بررسی ضرورت های تولد و حضور شاپرک در صنعت پرداخت/ بخش دوم
میز سخن فعالان صنعت پرداخت درباره شاپرک
پس از 8 سال فعالیت شبانهروزی شاپرک، این نهاد تا چه حد به اهداف اولیه خود دست یافته است؟ میزان رضایت شرکتهای پرداخت از عملکرد شاپرک چه مقدار و با چه کیفیتی است. میزان رضایت بانکها به عنوان سهامداران اصلی شاپرک چه میزان است. ضرورتهای تولد و حضور شاپرک در صنعت را آیا لازم است بررسی کنیم؟
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، در میزگردی که با حضور آقایان محمد گرکانی نژاد و صادق فرامرزی از فعالان صنعت پرداخت داشتیم سوالات را مرور کردیم.
بخش اول این گفتگو را می توانید در لینک زیر مشاهده کنید:
بررسی ضرورت های تولد و حضور شاپرک در صنعت پرداخت/ بخش اول
بخش دوم این میزگرد به شرح زیر می باشد:
گرکانینژاد: دقيقاً نكته همين است كه هر چيزي من دوست داشتم انجام دهم و نتوانم انجام دهم معني عدم استقلال ندارد؛ چون در برخي زمينهها قانون مرزها را به روشني تعريف كرده است؛ مثلاً من دوست داشتم؛ هنگام روزهداري اجازه داشته باشم بستنی بخورم؛ اما حكم شرعي اجازة آن را نميدهد و اين به معني عدم اختيار من نيست. در چارچوب قوانين و شرعيات من آزادم و مستقل تصميمگيري ميكنم. در اين بحث خاص هم شما کلیگویی میکنید و این جزئیات را تحتالشعاع قرار میدهد و اصل مطلب دچار اختلاط ميشود. بايد مسائل دقيق از هم تفكيك شوند، به لحاظ حاکمیت شرکتی ، شاپرک میتواند به صورت مستقل کار خود را انجام دهد؛ ولی آنجا که میخواهد در فعالیتهای رگولاتوری، مقررات و ضوابط، تعیین یا در آن حوزهها عمل کند ناگزیر است طبق قانون با رگولاتور اصلی هماهنگ و همراه باشد.
به طور مثال آیا بورس میتواند یک شرکت درست کند و وظایفی برای تنظيم مقررات بورس به او بدهد و کاری را که قانون به او اجازه نداده است برونسپاری کند؟ وظايف رگولاتوری قابل برونسپاری نیست مگر به حكم قانون.
* بنابراین میتوان شرکت شاپرک را با بورس مقایسه کرد؟
گرکانینژاد: خير به جاي آن میتوان قانون بورس را با قانون بانکداری مقایسه کرد. در قانون بانکداری، بانک مرکزی وظایفی دارد و در قانونی که بورس را جاری کرده است شرکت بورس وظایفی دارد. آن وظایف، قابل برونسپاری شدن نیستند مگر به وسیلة تصویب قانون. بنابراین از همان ابتدا هم میدانستیم که شاپرک در بحث رگولاتوری تابع بانک مرکزی است.
* شرکتی به نام شاپرک تأسیس شد آیا رگولاتور مدام باید او را کنترل و او را از استقلال خود خارج کند؟
گرکانینژاد: منظورتان را از جملة مدام کنترل کند متوجه نمیشوم؛ ولی میدانم تصمیمات مرتبط با مقرراتهای رگولاتوری باید با هماهنگی بانک مرکزی باشند.
* آیا حساسیت وضع موجود سبب شد تا شرکت شاپرک استقلال نداشته باشد؟
فرامرزی: رگولاتور و مجری، ارتباط میان بانک مرکزی و شاپرک را تعیین میکنند. در واقع رگولاتور چارچوبها را تعیین میکند. شما در نقطهای نشستهاید که مدام انتقادات را میشنوید. همة این عوامل در لایة رگولاتور قرار دارد و در بخش کنترل نیست.
