دیروز جمعه سیاه اقتصاد آمریکا و جهان نام گرفت

ایبنا – در شرایطی که بحران مالی جهان عمیق تر شده فارس طی گزارشی سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه این بحران پدید آمد و به کجا می رود؟

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک از فرانکفورت تا مسکو، از ابوظبی تا بمبئی و از توکیو تا سیدنی، سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی به طور جدی دردی را که از وال استریت برخاسته است، احساس می‌کنند. با بی‌نتیجه ماندن اقدامات ضربتی اقتصادهای بزرگ جهان برای جلوگیری از تشدید بحران مالی، دیروز به جمعه سیاه اقتصاد جهان تبدیل شدکه طی آن شاخص بورسهای مهم دنیا از 4 تا 10 درصد کاهش یافت.*بحران فعلی در چه وضعیتی است؟وضعیت فعلی بازارهای مالی جهان را نمی‌توان بحرانی دانست که یک طرف آن برندگان و طرف دیگر آن بازنده‌ها قرار دارند؛ همه اقتصادهای بزرگ و کوچک دنیا به تدریج در حال چشیدن بحرانی هستند که از خیابان منهتن نیویورک آمریکا سرچشمه گرفته است، یعنی از واقعه 11سپتامبر در مقر مرکز تجارت جهانی در نیویورک.بحران مالی اخیر آمریکا از آن بحران‌هایی است که به قول آلن گرینسپن، رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا، هر قرن یا حداکثر هر نیم قرن یک بار اتفاق می‌افتد. اکنون دیگر همه اقتصادهای بزرگ از سقوط نظام بانکی آمریکا و آشفتگی وال استریت (مرکز بزرگ‌ترین مراکز اقتصادی ایالات متحده آمریکا و چند بورس مهم اقتصادی این کشور از جمله بازار بورس نیویورک، بازار بورس نزدَک، بازار بورس آمریکا، بازار بورس تجاری نیویورک و میز بازرگانی نیویورک) سهمی برده‌اند. الیگارش‌های روسی برای حفظ منافع خود به تقلا افتاده‌اند، سرمایه‌گذاران سنگاپوری در دفاتر بیمه ورشکسته آمریکایی (ای.آی.جی) به صف شده‌اند تا حساب‌های خود را ببندند و سه‌چهارم فرانسویان هم که معمولاً به تحولات وال استریت بی‌تفاوت بودند، اکنون شدیداً نسبت به آینده اقتصادی مملکت خود نگرانند.البته بحران مالی کنونی، تمامی کشورها و بخش‌های اقتصادی را به یک اندازه تحت تاثیر قرار نمی‌دهد و هنوز مشخص نیست که این بیماری مسری چه زمانی متوقف می‌شود، اما تاکنون از سراسر جهان، نشانه‌های مشابهی از پیامدهای این بحران عظیم، نمود یافته است.لندن که سالیان سال است با نیویورک برای کسب لقب پایتخت مالی جهان، رقابت می‌کند به اندازه نیویورک زیان دیده است، چرا که اقتصاد آن کاملا به بازارهای مالی، وابسته است. اما بزرگترین بازنده بین‌المللی تاکنون، مسکو بوده است که بورس آن به تعطیلی کشیده شده و 1200 بانک روس نیز به کما رفته‌اند.تحلیل‌گران سال‌ها بود که ادغام و یکپارچه شدن نظام بانکی بین‌المللی را پیش‌بینی می‌کردند و اکنون این واقعه به حقیقت پیوسته است: اوضاع وخیم مالی بانک‌های بزرگ موجب شده که آنان برای ادامه حیات، چاره‌ای جز ازدواج با یکدیگر (ادغام) نداشته باشند. قوی‌ترین بانک‌های تجاری جهان شامل اچ.اس.بی.سی انگلیس، سانتاندر اسپانیا، بی‌.ان.پی فرانسه، یونی کردیت ایتالیا و لیودز تی.اس.بی انگلیس چند روز پس از ورشکسته شدن رقیب بزرگ آمریکایی خود یعنی لمن برادرز، رقیب دیگر در آستانه ورشکستگی یعنی اچ.