظر شکل کد و منطق و استراکچر به هم نزدیک کنیم.

* آقای نعمتی، امروز اطلاعات شرکت‌ها چقدر ناهمخوان است؛ چون برای دستیابی به وضع مطلوب شناخت ناهمخوانی‌ها اهمیت بسیاری دارد.

نعمتی: شاید وجود یک سیستم نرم‌افزاری واحد در بسیاری از شرکت‌ها باعث شده است تا حدی احساس کنیم این کدینگ‌ها یکسان انجام می‌شوند؛ ولی استنباط ما در بیمه مرکزی این است که هر شرکت بیمه سیاست‌گذاری خاص خود را دارد و روی کدینگ‌ها اعمال سلیقه‌هایی صورت گرفته است و الزاماً کدینگ تمام شرکت‌ها یکسان و مشابه نیست؛ بنابراین شواهد حاصل از تجمیع اطلاعات متأسفانه وحشتناک است؛ یعنی هیچ بافت اطلاعاتی منظمی چه در لایه‌بندی، چه در سطح‌بندی و چه مفهوم‌سازی اطلاعات نداریم.

* آیا منظورتان در شرکت‌های نرم‌افزاری است؟

نعمتی: منظورم کدینگ و ساختار اطلاعاتی‌ای است که از سمت صنعت بیمه به سمت ما می‌آید و قابل تجمیع نیست و بافت استاندارد قابل تجمیع ندارد. به گونه‌ای که در بیمة مرکزی انواع جدول‌های مپینگ و به تعداد شرکت‌های بیمه داریم. این امر باعث می‌شود؛ مثلاً چهار نوع مدل اطلاعات را با یک کد دسته‌بندی کنیم؛ به این ترتیب سه مفهوم دیگر را از دست می‌دهیم؛ چون هر سه را به به یک کد مپ می‌کنیم و با تقریب به خواسته‌مان می‌رسیم؛ ولی اگر روزی به ویژگی‌ها نیاز داشته باشیم آنها را از دست داده‌ایم؛ اگر طرحی داشته باشیم و بخواهیم روی آن داده‌کاوی انجام دهیم داده‌کاو، اطلاعات مهم و شاخص را از دست می‌دهد و کاوش اطلاعات کارآمدی خود را از دست خواهد داد.

* به این ترتیب یکی از صدمات فقدان کدینگ واحد به سنهاب وارد می‌شود.

نعمتی: بله متأسفانه همین‌طور است؛ ولی اهداف کلان و بزرگ مثل تجمیع و نظارت به صورت کلی محقق شده‌اند؛ چون در همان کدینگی که به شرکت بیمه اعلام شده اهداف کلان نیز در نظر گرفته شده‌اند؛ اما این نکته را باید مورد توجه قرار داد که معمولاً وقتی سیستمی تولید می‌شود، پس از مدتی بانک اطلاعاتی سیستم به بلوغی می‌رسد که ایده‌های جدید در اذهان شکل می‌گیرد یا تکنولوژی‌های جدیدی می‌آیند و می‌خواهید از این تکنولوژي‌ها استفاده کنید؛ ولی متأسفانه وقتی نگاه می‌کنید، می‌بینید داده‌ها به دلیل عدم برخورداری از کدینگ، فاقد کیفیت لازمه برای عملیاتی کردن ایده یا بهره‌گیری از تکنولوژی جدید هستند.

* آیا در بیمه مرکزی تحقیق میدانی صورت گرفته است که این آشفتگی اطلاعات در کدام شرکت‌های بیمه وجود دارد؟

