عصر هوشمندی، غفلتهای پرنشدنی/ بخش دوم
گفتوگو با اسفندیار جهانگرد درباره اقتصاد دیجیتال
پنج موضوع اصلی اقتصاد دیجیتال عبارتند از کاهش هزینه جستجو، امکان همتاسازی، حذف فاصلهها ( انتقال ) وهزینههای دنبال کردن(track) و هزینههای تایید است. این پنج عامل درعین حال خاصیت همافزایی دارند.
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، در گفتوگو با اسفندیار جهانگرد عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی عوامل موثر بر اقتصاد دیجیتال به صورت اجمالی بررسی شد و در عین حال شرایط اکنون ایران مورد تحلیل قرار گرفت.
بخش اول این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:
عصر هوشمندی، غفلتهای پرنشدنی/ بخش اول
* همافزایی چهار عامل اشاره شده میتواند بر سرعت دیجیتالیزه شدن اقتصاد به صورت تصاعدی بیفزاید آیا در این مورد تحقیقاتی داشتهاید؟
در نتیجه تحقیقات به نتیجة دیگری هم رسیدیم و آن اینکه در بخش تقاضا یک مشکل اساسی داریم ما سامانههای اطلاعاتی مختلفی مانند جزیرههای گلخانهای طراحی کردیم؛ اما آنها با یکدیگر همافزایی ندارند؛ اگر اینها به شبکه تبدیل شوند آن زمان است که آثار قوی تکنولوژی در کشور ما روشن میشود.
همة بانکهای اطلاعاتی که وزارتخانهها از منابع بخش عمومی تهیه کردهاند باید به یکدیگر متصل شوند. مثلاً دیتا بانک مالیاتیها، ثبت اسناد، شهرداریها، امور اقتصادی به صورت متمرکز به یکدیگر متصل شوند؛ سپس ما متوجه آثار تکنولوژی به معنای واقعی میشویم. در اینباره بسیاری از دوبارهکاریها در بخش حاکمیتی قابلیت حذف پیدا میکنند.
* آیا برآیندهای موازی حذف میشوند؟
همة آنها حذف میشوند. لازمه آن این است که قوه مقننه، مجریه و قضاییه با یکدیگر همکاری کنند و تمام این شبکهها بر مسئولیت حرفهای خود سوار شوند و مسائل کشور را از بُعد تقاضا حل کنیم.
* آیا هزینة تأیید در این بخش مؤثر است؟
بله مؤثر است.
* چرا این جزایر به کندی به یکدیگر متصل میشوند؟
به دو دلیل، دلیل اول وجود و حاکمیت تکنوکراتها در کشور و دلیل دوم وجود رانتها هستند. باید زمین بازی عوض شود در این صورت بسیاری از رانتهای موجود حذف میشوند؛ البته در صورت تمرکز این سامانهها شرط دیگر این است که این اطلاعات حتیالمقدور در اختیار جامعه قرار گیرند از طرفی قابلیت پردازش داشته باشند.
* عامل ترس از شفافیت هم میتواند مؤثر باشد؟
ترس از شفافیت حاصل رانت است. حلاوت و شیرینی تکنولوژی را زمانی درک میکنیم که تمام فرایندهای کشور در این سیستم مستقر شوند و به جای حاکمیت فرد، حاکمیت سیستم برقرار شود و سازماندهی و سیستم حاکمیت کند. یکی از موانع این است که سلیقهها اجازه نمیدهند شبکهها به هم متصل شوند.
* آینده حاکمیت دولتی و بنگاهی را چگونه ارزیابی میکنید ممکن است دولت با اسنپ به عنوان بنگاه وارد گفتوگو شود.
اقتصاددان بزرگی با نام هال واریان معتقد است؛ دیتا نفت آینده جهان است؛ اما نفت با دیتا تفاوت اساسی دارد. نفت یک کالای رقابتی است به این معنا که اگر شما از نفت استفاده کنید من نمیتوانم از آن استفاده کنم؛ اگر تقاضای نفت کشوری مانند چین بیشتر شد برای تقاضای کشورهای دیگر محدودیت ایجاد میشود؛ اما دیتا غیر رقابتی است؛ اگر شما به دیتا دسترسی داشته باشید موجب محدودیت دسترسی من به دیتا نمیشود؛ بنابراین بسیاری معتقدند؛ حاکم آینده جهان، حاکم دیتاست.
* اگر همه کشورها حاکم دیتا باشند تضاد ایجاد نمیکند؟
اینگونه نیست. حاکمان کشورهای جهان باید قوانین و مقرراتی را تنظیم کنند که رانت اطلاعاتی و رانت دسترسی به دیتا از بین برود به شرطی که محرمانگی هم حفظ شود.
* پس تضاد همچنان وجود دارد؟
ابتدای بحث هم عنوان کردم که تضاد همچنان وجود دارد تحقیقات نشان میدهد کشورهایی که اطلاعات را مخفی نگه میدارند رفاه جامعه کاهش مییابد. در کشور ما نیز این اتفاق افتاده است نتایج محققان معتبر دنیا نشان میدهد که در اقتصادهای توسعهیافته ایجاد رانت اطلاعاتی، کاهش رفاه و انحصار را در پی دارد.