بی.او.اس را خریدند. در چند ماه اخیر، دو ادغام بزرگ هم در شبکه بانکی آلمان رخ داده است.بورس‌ها و بازارهای اوراق بهادار پرشتاب‌ترین اقتصادهای جهان هم از بحران اخیر شدیداً لطمه دیده‌اند: شاخص بورس شانگهای چین در سال جاری میلادی 50درصد سقوط کرده است، بازار مالی برزیل رو به ویرانی نهاده و روسیه هم از ترس، بازار مالی خود را بسته است. تنها نقطه امید اقتصاد جهانی این است که چین و روسیه و برزیل همچنان رشد بالای اقتصادی خود را حفظ کرده‌اند و در صورتی که اقتصاد این 3کشور هم مانند آمریکا و اروپا دچار رکود شده بود، اقتصاد جهانی مطمئناً رو به زوال می‌رفت. بعلاوه، سرمایه‌گذاران اقتصادهای نوظهور از این پس به دنبال بازارهای مالی جدیدی برای سرمایه‌گذاری خواهند بود و این فرصت بی‌نظیری برای اقتصادهایی است که از مهلکه بحران اخیر، جان سالم به سر برند.* ریشه بحران کجاست؟بیشتر موسسات مالی که اخیرا در آمریکا دچار مشکل شده‌اند موسسات مالی سرمایه‌گذاری و بیمه‌اند و طبیعی است اگر بازارهای مالی آسیب جدی ببینند کل اقتصاد آسیب جدی خواهد دید.آخرین بار که بحرانی با این وسعت و عمق در بازارهای مالی رخ داد سال 1929 بود که پیامد آن، رکود عظیمی‌بود که نزدیک به 10سال ادامه یافت و تولید ناخالص آمریکا و دنیا را به شدت کاهش داد.اکثریت قریب به اتفاق آمریکائیان برای خرید مسکن، وام می‌گیرند. ارزش وام مسکن هم گاهی تا 95درصد ارزش آن است، البته هر مقدار سهم وام بانک از قیمت خانه،‌ بیشتر باشد نرخ بهره آن نیز بیشتر محاسبه می‌شود.وقتی که فرد وام‌گیرنده به هر دلیل قادر به پرداخت اقساط خرید ملک نیست، بانک وام دهنده ملک وی را به جای طلب وامش، تصاحب می‌کند. قاعدتاً زمانی که نرخ بهره افزایش یابد احتمال بازپرداخت اقساط وام به علت بار مالی بیشتر آن برای وام‌گیرنده، کاهش می‌یابد و احتمال مصادره خانه به وسیله بانک افزایش می‌یابد.بعد از حمله به برج‌های تجارت جهانی و شوک اقتصادی ناشی از آن، بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) با هدف مقابله با این شوک اقتصادی و رونق بخشیدن به اقتصاد کشور، نرخ بهره بین بانکی را کاهش داد به طوری که نرخ بهره از حدود 6 درصد در مدت کوتاهی به یک درصد کاهش یافت.با کاهش نرخ بهره بانکی، تقاضا برای وام (مخصوصا برای خرید مسکن) افزایش پیدا کرد. یعنی چیزی شبیه آن چه که طی 3سال اخیر در بازار مسکن ایران رخ داد. در ایران از 3سال پیش با افزایش حجم نقدینگی در کشور، مردم با سابقه‌ای که از سود ده بودن سرمایه‌گذاری در املاک داشتند، اقدام به خرید خانه کردند که رشد حبابی قیمت مسکن را به دنبال داشت. همین مسئله در اقتصاد آمریکا نیز بروز کرد و در نتیجه، تقاضا برای خرید مسکن در این کشور افزایش یافت. از سوی دیگر افزایش تقاضا و عدم واکنش سریع عرضه باعث افزایش قیمت مسکن در آمریکا شد.طبیعی است زمانی که قیمت خانه در حال افزایش است بانک وام‌دهنده نگران بازپرداخت اقساط وام توسط خریدار خانه نیست زیرا بانک مطمئن است در صورت عدم بازپرداخت اقساط وام، می‌تواند ملک خریداری شده را مصادره کند و بفروشد و زیانی هم نصیبش نشود.