نعمتی: در شرکت‌های بیمه به طور مجزا، آشفتگی وجود ندارد. هر شرکت بیمه‌ در نرم‌افزارهای خود به خوبی اطلاعات پایه و ضروری را کدگذاری کرده است؛ چون لازمة هر سیستم نرم‌افزاری اتخاذ سیستم کدینگ مشخص برای سازماندهی و معماری بانک اطلاعاتی مورد نظر است؛ اما مشکل اصلی موضوع نشست ما، مربوط به زمانی است که بخواهیم بانک‌های اطلاعاتی شرکت‌های بیمه را در یک ساختار واحد سازماندهی کنیم و در لایه‌ای بالاتر، بانک اطلاعاتی صنعت بیمه را شکل دهیم. به دلیل عدم همخوانی ساختارها و کدینگ اطلاعات پایه، این امر به سختی و بهتر است بگوییم با ریزش ارزش و کارایی میسر می‌شود. استانداردسازی و کدینگ داده‌ها باعث می‌شود فرآیندهای‌مان با هم صحبت کنند. وقتی فرایندها هم استاندارد نباشند نمی‌توانند با یکدیگر هم راستا شوند، مانند دو ریل قطاری که هم عرض نیستند و قطارها بین دو ریل قابل جابه‌جایی نخواهند بود.

فتاحیانی: کدینگ در مدل‌سازیِ داده مطرح می‌شود حال مدل‌سازی به چه درد می‌خورد؟ برای اینکه دقیق باشیم. بخشنامه فقط روی یک کاغذ است؛ اگر بخواهیم آن را عملی کنیم باید مدل‌سازی کنیم؛ حال مدل داده‌ای یک شکل و مدل فرایندی نیز مدل‌سازی دیگری است.

در مدل داده‌ای، داده‌ها روی جداول اکسل ذخیره می‌شوند به هر جدول یک NTT و موجودیت می‌گوییم. این موجودیت به سادگی قابل اثبات است که باید یک شناسه داشته باشد؛ مثلاً موجودیت افراد. هر رکورد یک فرد باید شناسة یونیک داشته باشد؛ اگر با یک داده یونیک نشد دادة دیگری اضافه می‌کنیم تا جایی که یونیک شود؛ اگر همة اقلام داده‌ای را ترکیب کردید و یونیک نشد؛ به این ترتیب دو رکوردی که داده‌های‌شان مشابه است یک رکورد هستند نه دو رکورد. این شناسه‌ها کد هستند.

این کد‌ها می‌توانند شخص، ماشین، رنگ، شهر، جنسیت و … باشند. هیچ رکوردی در مدل داده‌ای و در دیتابیس‌ها پیدا نمی‌کنید که یک آی‌دی یا کد داشته باشد. ممکن است این کد برای کاربر معنی‌دار باشد یا هیچ معنی‌ای برای کاربر نداشته باشد و این دقیقاً مثال کوه یخ است. آنچه امروز در مورد آنها صحبت می‌کنیم بالای کوه یخ قرار گرفته‌اند و کاربران و استفاده‌کنندگان آنها را می‌بینند.

قطعاً با مقدمه‌ای که بیان کردم همة شرکت‌های بیمه کدینگ دارند؛ اما ممکن است در طراحی کد یک شرکت سریال داشته باشد شرکت دیگر ساختار دیگری داشته باشد یا یکی خوانا باشد یکی ناخوانا یا کدینگ‌هایش نسخه‌های مختلفی داشته باشد.

* آیا می‌توان شرکت‌های بیمه را دسته‌بندی کرد؟

فتاحیانی: الان نمی‌توان در این مورد قضاوت کرد؛ ولی می‌توان گفت که داخل شرکت‌های بیمه کدینگ واحد وجود دارد و اگر شاخص قرار دهیم بسیاری از شرکت‌ها نمرة قبولی دریافت می‌کنند.

به مثالی اشاره کنم؛ از روزی که وارد صنعت بیمه شده‌ام؛ یعنی از اسفند سال ۷۸، کد شخص چه حقیقی و چه حقوقی روی میز ما قرار دارد. ما پروژه‌های مختلفی را تعریف کردیم اما در نهایت این مسئله حل نشد تا اینکه نظام کد ملی در سطح کشور تعریف شد.