* هوش مصنوعی چقدر یاریرسان است؟
اساساً بحث دیتا و بیگدیتا باعث تحول در فناوری هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی مسائل بسیار پیچیدهای دارد. دولتها باید برای هر سیستمِ کسب و کار ی که در فضای دیجیتالی فعالیت میکند قواعد شفاف بنویسند و این قواعد در یک کوران زمانی، تبدیل به انحصار نشوند که نتیجه آن کاهش رفاه جامعه است. بخشی از هوش مصنوعی نیز بحث امنیت است؛ به تعبیر دیگر کشورها اطلاعاتی را که با ترکینگ به دست میآورند به راحتی و بدون مرز در دسترس قرار ندهند.
* وضعیت ایران و جهان را از بُعد جایگاه در عرصه دیجیتال بررسی و راهکارهای لازم را ارائه کنید؟
برای پاسخ به این دو سؤال شما و خوانندگان را به دو نمودار زیر ارجاع میدهم که جایگاه ما را در متغیرهای مهم اقتصادی نشان میدهد. نمودار نقطه ای اول بیانگر وضعیت ایران و سایر مناطق جهان نسبت به یکدیگر با توجه به دو متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه و شدت سرمایه گذاری فاوا یا دیجیتالی است. بر اساس این نمودار، ایران با قرار گرفتن در ناحیه جنوب غربی، بدترین جایگاه را نسبت به سایر مناطق منتخب مورد بررسی دارد؛ زیرا در این ناحیه هر دو متغیرِ «تولید ناخالص داخلی سرانه» و «شدت سرمایه¬گذاری فاوا» نسبت به سایر نواحی کمتر است. آفریقا، آسیا ـ اقیانوسیه، خاورمیانه و آمریکای لاتین در ناحیه شمال غربی واقع شده اند که از لحاظ سطح درآمد سرانه مشابه ایران ولی از لحاظ شدت سرمایهگذاری فاوا در وضعیتی بهتر از ایران به سر می برند.
در نهایت آمریکای شمالی و اروپا در ناحیه شمال شرقی قرار گرفته اند که نشاندهنده مقدار زیاد تولید ناخالص داخلی سرانه و شدت بالای سرمایه گذاری فاوا در این مناطق است. باید توجه داشت که شاخصهای فوق، متوسط مناطق را نشان میدهند و پراکندگی کشورها درون مناطق در آنها مشخص نشده است؛ به عبارت دیگر، بهرغم اینکه موقعیت ایران در مقایسه با متوسط مناطقی مانند آفریقا یا خاورمیانه پایینتر است، ممکن است کشورهایی در این مناطق موقعیت پایینتری نسبت به ایران داشته باشند. ایران و منطقه آسیا ـ اقیانوسیه، تولید ناخالص داخلی سرانه¬ای حدود چهار هزار دلار دارند، در حالی که شدت سرمایه گذاری فاوا در منطقه آسیا ـ اقیانوسیه تقریباً دو برابر ایران است.
نکتة جالب توجه دیگر اینکه برابر بودن شدت سرمایه گذاری فاوا آفریقا و آمریکای شمالی است. در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکای شمالی حدود 18 برابر تولید ناخالص داخلی آفریقاست. به عبارت دیگر، بالا بودن شاخص شدت سرمایهگذاری فاوا در آفریقا تا حدود بسیاری ناشی از درآمد بسیار کم کشورهای این منطقه است، نه لزوماً به علت بالا بودن سرمایهگذاری فاوا در آنها.
* شدت سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات ـ سرمایه گذاری فاوا (میلیون دلار ) / تولید ناخالص داخلی (میلیون دلار )
نمودار دوم ارتباط بین متوسط سرمایه گذاری فاوا به ازای هر هزار نفر ـ شغل و متوسط تولید ناخالص داخلی سرانه را در ایران و جهان نشان می دهد. هر منطقه ای که در سمت جنوب غربی نمودار قرار داشته باشد، هم سرمایه گذاری فاوا به ازای هر هزار نفر ـ شغل و هم تولید ناخالص داخلی سرانه کمتری دارد. هر چه از جنوب غربی نمودار به سمت جنوب شرقی برویم، تولید ناخالص داخلی سرانه افزایش مییابد و با رفتن به سمت شمال شرق نمودار هر دو شاخص افزایش مییابد.
در یک نگاه کلی، ایران نسبت به آمریکای شمالی و اروپا وضعیتی نزدیک به خاورمیانه، آسیا ـ اقیانوسیه، آفریقا، آمریکای لاتین و جهان دارد؛ ولی در مقایسه این مناطق با هم، ایران نسبت به سایر مناطق سرمایه گذاری فاوا به ازای هزار نفر ـ شغل کمتری دارد؛ حتی آفریقا که تولید ناخالص داخلی سرانه کمتری از ایران دارد، سرمایه گذاری فاوا به ازای هزار نفر ـ شغل در این منطقه نزدیک به سه برابر آن در ایران است.
در مقایسه دو نمودار مذکور مشاهده میشود که متوسط شدت سرمایه گذاری فاوا در آمریکای شمالی بیشتر از دو برابر آن در ایران است. در حالی که، سرمایه گذاری فاوا به ازای هزار نفر ـ شغل در آمریکای شمالی حدود 14 برابر آن در ایران است. این تفاوتِ نسبتها حاکی از تفاوت فاحش در نوع استفاده از فاوا در آمریکای شمالی و ایران است. به عبارت دیگر، بیشترین استفاده از فاوا در ایران در بخش خانوار صورت میگیرد، در حالی که در آمریکای شمالی بخش تولیدی و کسب و کار است که بیشترین استفاده از فاوا را دارد.