مرور ۸سال پرواز شاپرک گرد صنعت پرداخت

شاپرک، کودک هشت ساله‌ای که با کولبار بزرگی از تجربه به یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های پرداخت الکترونیکی در دنیا و منطقه و به کودکی پر قدرت و پر توان تبدیل شده است؛ ولی باید دید آیا شاپرک به همان نسبت که ابعاد فیزیکی بزرگی در هشت سال پیدا کرده از لحاظ فکری و اندیشه نیز رشد کرده است یا در همان کلاس دوم ابتدایی جای می‌گیرد؟! یا در هشت سال عمری که در صنعت بانک و پرداخت دارد، از جاذبة بیشتر برخوردار است یا دافعۀ بیشتر؟! آیا جاذبة آن فقط به دلیل قدرت حاکمیتی اوست یا محبوبیت و مشروعیت عمومی دارد یا توانسته آن را کسب کند؟! آیا دافعة آن به دلیل عملکرد نامناسب است یا تنها آنارشیست‌ها و گنگسترها از مخالفان آن هستند؟! در یک کلام، آیا بود و نبود آن در صنعت پرداخت تأثیر معناداری دارد یا خیر؟!

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، معمولاً حضور بازیگران جدید در یک اکوسیستم عکس‌العمل‌ها و تبعات خاص خود را دارد به ویژه اگر این بازیگر از لایة حاکمیتی و ریگلاتوری وارد شود و کارمزد دریافت کند در این صورت گروه‌های مختلف بازخوردها، رفتارها و درک متفاوتی خواهند داشت؛ ولی هر چه عملکرد بازیگر جدید بهتر، بزرگ‌تر و مناسب‌تر باشد، عکس‌العمل‌ساز‌تر است. در واقع فارغ از غرض‌ورزی‌ها و نظرات یک‌سویه و منفعت‌طلبانه، عملکرد یک عنصر در داخل اکوسیستم، بر اساس انتظارات و اهداف تعیین‌شده، می‌تواند میزان واقعی دافعه و جاذبه را مشخص کند.

در حال حاضر شرکت شاپرک این طفل نوپا و درشت‌قامت، عضوی از اکوسیستم پرداخت کشور است. هر ساله بانک مرکزی این نوع کودکان را به صنعت پرداخت و صنعت بانکی کشور تقدیم می‌کند و بازیگران این صنعت به اجبار و الزام یا به خوشحالی و رضایت، آنها را می‌پذیرند؛ ولی برای اینکه مشخص شود مدعوینِ جشن تولد شاپرک ، خوشحال هستند یا نه، شاید بهتر باشد به عملکرد این کودک در عمر هشت ساله‌اش نگاهی گذرا داشته باشیم. باید دید این کودک هشت ساله فقط منابع کشور را مصرف کرده است یا امیدی به ارائة خروجی از آن وجود دارد؟

بر اساس اسناد بالادستی، پنج هدف اصلی «اعمال مديريت و نظارت هوشمند بر شبكة پرداخت الكترونيك»، «استانداردسازي، ايمن‌سازي، ارتقای كيفيت خدمات و افزايش اعتماد عمومي»، «توسعة بستر خدمات نوين پرداخت الكترونيك»، «مديريت اثربخش بازار و تقويت رقابت عادلانه در صنعت پرداخت الكترونيك» و «توسعه و بهبود توانمندي‌هاي سخت‌افزاري، نرم‌افزاري و فكرافزاري شركت شاپرك» برای این شرکت متصدی ولی به ظاهر ریگلاتور، تدوین شده است که عملکرد این شرکت باید بر اساس این اهداف سنجیده شود. هر چند عملکرد یک شرکت مبتنی بر استانداردهای جهانی، انتظارات داخلی و اسناد بالادستی کشور باید سنجیده شود ولیکن ساده‌ترین مسیر، سنجش بر اساس اهداف اعلامی آن شرکت است.

