داستان کرونا و رمز پویا

داستان کرونا و کارت به‌کارت شباهت‌های زیادی با هم دارند البته تفاوت‌هایی هم دارند که در ادامه به هر دو خواهم پرداخت.

ویروس کارت به‌کارت در ایران زمانی شکل گرفت که یک گروه کم شمار بدون توجه به منافع جمعی و پرشمار جامعه نفع شخصی خود را در نظر گرفتند و اینگونه شد که شیوع کارت به‌کارت زیر سایه رقابت کور شرکت های پرداخت همه گیر شد.

اپیزود1

اما این تمام داستان نبود. داستان ویروس کارت به‌کارت قبلا هم بر بستر یو اس اس دی فعال شد اما بانک مرکزی فورا شیوع آن را با این استدلال که شرکت های پرداخت نباید کار بانکی کنند متوقف کرد.

اما ویروس از بین نرفته بود تنها دنبال فرصتی دیگر می گشت. حدود دوسال بعد قرار شد شرکت های پرداخت کار بانکی هم بکنند کسی هم نفهمید چرا. صدور مجوز  هم دست بانک مرکزی بود. آنجا گفت نه اینجا گفت بلی. و اینگونه بود که منافع گروهی آن تیم اندک مجددا زمینه شیوع ویروس را در دامنه کشوری همه گیر کرد.

اپیزود2

تعداد بسیار زیادی دچار این ویروس شدند. ویروس به گونه ای بود که برای برخی به یکباره فعال می شد آنها که بیماری شدید کم پولی داشتند وقتی ویروس حسابشان را خالی می کرد فوت می کردند آنها که بیماری پولی‌شان کمتر بود شدید بیمار می شدند و برخی هم که بیماری پولی نداشتند رنجی می‌کشیدند و می‌گذشتند.

اما مسئولین امر هیچ وقت آمار دقیقی از فوتی ها و بیماران ندادند اینکه چقدر پول به سرقت رفت و از حساب چند نفر . بیمارها مدتی در بیمارستان‌های قضایی مراجعه کردند اما داد آنها هیچ وقت شنیده نشد و آن‌ها به ناچار یا مردند یا بیماری را تحمل کردند و بعد از مدتی به درد عادت کردند.

اپیزود3

در این میان ویروس جهش یافت و به شکل سایت های قمار، شرط‌بندی، و سایت های «…یابی» از یک سو و رباط های تراکنش فیک زن، بیشتر عرصه را بر مردم تنگ کرد. حالا گروه های اندکی که سود می کردند به دو دسته الف و ب تقسیم شده بودند که بعدا خواهیم دید جنگ این دو گروه چگونه مسئله ساز خواهد شد.

اپیزود4

ویروس هم چنان قربانی می گرفت. مسئولین امر اما به جای ریشه کنی، به اهلی کردن ویروس مبادرت کردند. چون همچنان منافع گروه الف بر منافع عمومی اولویت داشت.گروه الف هنوز گروه ب را جدی نگرفته بود به همین خاطر طرحی در زمستان 96  درافتاد به نام رمز یکبار مصرف. قرار بود شهریور 97 اجرایی شود اما گفتند شرایط اجازه نمی دهد. چون قرار نبود ویروس از بین برود قرار بود ویروس اهلی بشود.

اهلی کردن موکول شد به خرداد 98 اما ویروس وحشی تر از آن بود که به همین سادگی اهلی شود. در تابستان 98 ایده به وجود آمد؛ گفتند اگر حریم را به صورت دو چشم بنویسیم(هریم) شاید مسئله حل شود. گروهی شبانه روزی تلاش کردند تا همه کتاب‌ها را جمع کنند و هر چه حریم هست هریم کنند. در همین حال اجرای طرح هم موکول شده بود به شهریور 98 اما باز هم ویروس اهلی نشد در عین حال در مهر 98 از میان مسئولان یک قربانی گرفت در نتیجه مسئول دیگری آمد تا کار را یکسره کند. همه ژنرال‌ها را فراخواند تا همه به جنگ ملت بروند و 80 میلیون نفر را به صف کنند و مجبورشان کنند که در اهلی کردن ویروس کمک کنند. تهدید هم کردند هر کس هم کمک نمی کند مسئولیتش پای خودش.

اپیزود5

آیا فکر میکنید گروه ژنرال‌ها پیروز شدند؟ باید باقی داستان را بخوانید.

حریم را با دستور هریم نوشتند اما مگر با دستور می توان حرمت دیگران را هرمت نگه‌داشت. هم زمان ژنرال‌ها دستور داده بودن سلاح هایی به نام اپلیکشین رمز ساز پویا بسازند و از ملت خواستند که از این ابزار استفاده کنند. این گونه شد که مردم زیر سلاح هایی ارسالی از سوی ژنرال‌ها له شدند. تا اینکه در ظاهر در اخبار آمد که ویروس اهلی شده و به کسی صدمه نمی زند. همچنین به دسته اول که به دلیل کاهش تراکنش های ویروسی منافع شان را کاهش دادند تاکید کردند که نگران نباشید این فرایند مقطعی است.

اپیزود6

اما آیا فکر می‌کنید ویروس اهلی شده بود؟ ادامه داستان را بخوانید.

در میانه داستان از تولد یک دسته دیگری از منفعت طلبان خبر دادم که اسم شان را گروه ب گذاشتم. وقتی قرار شد ح حریم را با دو چشم بنویسند و اپ های رمز ساز پشت گوشی های ملت صف کشیدند گروهی از فرماندهان جزء با همدستی برخی ژنرال‌ها شورش کردند و با طرح همکاری نکردند. چون جزو گروه ب بودند.

گروه ب که حامیان خودشان را داشتند شروع به دسیسه کردند به طوری که همه جا شنیده شد گروه ب طرح رمز پویا را دارد هوا می کند. اشتباه نکنید گروه ب با وجود ویروس موافق بودن با اهلی شدنش مخالف بودند. اگر منافع گروه اول مثلا 10 واحد در مقیاس میلیارد در روز بود گروه ب یک ساعته آن میزان درآمد داشتند. لذا مسئولان امر با رقیب ضعیفی روبرو نبودند. حال باید منتظر ماند و دید که ویروس کارت به‌کارت اهلی می شود یا وحشی می ماند.

اپیزد7

در هیچ کجای جهان دیده نشده که ویروسی را اهلی کنند چون ذات ویروس آن است که زندگی خود را از طریق تخریب زیست گاه خود عملی می کند. اما در ایران نه تنها ویروس کارت به کارت را خودمان خلق کردیم بلکه تمام تلاشمان را کرده ایم که دست‌آموزش کنیم و این عملا امکان پذیر نسیت.

اپیزود پایانی/ پیران محل چه می گویند

ریش سفیدان محل البته با خنده و درد به موضوع چند سال اخیر در حوزه کارت به کارت می نگرند.
آن‌ها می گویند دنیا در این باره تجربه های زیادی کرده نیاز است دوباره گویی انجام شود. راهی نیست جز اینکه به حیات ویروس پایان دهیم و شبکه بانکی و مردم را از دست آن خلاص کنیم.

آن‌ها یک پند دیگر را هم بازگو میکنند. می گویند مگر تحریم‌ها چند سال به طول خواهد انجامید به جای اینکه همیشه آماده پایان تحریم باشیم با تمرکز روی منافع قشری، مدام دیوار تحریم را بلندتر می‌کنیم وقتی قرار است این دیوار فرو بریزد آنقدر پر هزینه و زمانبر خواهد بود که زیان هر چه کرده ایم را باید به توان 2 برسانیم. شانس بیاوریم این می‌شود وگرنه ممکن است خیلی بیشتر ضرر کنیم.

لذا راه میانه ای برای پایان عمر ویروس وجود ندارد. راه میانه می شود همینی که اکنون هست. داستان ویروس کرونا در کشور هم همین شد. نمی‌شود گذاشت بعد از زمانی که خودمان مقرر می کنیم جلویش را بگیریم. کبوتر جلد نیست که هر وقت سوت زدیم برگردد. لشگر نامرعی نابودکننده ای است که به میزبانانش رحم نخواهد کرد. با همه تفاسیر با وجودی که خیلی زیان داده ایم جلوی ویروس را هر زمان بگیریم فایده است چه کرونا باشد چه کارت به‌کارت. هر چه دیرتر زیان بیشتر و شاید فاجعه عظیم تر.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  3  =  3