وام‌گیرنده (همان خریدار ملک) هم خیالش راحت است که به علت افزایش چشمگیر قیمت مسکن، هر زمان که بخواهد می‌تواند با فروش آن علاوه بر بازپرداخت کل وام بانک، مبلغی هم سود کند. به همین دلیل و از سال 2003 تا 2005 بانک‌های آمریکایی با شرایط بسیار آسانی اقدام به اعطای وام خرید مسکن به شهروندان به‌‌ویژه ‌آن دسته از افراد کم‌اعتباری که در شرایط عادی قادر به دریافت وام نبودند، کردند. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران خارجی نیز با توجه به افزایش قیمت مسکن در آمریکا در سال‌های اخیر، برای خرید مسکن به بازار این کشور هجوم آوردند و به آتش افزایش قیمت مسکن، دمیدند.بدین ترتیب بحران کم ‌کم شروع شد.افزایش قیمت مسکن به تدریج و با کمی ‌تاخیر عرضه مسکن را در آمریکا افزایش داد. ساخت و ساز مسکن به تدریج به حدی افزایش یافت که از سال 2006 به تدریج از تقاضا برای مسکن بیشتر شد. در نتیجه ‌انبوهی از خانه‌های ساخته شده، بدون تقاضا ماندند و روی دست صاحبانشان باد کردند و آن موقع بود که جرقه اولیه بحران مالی آمریکا زده شد. بعد از این واقعه، به محض آنکه اکثریت فعالان بازار متوجه این حقیقت شدند که قیمت خانه رو به کاهش خواهد گذارد، حباب قیمت مسکن در آمریکا ترکید و این روند هنوز هم در آمریکا در جریان است.با کاهش قیمت مسکن از اواسط سال 2006، خریداران (وام گیرندگان از بانک‌ها) که با دریافت رقم بالای وام بانکی اقدام به خرید خانه کرده بودند، زمانی که متوجه شدند قیمت کنونی خانه‌شان از کل وامی که دریافت کرده‌‌اند، کمتر شده، ترجیح دادند که خانه را رها کنند و اجازه دهند که بانک وام دهنده خانه را به جای وامش مصادره کند.در این حال، خریداران خانه ضرر کردند اما ضرر بیشتر نصیب بانک‌ها شد که قیمت املاکی را که به جای بازپرداخت وام، از مشتری تملک کرده بودند از رقم وام پرداخت شده‌شان کمتر بود.بانک‌های سرمایه‌گذاری همچون لمن برادرز مهمترین قربانیان این وضعیت بودند که طی ماه‌های اخیر مجبور شدند به جای دریافت اقساط وام‌های پرداختی، خود املاک را تملک کنند و در نتیجه صدها میلیارد دلار زیان دیدند. لمن برادرز حتی مجبور شد برای جبران این زیان، 600 میلیارد دلار از موسسات دیگر قرض کند اما در نهایت نتوانست دوام بیاورد و ورشکسته شد.زمانی که زیان بانک لمن برادرز علنی شد و این بانک مجبور به استقراض عظیم از دیگر بانک‌ها گردید، سهام‌داران بانک با سرعت هرچه تمام‌تر سعی کردند برای جلوگیری از زیان خود اقدام به فروش سهام‌شان کنند. از سوی دیگر، سپرده‌گذاران در بانک هم از ترس این که مبادا بانک ورشکسته شود، به شعب آن هجوم ‌آوردند تا پول خود را برداشت کنند و نتیجه آن شد که شد: لمن برادرز، چهارمین بانک بزرگ آمریکا ورشکست شد.