شرکت شاپرک خود به ارائة گزارش عملکرد نسبت به فعالیت‌های خود می‌پردازد و از نظر نگارنده این یک خوداظهاری است که عملاً از سوی فعالان، مورد ممیزی قرار نمی‌گیرد. شاید این عدم ممیزی کردن دلایل مختلفی مانند ترس حاکمیتی، درشتی ابعاد این کودک، یکسان‌سازی فعالیت‌ها، نفع مشترک و … باشد. با این حال در گزارش‌های عملکرد شاپرک ، یک نکته بسیار حائز اهمیت است؛ از 11 شاخصی که بر اساس ادعای شاپرک مورد بررسی قرار گرفته است، پایین‌ترین عملکرد به شاخص «کارایی پایا نه‌های فروش» و بالاترین عملکرد به شاخص «همکاری مدیریتی» تعلق می‌گیرد. اینکه نرخ رشد هر شاخص چگونه است، آیا این اعداد واقعی هستند یا خیر، جای بحث مفصل‌تری دارد.

ولی فرض می‌شود که این شاخص‌ها درست، انتخاب و سنجیده شده‌اند. هنگامی که همکاری مدیریتی، با عدد صددرصد دیده می‌شود (توجه داشته باشید، 100 و مطلق) و کارایی پایا نة فروش با عدد 65 درصد در کنار آن قرار می‌گیرد، سخن معناداری از جایگاه شاپرک در اکوسیستم پرداخت کشور دارد. در واقع جاذبه‌ای از بالاترین سطح ساختار سازمانی و دافعه‌ای از پایین‌ترین سطح عملیاتی صنعت و وقتی هزینة سنگین وجود شاپرک (توسعه و ایجاد شرکت با هزینة دولت و نگهداری و عملیات شاپرک از جیب کارمزد بانک یا مشتری) به این معادله اضافه می‌شود، سناریوی چندان جذابی به گوش نمی‌رسد.

تا اینجا، کودکی پرخور و چاق به خانواده اضافه شده است که عملاً باری از دوش خانواده برنداشته و جا را نیز تنگ کرده است و منابع را مصرف می‌کند؛ ولی بزرگان خانواده ظاهراً با میل یا اجبار به او علاقه‌مند هستند یا حرفش را می‌شنوند؛ ولی اینجا پایا ن سنجش نیست. بر اساس همان خوداظهاری شاپرک ، حجم حمل پول نقد، کاهش چشمگیری پیدا کرد که اولین سؤال این است که آیا مسبب آن وجود این کودک چاق در خانواده است یا مجموع فرهنگ غالب خانواده مسبب این امر است. شاپرک یک عضو بسیار کوچک در این فرهنگ‌سازی است؛ حتی در بخش هوشمندسازی نظارت (پایش اطلاعات) متوسط اطلاعات بخش پذیرنده (هویت، مکان و نوع فعالیت) حدود 90 درصد اعلام شد که نشان از وجود حفرة بزرگی برای فعالیت‌های ناسالم و آسیب به جامعه است. شاید هنوز شاپرک نتوانسته بازخوردی برابر یا نزدیک به منابع مصرفی خود ارائه دهد.

بر اساس اهداف تدوین‌شده می‌توان خلأها و کسری‌های عملکردی برای رشد و تربیت این کودک در مدت هشت سال را در موارد زیر دسته‌بندی کرد؛ هر چند کودک و پدر و مادرش می‌توانند ادعایی غیر از این داشته باشند؛ ولیکن چاقی، تنبلی، زیاده‌خواهی، کاهلی، چشم‌پوشی، ضعف دانش و هوش و عقب‌ماندگی، خصوصیات بارز این کودک هشت ساله است. هر چند می‌توان خصوصیات محدودی مثل زیبایی ظاهری، ورزش نمایشی صبحگاهی و سخنوری در میهمانی‌های بزرگان را برای او برشمرد؛ ولی قطعاً به سنگینی خصوصیات سری اول نیست و نمی‌تواند وارث برحقی باشد.

