مدل های عملیاتی بانکداری کشور منسوخ شده است
گفتگو با علیرضا بزرگمهری، پیشکسوت حوزه بانکداری؛
برای رسيدن به بانکداری ديجيتال “تغيير دکور ندهيد بلکه تغيير ساختار دهيد”. به عبارت دیگر، جهت توسعه همکاری بانک و فینتک و پیاده سازی زیرساخت کم هزینه و آسان برای مشتریان بانک، بایستی ساختار و ذهنیت بانکی از حالت سنتی فاصله بگیرد.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، پیشکسوت حوزه بانکداری با تاکید بر نقش پررنگ بوم ها (شرکت های واسط) به عنوان تسهیل گر همکاری بانک و فینتک اظهار داشت حتي در کشورهاي پيشرفته که به معني درست بانکها داراي زيرساختهاي فرآيندي و صحيح بانکداري باز هستند، باز جايي که همه سرويسهاي پرداخت و بانک را بصورت يکپارچه و گردآوري شده ارائه دهد، بازار مهيج و ارزشمندي را در بر دارد، چه برسد به حوزه بانک و پرداخت که در کشور ما در خصوص بانکداري باز و ارائه سرويس به B2B و فينتکها کاملاً از قافله عقب است.
بزرگمهری معتقد است که بومها ميتوانند اين سرويسها را به شکل استاندارد جمعآوري و به صورت يکپارچه به کسب و کارها ارائه دهد و منجر به اين خواهد شد که کسب و کار و يا فينتک به جاي مراجعه به نزديک به 40 بانک و 12 شرکت پرداخت، ميتوانند با مراجعه به بومها سرويسهاي اگريگيت شده را بصورت يکپارچه دريافت کنند و از پشتيباني متمرکز بجاي رفع مشکلات يک به يک با بانکها و شرکتهاي پرداخت برخوردار باشند.
* آمادگی مدیران بانکی از اکوسیستم همکاری با فینتک
از نظر بزرگمهری، آمادگی مدیران بانکی از اکوسیستم همکاری با فینتک رضایت بخش نیست. به عبارت دیگر، مديران بانکها اغلب متاسفانه به علت محدوديت زمان مديريت و مسائلي که در خود فرهنگ و پلتفرم نرمافزارهاي بانکي حال حاضر وجود دارد، آمادگي واقعي کمتر مشاهده ميشود.
بخش زيادي از پلتفرمهاي بانکداري متمرکز که ستون فقرات پشت نئو بانک و بانکداري باز را فراهم ميآورد، متاسفانه فاقد مدير فرآيند و Enterprise Service Bus قابل اتکاء و Omni Channel منطبق بر استانداردهاي بينالمللي هستند و کارهاي موردي انجام شده از ضعفهاي جدي برخوردار هستند.
بنابراين نياز به آموزش، فرهنگسازي، برنامهريزي در سطح استراتژيک و پرهيز از شوهاي تبليغاتي است.
همين الان ميبينيم بانکهايي در خصوص بانکداري باز از عناوين بانک باز و بانک پيشرو و غیره استفاده ميکنند، در مصاحبهها و ميزگردها ولي براي ديدن حتي فهرست سرويسهاي باز و مستند آن، بايد از شکل بسيار سنتي مکاتبه و جلسه استفاده کرد. از این رو، پیشکسوت حوزه بانکداری معتقد است که اين حوزه نياز به بازآموزي جدي منطبق بر استانداردهاي موفق بينالمللي دارد.
* لزوم حمایت رگولاتور از ورود فینتک به بانک
بزرگمهری معتقد است که حمایت بازار و بخش رگولاتوری از همکاری بانک و فینتک يکي از بزرگترين چالشهاي این تعامل است. به عنوان مثال بحث احراز هويت فردي با وجود ابزاري به نام کارت ملي هوشمند که در اکثر کشورها قابليت اتصال به کامپيوترهاي خانگي بدون ابزارهاي ويژه دارد از منظر ديگر رگولاتور اعم از بانک مرکزي، شاپرک و ساير حوزههاي بالادستي قوانين، بسيار محافظهکارانه و سنتي قانون تنقيح مينمايند و مدلول قانونگذار از قانون را ناديده ميگيرند، آنهم در برههاي که جهان به سمت ديجيتال ترانسفورميشن به عنوان مهمترين هدف مينگرند و بديهي است که در اين ديجيتال ترانسفورميشن علاوه بر امنيت و اعتبار سرويس، راحتي مشتري جزء بسيار مهمي تلقي ميگردد.