از آنجا که اکثر سپرده‌گذاران عمده بانک لمن برادرز بانک‌ها و موسسات مالی معتبر دیگری (حتی خارج از خاک آمریکا) بودند، با ورشکستگی این بانک، دیگر بانک‌های مرتبط هم دچار کسری مالی عظیم شدند. به این ترتیب مشکل یک بانک به بانکی دیگر و از این بانک به یک بانک جدید دیگر و به سرعت به کل بازار سرمایه آمریکا و اروپا منتقل شد و بازار مالی را به صورت ناگهانی تحت تاثیر قرار داد. در هفته‌های اخیر موارد مشابه لمن برادرز، چندین بار تکرار شده است و بانک‌ها و موسسات مالی بزرگ آمریکا در اثر همین بحران وام مسکن دچار زیان‌های مالی گزاف شدند. سهامداران این بانک‌ها هم عمدتاً بانک‌های اروپایی و آسیایی بودند و این بحران دامن آنها را هم گرفت. با زیان شدید این بانک‌ها،‌ سهام آنها در بورس‌های کشورهایشان شدیداً سقوط کرد و سایر بنگاه‌های بزرگ اقتصادی که از وام این بانک‌ها بهره‌مند بودند به نوبه خود دچار بحران شدند. بدین ترتیب، زبانه بحران مالی آمریکا روز به روز وسعت بیشتری یافت و هم‌اکنون در سراسر جهان، بورس‌ها و بازارهای مالی شدیداً سقوط کرده‌اند و اقتصاد جهانی در آستانه رکود وحشتناک قرار گرفته است.*اثرات این بحران چه بوده است؟این بحران باعث کاهش رشد اقتصادی آمریکا شده و طبیعی است کاهش رشد اقتصادی آمریکا به عنوان بزرگترین وارد کننده دنیا، اقتصادهای مرتبط با آمریکا را هم متضرر خواهد کرد. این مسئله موجب کاهش تقاضا برای نفت شده و سقوط قیمت آن را به دنبال داشته است. اما با سقوط بازارهای مالی، هجوم سرمایه‌گذاران به خرید ارز در اروپا و آسیا موجب افزایش قیمت ارزهای معتبر شده است چرا که ارزهای معتبر هم‌اکنون تنها منبع مطمئن سرمایه‌گذاری و مقاوم در برابر تغییرات شدید نرخ تورم هستند. در انگلستان واحد پول پوند شدیداً خرید و فروش می‌شود و ین ژاپن و طلا نیز با تقاضای شدید مواجه شده‌اند. بر این اساس، انتظار می‌رود قیمت ارزهای معتبر و همچنین طلا در بحران کنونی روز به روز افزایش یابد.در بحبوحه بحران مالی آمریکا، صندوق بین‌المللی پول در گزارش جدید چشم‌انداز اقتصاد جهانی تمامی پیش‌بینی‌های قبلی خود درباره رشد اقتصاد جهان و آمریکا را کاهش داد و اعلام کرد: رشد اقتصادی آمریکا به علت تداوم اوضاع وخیم بازارهای مالی این کشور در سال آینده میلادی به حدود صفر درصد سقوط خواهد کرد. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده که بدترین رکود اقتصادی جهان بعد از رکود دهه 1930 در پیش است.بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، رشد اقتصادی جهان که سال گذشته به رقم قابل توجه 5درصد رسیده بود، در پایان سال جاری میلادی به 9/3درصد کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، سقوط وحشتناکی در انتظار نرخ رشد اقتصادی آمریکاست به طوری که در پایان سال 2008 به 5/1درصد و در پایان سال آینده میلادی به 1/0درصد کاهش خواهد یافت. بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، رشد اقتصادی کشورهای فرانسه، انگلیس، کانادا، ژاپن و بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز در سال جاری میلادی نسبت به سال قبل، کاهش پیدا خواهد کرد.به هرترتیب به نظر می رسد بحران اقتصاد جهانی در سال 2009 نیز ادامه پیدا کند و رکود در فعالیت های اقتصادی،پایین بودن قیمت نفت ، کاهش ارزش سهام و ادامه موج ورشکستگی ها در بخش بانکی از جمله پدیده های این سال خواهد بود. منبع: فارس

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

22  −    =  16