اعمال مديريت و نظارت هوشمند بر شبكة پرداخت الكترونيك

کلاهبرداری هوشمند: انتظار می‌رود وقتی از هوشمندی صحبت می‌کنیم، تفکرات و ابزارهای هوشمندی نیز به کار گرفته شوند و استفاده از آنها چه به صورت الزام برای دیگر ذی‌نفعان و چه به عنوان ابزار داخلی به کار گرفته شوند؛ سؤال این است که شاپرک چه ابزار هوشمندی برای مدیریت و نظارت به کار گرفته است؟ آیا اتصال به سامانة ثبت احوال یا یک پرتال، نشانة هوشمندی است؟ چیزی که در برخی وب‌سایت‌های فروشگاهی هم وجود دارد. آیا شاپرک به صورت برخط می‌تواند یک تراکنش مشکوک به کلاهبرداری را تشخیص دهد؟ آیا درگاه‌های خلاف‌کار، بدون شکایت از سوی مردم و به صورت برخط یا حداقل در زمان بسیار کوتاه قابل شناسایی هستند؟ آیا نوع تراکنش دریافتی از یک PSP برای شاپرک قابل شناسایی منطقی است؟ آیا از ابزارهای آنالیزشده استفاده می‌شود؟ آیا سیستم‌های تصمیم‌یار و تصمیم‌ساز در بدنة شاپرک برای بهبود عملکرد به کار گرفته شده‌اند؟ و هزاران سؤال دیگر. BI و هوشمندی در هر سازمان، شرح وظیفه‌ای متفاوت دارد؛ اما به نظر می‌رسد کودک نازپروردة ما چندان هوشمند نیست.

مانتیورنیگ عمومی: استفاده از ابزارهای مانیتورینگ برخط و هوشمند دیگر ابزاری عادی و روزمره در سیستم‌های نوین شهری است. مانند کیسة هوای سرنشین در خودرو. در تمامی خودروهای روز جهان کیسة هوا امری عادی و الزامی است؛ مانند لاستیک، موتور و صندلی. ولی در ایران کیسة هوا جزو آپشن‌های یک اتومبیل محسوب می‌شود و هزینة مستقل و سرسام‌آور دارد و در عین حال هم کار نمی‌کند.

سیستم مانیتورینگ نیز برای ساختار دولتی و به ویژه ساختار بانکی، امری الزامی است. در حالی که هنوز آمار و گزارش‌ها به صورت ماهانه (یک ماه تأخیر) یا سالانه به صورت گزارش‌های استاتیک و عموماً فایل اکسل به شهروندان و فعالان صنعت ارائه می‌شود. کودک نازنین ما چندان علاقه‌ای به ارائة گزارش لحظه‌ای از عملکرد و مصرف منابع و میزان منابع مصرفی ندارد و معتقد به «قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات» هم نیست.

توسعة بستر خدمات نوين پرداخت الكترونيك

پرداخت‌های خرد: هشت سال زمان کمی برای انتخاب و حرکت نیست و حتی زمان خیلی زیادی محسوب می‌شود. هنوز پرداخت‌های خرد در ایران نابه‌سامان است. هنوز تفاوتی میان پرداخت 30 هزار ريالی با پرداخت 30 میلیون ريالی وجود ندارد. هنوز در نانوایی‌ها همان کارت بانکی استفاده می‌شود که در طلا فروشی‌ها.

شاید این مشکل مختص این کودک تنبل نباشد؛ بلکه به پدر و مادر او مربوط باشد. طرح‌های کیپا، کیوا، سپاس 1، سپاس 2 و … آمدند و رفتند؛ ولی خروجی‌ای اتفاق نیفتاد. انتظار می‌رود کودکی که از منابع کشور استفاده می‌کند زیرساخت‌ها و الزامات این موضوع را تأمین کند؛ ولی شاید وجود این تراکنش‌های خرد روی همان بستر، مورد علاقة این کودک باشد؛ چون به چاق و چاق‌تر شدن او کمک می‌کند.