ممکن است بگویید که شرکت شاپرک از اختیاراتی که بانک مرکزی به او داده است به اندازة کافی استفاده نمیکند؛ اما برای این موضوع باید مصادیقی آورد.
* لطفاً به صورت کوتاه به رضایت شرکتهای پرداخت و از طرفی به ممیزی بپردازید.
فرامرزی: شرکتهای پرداخت دو نقش دارند؛ یکی کارشناسی و دیگری مدیرعامل بنگاه اقتصادی هستند.
به عنوان مدیرعامل یک بنگاه اقتصادی نمیتوانم فراموش کنم که وجود شاپرک و متکلم وحده بودن آن نزد بانک مرکزی و حمایت شاپرک از بانک مرکزی سبب شد تا اقتصاد رونق پیدا کند یا نمیتوانم گرفتاریهای قضایی فراوانی را که در سال گذشته برای شاپرک و مسئولان آن به وجود آمد فراموش کنم.
بالاخره گروهی، فضایی ایجاد کردند و خدمت خوب و سرویس خوب ارائه میکنند و بر سر سرویس خوب رقابت دارند. به نظرم یک گردش مالی قابل قبولی در کشور وجود دارد که البته داشتن نقایص هم طبیعی است.
گرفتاریهای مجموعة بزرگی همچون شاپرک با 12 شرکت پیاسپی به لحاظ قدرت مالی، تراکنش و … آنقدر ساده نیست که همه چیز سر وقت انجام شود؛ ولی ما همیشه درخواست داریم و مدعی هستیم و همیشه تصور میکنیم میتواند بهتر شود.
* میزان رضایت شرکتهای پرداخت چقدر است؟
فرامرزی: روزی که متوجه شدم شرکت شاپرک در رگولاتوری قدرت چندانی ندارد ناراحت شدم. ما با شرکت شاپرک دور یک میز مینشینیم؛ ولی با بانک مرکزی دور یک میز نمینشینیم و خیلی مهم است که نظراتمان را مستقیم بیان کنیم. دوست داشتیم پدر خانواده همة کارها را حل و فصل کند؛ ولی متوجه شدیم که همه با هم در حل بعضی از مسائل ناتوان هستیم. از دید نظارتی، انصافاً اگر شاپرک نبود با مشکلات بسیاری مواجه میشدیم.
* مهمترین ابزار بحث، ممیزیها بودند.
فرامرزی: هیچ شرکت پیاسپیای دوست ندارد ممیزی شود. ممیزیها بسیار سختگیرانه هستند و هر بار سختگیرانهتر از گذشته اجرا میشوند.
* همچنان شش ماه یک بار انجام میشوند؟
فرامرزی: گاهی شش ماهه و گاهی هم زودتر و گاهی هم به صورت سرزده انجام میشوند. ممیزیها بسیار بیرحم هستند؛ وقتی خطایی در شبکه رخ میدهد ممیزیها به موقع و خستگیناپذیر و شبانهروزی در شرکتها حضور مییابند و بسیار جدی کار خود را انجام میدهند و همین سبب میشود که شرکتها مرتب رشد کنند. انصافاً وضعیت امروز شرکتهای پیاسپی از لحاظ امنیت و استاندارد با دو سال قبل فاصله دارد.
* یعنی رشد خوبی داشتند؟
فرامرزی: لحظه به لحظه رشد اتفاق افتاده است و استانداردها جدی شدهاند. هر چیزی اشکالی دارد؛ ولی از سطح انتظار من بسیار بالاتر است.
گرکانینژاد: من با صحبتهای آقای فرامرزی موافق هستم.
* نظرتان در مورد ممیزیها چیست؟
گرکانینژاد: ممیزی با دو اتفاق، یکی اجرا و دیگری تدوین مقررات همراه است. در سالهای 91 الی 92 تقریباً در این مورد هیچ مقررات مدونی نداشتیم شاید چند صفحه کلیات بود؛ ولی امروز صدها صفحه مستند فنی تقریباً منطبق با آنچه در دنیا اتفاق میافتد تدوینشده و یکپارچه و با قوام مناسب در اختیار داریم که بسیار ارزشمند است. در کمتر حوزهای چنین سطحی از مقرراتنویسی را به این شکل تجربه کردیم که در نوع خود فوقالعاده است.