کد ملی این ظرفیت را داراست برای اینکه تبادل موجودیت‌ها بین سیستم‌های مختلف انجام شوند.   متأسفانه در این باره در برخی شرکت‌ها از جمله بیمه ایران مقاومت وجود داشت. اعتقاد بر این بود که برای مشتریانمان کد متفاوت تعریف کنیم. اما این راه را بارها رفته و به مشکل خورده بودیم. وقتی کد ملی آمد مشکلات حل شد؛ بنابراین در وضع موجود اگر بخواهم صحبت کنم یکی این است که شاید در صنعت بیمه روزی که به کدی نیاز داشتیم متولی آن را پیدا نکردیم تا اینکه شناسه ملی جایگزینش شد.کد ملی جایگزینش شد. الان هم برای شهر و شهرستان و رنگ و جنسیت متولی‌اش مرکز آمار ایران است. پس ما در وضع موجود اینجا هم به انحراف رفته‌ایم در شرکت‌های مختلف هم سبک‌های مختلف بوده یکی حتی بابت کد شهرها و استان‌ها و شهرستان‌ها که عین کد ملی وجود دارد از چیزهای دیگری استفاده کرده است. فکر می‌کنم در سنهاب گفتیم مبنا را مرکز آمار ایران اعلام کنیم. می‌خواهم بگویم درمورد وضع موجود آنهایی که متولی دارد یک درصدی استفاده نکرده‌ایم؛ اگر بخواهیم از ظرفیت‌های موجود بهتر استفاده کنیم یک سری از سیستم‌های کدینگ که متولی دارد چه در سطح شرکتی و چه صنعت. یک سری که متولی ندارند باید صنعت مطالبه کند آنهایی که بیزینس‌اش نیست. خودرو بیزینس بیمه نیست. موارد بیمه مثلاً همان‌طور که کد ملی یکی از موارد بیمه‌هاست؛ ولی شاید کدگذاری، بیزینس بیمه نباشد. متأسفانه متولی آن دغدغه‌های همه را ندیده است و کدینگ‌های در مورد خودرو بر اساس این است که نیازش با گمرک است و می‌گوید ببینم کدام وارداتی و صادراتی است. یک سری کدینگ‌هایی داریم که متولی و بیزینس آن بیمه نیست یا متولی ندارد یا متولی آن را خوب اداره نکرده است. یک سری هم خوب اداره شده مانند شناسه ملی و کد ملی.

نعمتی: سیستم کدینگ‌هایی که در گمرک انجام می‌شود خیلی نقص دارد؛ مثلاً واردکننده از مرز بازرگان کالایی را با یک کد وارد کرده است ولی همان کالا را از مرز دیگری وارد کند؛ اما کد کالا تفاوت می‌کند؛ اگر بخواهیم ببینیم چند واردکننده واردات انجام داده است و از فلان مرز وارد کرده و حجم چقدر بوده عملاً امکان‌پذیر نیست یا مشکل است.  

فتاحیانی: آنهایی که خارج از بیزینس هستند چنین شرایطی دارند؛ ولی به اصل موضوع برسیم که چه کد‌هایی متولی‌اش بیمه مرکزی است. پس مورد بیمه‌ها و … که جنبی هستند مانند جداول پایه تا بخشی متولی دارد و بخشی هم ندارد. ولی متأسفانه در بیزینس اصلی بیمه کدینگی که به نظر من باید متولی‌اش باشد طراحی‌اش از مبنا با ماهیت صنعت بیمه همخوانی ندارد؛ مثلاً در بیمه ایران سیستم کدینگ در سه سطح طراحی شده بود. در سطح اول رشته سپس پوشش و سوم خطر بود.   در هر سه مرحله هر سه جنس پیدا می‌شد که اگر مبنای کار قرار می‌گرفت از همانی هم که بود کار سخت‌تر می‌شد. در مدل مفهومی عرض خواهم کرد که بابت این موضوع که هدف همگن کردن کسب و کار بیمه است. باید چه راه‌حلی پیدا کنیم.

ادامه دارد…

منبع: نشریه بیمه داری نوین

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  5  =  4