ابزارهای جدید: هنوز بیش از 90 درصد تراکنش‌ها روی دستگاه‌های کارت‌خوانی ارائه می‌شود که هیچ سرویس جدیدی به آنها افزوده نشده است. همان دستگاهی که با تکنولوژی 15 سال پیش وارد شد کار را راه می‌اندازد و تنها مسیر ارتباطی آن تفاوت کرده است. شاید نگارنده تعریف درستی از بستر خدمات نوین نداشته باشد؛ ولی آیا در شبکة شاپرک ، تراکنش NFC و قوانین مرتبط تعریف شده است؟ چه اتفاق خاص یا ابزار جدیدی در هشت سال گذشته در شبکة بانکی ایجاد یا استفاده شده است؟ حتی موبایل‌پوزها هم پس از سه سال انتظار، اجازة ورود به بازار را پیدا نکردند. به نظر، زیبای چاق چندان علاقه‌ای به تغییر و به‌روز شدن ندارد و همان مدل سنتی و بدون دغدغه را ترجیح می‌دهد.

مديريت اثربخش بازار و تقويت رقابت عادلانه در صنعت پرداخت الكترونيك

توزیع درگاه و رقابت آزاد: 61 درصد بازار در اختیار چهار شرکت است و هشت شرکت دیگر کمتر از 40 درصد بازار را در اختیار دارند. از سویی اجازة ورود بازیگر جدید داده نمی‌شود و مجوز PSP پنج سالی است که صادر نمی‌شود. فین‌تک‌ها هم جایی برای بازی ندارند مگر زیر لوای PSP های موجود. به نظر می‌رسد این بازار چندان رقابتی و آزاد نیست.

در یک فروشگاه سه تا چهار دستگاه کارت‌خوان وجود دارد؛ ولی در برخی روستاها به سختی دستگاه کارت‌خوان پیدا می‌شود. این تصویر، نشانی از توزیع نرمال و همچنین رقابت آزاد ندارد. شاپرک ، دخترک / پسرک کاهل، ترجیح می‌دهد با چند نفر مشخص، بزرگ و همسو سر و کار داشته باشد تا شرکت‌های کوچک، آزاد و چارچوب‌شکن.

استانداردسازي، ايمن‌سازي، ارتقاء كيفيت خدمات و افزايش اعتماد عمومي

تطابق عمومی چک‌لیست‌ها: این کودک هشت ساله یک‌سری چک‌لیست‌های ساده را بررسی سطحی انجام می‌دهد و اگر تطابق نداشت به یک سری اخطار مکرر امتفا می‌کند. هیچ یک از PSP ها از مرکز دادة استاندارد و مطابق الزامات PCI بهره‌مند نیستند و هر سال شاپرک اخطارهایی می‌دهد؛ ولی با مسامحه به سال بعد منتقل می‌شود مانند یک صفحه نمایش زیبا که پشت صحنة آن می‌تواند هر اتفاقی بیفتد؛ ولی این کودک شکیل، خود را راحت کرده است و با امضاء قرارداد‌هایی تمام مسئولیت و مشکلات احتمالی، دزدی‌ها، کلاهبرداری‌های آتی، کاهلی، نقصان پرداخت‌یارها و … را بر عهدة PSP ‌ها قرار داده است. هر اتفاقی بیفتد، انگشت اتهام به سوی PSP هاست؛ ولی سؤال نمی‌شود که وظیفة این کودک چیست؟! البته این کودک چاق، تنبل، کاهل و نازپروردة چندان علاقه‌ای هم به پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری ندارد.

 

منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 40

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  1  =  1