خوب راهحل چيست؟ پیشکسوت حوزه بانکداری اضافه کرد که راهکار حل این است که در جوامع مدرن، سنديکاها، اتحاديهها به کمک قانونگذار در چهارچوب يک هويت جامع از فعالان کسب و کار به قانونگذار در تسهيل و رفع مشکلات کمک ميکنند که متاسفانه صنعت بانکي و صنعت پرداخت از چنين هويتي برخوردار نيستند. پس لازم است چنين هويتهايي شکل پيدا کند و با مذاکره با مراجع مربوطه قانونگذاري تلاش کند قانونگذار را الزاماً از نظرات و نکات خود منتفع نمايد. از سوي ديگر قانونگذار هم بايد خارج از برج عاج قانونگذاري با ايجاد اتاقهاي فکر و برنامهريزي براي اطلاعرساني و فرهنگسازي در سطح جامعه و فعالان اقدام نمايد.
* ارائه مدل مشارکت بانک و فینتک
از نظر بزرگمهری مدل مشارکت بانک و فینتک خيلي فرمايشي نيستند. در اينگونه از سرويسها تجارب موفقي در دنيا هم هست ولي بايد در کشور و با توجه به نوع ذينفعان و شبکه توزيع درآمدي مختص خود در قالب آن اتاقهاي فکر و يا در قالب اتحاديه يا صنف مربوطه به بلوغ برسد.
يکي از اين مدلها بخشي از درآمد به اگريگيتور ارائه دهند سرويسها، بخشي به بانک ارائهدهنده سرويس، بخش ديگر به فينتک يا ارائهدهنده خدمت به مصرفکننده و نهايتاً بخشي براي رگولاتور ميتوان در قالب حق لايسنس ساليانه يا بر اساس تراکنش تدوين کرد.
* چشم انداز همکاری بانک با فینتک و پیش نیاز تحقق آن
از نظر پیشکسوت حوزه بانکداری، تحول ديجيتال و رفتن به سمت نئوبانکها و بانکداري باز و بانکداري ديجيتال ديگر امروز يک انتخاب نيست، بلکه يک لاجرم است که آن گروهي که به اين سمت حرکت نميکنند، به زودي سهم بازار و مشتريان خود را به شدت از دست خواهند داد.
لذا هر سناريويي در اين خصوص صرفاً با رسيدن به اين قلهها تدوين بايد گردد. براي رسيدن به اين مسير يک ضربالمثل مهم در دنيا وجود دارد که ميگويد «براي رسيدن به بانکداري ديجيتال (که بخشي از آن بانکداري باز مورد بحث است) تغيير دکور ندهيد بلکه تغيير ساختار دهيد» اين ضربالمثل به اين اشاره دارد که در يک بانک با يک معاونت و يا يک مديريت بانکداري ديجتال رخ نميدهد بلکه بايد بپذيريم که بانکداري سنتي خود يکي از چنلهاي بانکداري ديجيتال است و خود بانکداري ديجيتال عمده فعاليتهاي بانک را پوشش ميدهد و نياز به ساختارهاي فراواحدي و فرآيندگرا ميباشد.
در بهترين سناريو، بهبود پلتفرمها، ارائه امنيچنل و ESBهاي استاندارد و متصل به پلتفرمهاي بانکداري متمرکز و آموزش و فرهنگسازي در کليت يک بانک و جامعه مخاطب را بايد در بگيرد و بايد بخش عمده برنامهريزي استراتژيک بانک را مورد پوشش قرار دهد.
در اين سناريو که بايد کاملاً در ارتباط با رگولاتور بايد صورت بگيرد منتج به توسعه فرهنگ بانکداري، قوانين، پلتفرمها و آحاد جامعه ميگردد و اين برنامه استراتژيک سيستم بانکي و نه برنامه يک واحد در بانکها ميباشد.
سخن پایانی
بانک ها به دلیل اینکه هنوز از فناوری های بانکداری باز فاصله زیادی دارند و زیرساخت فرآیندی در این زمینه وجود ندارند، به همین دلیل جهت همکاری با شرکت های فینتک به شرکت های واسط نیاز دارند تا سرویس های پرداخت و بانک را به صورت یکپارچه ارائه داده و نیاز به مراجعه به 40 بانک و 12 شرکت پرداخت نباشد. اما هنوز به دلیل محدودیت منابع و نبود استانداردهای رگولاتوری مناسب، آمادگی کافی برای پیاده سازی فناوری مالی فینتک در بانک ها وجود ندارد. در حوزه ورود فینتک به بانک هنوز درک درستی از جانب بخش رگولاتوری صورت نگرفته است، به طوری که فقط بر امنيت و اعتبار سرويس های بانکی و پرداخت تاکید شده و راحتي مشتري جایگاهی در سرویس های نوین ندارد.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده