پرواز با یک بال، خطر سقوط آزاد
واکاوی تشکلهای صنفی صنعت بیمه اعم از سندیکای بیمهگران، انجمنهای استانی نمایندگان، کانون سراسری انجمنهای صنفی نمایندگان، انجمن کارگزاران و انجمن صنفی ارزیابان خسارات نشان میدهد، این تشکلها اغلب از عدم تفویض اختیار از سوی نهاد نظارتی گلهمندند.
در همه اقتصادهای پیشرفته، تأثیر اجتنابناپذیر تشکلهای صنفی در فضای کسب و کار تردیدناپذیر است.
تحقیقات در صنعت بیمه بینالمللی نشان میدهد این تشکلها توانستهاند باری از دوش نهاد ناظر بکاهند؛ چرا که تمرکز بر کسب و کار بیمهای از سوی این تشکلها عمدتاً سبب منتهی شدن به ارائه راهکارهای پیشنهادی به ناظران میشود.
معمولاً قدرتمند شدن NGOها عرصه فعالیت صنایع مختلف را عمق میبخشد و تعمیق و تسهیل روابط اعضا در قالب رقابتهای سازنده، پویایی صنایع را به دنبال دارد؛ اما جستاری در تشکلهای صنفی صنعت بیمه چندان نمایی از پویایی و اقتدار را به دست نمیدهد.
واکاوی تشکلهای صنفی صنعت بیمه اعم از سندیکای بیمهگران، انجمن حرفه ای صنعت بیمه ، انجمنهای استانی نمایندگان، کانون سراسری انجمنهای صنفی نمایندگان، انجمن کارگزاران و انجمن صنفی ارزیابان خسارات نشان میدهد، این تشکلها اغلب از عدم تفویض اختیار از سوی نهاد نظارتی گلهمندند.
شاهد این مدعا اظهارات رؤسای کل بیمه مرکزی مبنی بر ضرورت تفویض اختیار به سندیکای بیمهگران ایران است؛ اما اینکه این وعدهها در واقعیت چه اندازه جامه عمل پوشانده شده است، خود جای سؤال دارد!
محمد علیپور و علیاکبر اولیا دبیران پیشین سندیکا در برخی اظهارات خود از عدم تفویض اختیار بیمه مرکزی گاهاً سخن راندهاند تا جایی که علیپور در پاسخ به منتقدان مبنی بر علل انفعال سندیکا اعلام کرد که شاید با تغییر اساسنامه اختیار عملِ بیشتری از سوی ناظر به سندیکا داده شود.
حال باید دید با تغییر اساسنامه و برگزاری انتخابات، کریمی در سایة تعاملات خود خواهد توانست نقش واقعی سندیکا را با اختیار عمل بیشتر در اموری که طبق قانون به انجام آن مجاز است، ایفا کند؟
بیجهت نیست که دو بال نهادهای نظارتی و تشکلهای صنفی در کنار هم میتوانند به فضای کسب و کار جهت ببخشند؛ چرا که ناظران با ابزار قانون و اصناف با ابزار همگرایی و مصوبات صنفی قادرند، منافع صنعت را پیگیری کنند.
اما شبکه فروش به عنوان تولیدکنندگان بیش از ۷۰ درصد پرتفوی صنعت بیمه نیز دارای انجمنهای صنفی هستند که گفتوگو با آنها پرده از گلایهمندیهایی برمیدارد که رد پای بیتوجهی نهاد ناظر و شرکتهای بیمه در آن دیده میشود.
به زعم اعضای تشکلهای صنفی فروش اعم از نمایندگان و کارگزاران، بعضاً شرکتهای بیمه و گاهاً نهاد نظارتی از قدرتمند شدن این تشکلها چندان دلِ خوشی ندارد در حالی که یک تشکل صنفی قدرتمند نه تنها مانعی در تحقق اهداف ناظران و شرکتها نیست؛ بلکه میتواند به عنوان بازویی قدرتمند نقش ایفا کند، برای تدوین مقررهها راهکارهای مشورتی ارائه دهد، با دمیدن روح سندیکایی، ذینفعان را در مسیر مورد نظر ناظر هدایت کند و … .
کم اثر بودن تشکلهای صنفی بیمهای فقط به دلیل عدم تفویض اختیار لازم از سوی نهاد نظارتی نیست؛ بلکه بعضاً این تشکلها نتوانستهاند با رعایت آداب سندیکایی به انسجام لازم برسند.
به نظر میرسد ضعف تصمیمگیری گروهی در صنعت بیمه ایران مانع رشد تشکلها شده است.
در روش تصمیمگیری گروهی، اعضا به منظور انتخاب یک خط مشی یا تصمیم مطلوب از طریق بحث و گفتوگو در جمع به نتیجهای مطلوب دست مییابند؛ به عبارت دیگر پس از طرح مشکل، اعضای گروه، خط مشیهای مکمل را مطرح و آنها را تجزیه و تحلیل و ارزیابی میکنند. سرانجام اعضای گروه که دارای تواناییها و تخصصهای مختلفی هستند توصیهها و نظرات خود را در مورد بهترین راهحل که همان خط مشی و تصمیم مطلوب است اعلام میدارند.
استفاده از روش تصمیمگیری گروهی در سندیکا به دلیل ماهیت آن کاربرد دارد، فرایند تصمیمگیری گروهی، امکان استفاده از اندیشههای خلاق و سازنده را فراهم و با نگرشی همهجانبه، انعطافپذیـر و آیندهنگـر زمینة توسعه و بهبـود خط مشیگذاری را فراهم میآورد.
البته برخی محدودیتهای تصمیمگیریِ گروهی سبب شده انجمنهای صنفی صنعت بیمه نتوانند اهداف تشکلی را محقق کنند؛ از جمله
* زمانبر بودن تصمیمگیریها
* فشار گروه و اثرات آن بر تصمیمگیری جمعی
* احتمال ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی و پافشاری و اصرار بر نظریات فردی و به تبع آن ایجاد تشتت آراء منجر به اختلال در نظام تصمیمگیری شده است.
به هر روی به نظر میرسد، بیمه مرکزی و شرکتهای بیمه بهتر است تشکلهای صنفی را نه رقیب خود که بال دیگر پرواز بدانند.
منبع: ریسک نیوز
ماهنامه تخصصی بیمه داری نوین