* آیا شرکت شاپرک از زمان تأسیساش یک نظام نظرسنجی از میزان رضایت از شرکتهای پرداخت را داشت؟
فرامرزی: نه هیچ نظام نظرسنجیای نداشت؛ اگر هم چنین چیزی وجود داشت ما جرأت نمیکردیم نمرة کمی بدهیم. شرکت شاپرک از ابتدا سراغ استانداردها رفت.
* آیا شرکت شاپرک تا به امروز شرکتی را تنبیه یا تعلیق کرده است؟
فرامرزی: حتماً تنبیه کرده است؛ ولی اعلان عمومی نمیکند.
گرکانینژاد: با برخی از شرکتها برخورد شد.
در مورد نظرسنجی هم باید بگویم که حسب اطلاعات من، به صورت کلاسیک نظرسنجیای از سوی شرکت شاپرک صورت نگرفته است؛ البته به نظرم در این موارد نظرسنجی معنا نمیدهد؛ چون رابطه به گونهای است که شرکتها نمیتوانند نظر خود را ارائه کنند؛ بنابراین نظرسنجی کاربرد ندارد؛ بلکه باید به زیگمای رابطة میان آنها و اتفاقی که در حوزة اجرا میافتد توجه کرد. باید به میزان همسازی و تجربة کاربری بهتر برای مشتریان و میزان سهولت کارها نمره داد؛ اگر مجموع اینها نمرة خوبی دریافت کنند رابطة خوبی برقرار است؛ حتی اگر مميزيها از هم احساس نارضایتی کنند.
فرامرزی: به نظرم ارزیابی 360 درجه خوب است؛ چون این نوع ارزیابی همة ذینفعان را شامل میشود و نتیجة خوبی میدهد.
گرکانینژاد: معتقدم خوب است شرکت شاپرک ارزیابیهایی از این دست را در دستور کار داشته باشد.
فرامرزی: چون شرکت شاپرک سراغ استانداردها میرود؛ بنابراین این ارزیابیها برای استانداردها لازم است.
* بانکها در سالهای اخیر از نظام کارمزدی شاکی بودند چقدر این نارضایتی واقعی بود؟
فرامرزی: از اسفند سال 94 مدل جدید کارمزد، جاری شد؛ اما بانکها معتقدند که مدل جدید کارمزد به آنها ضرر وارد کرده است. من در جلساتی با بانکهای مختلف به نکاتی اشاره کردم و آنها نیز پذیرفتند؛ از همة آنها پرسیدم که آیا مدل جدید کارمزد را با مدل قدیم مقایسه میکنید؟ بسیاری از آنها پاسخ بله دادند و من به آنها گفتم که به شما ثابت میکنم که مدل جدید نه تنها به شما ضرر نمیزند؛ بلکه به نفع شماست؛ چون در مدل جدید به جای 706 ریال کارمزد صادرکنندگی 250 ریال میدهید و به جای 85/0 درصد درآمد پذیرندگیِ ATM 01/1 درصد میدهید و همة اینها به ویژه برای بانکهایی که تعداد کارت و ATM زیادی دارند اتفاق عجیبی نیست. از اسفند سال 94 به بعد در واحدهای مالیِ بانکها سرفصل هزینة کارمزد شاپرک ی به صورت مستقل دیده شد که عدد بزرگی است. شرکتهای پرداخت در هر دو تاریخ، کارمزد داشتند قبلاً یک درصد در قالب یارانه میگرفتند و امروز در قالب مدون میگیرند؛ بنابراین برای شرکتهای پرداخت نیز اتفاق عجیبی نیست.
اما این مدل برای پذیرندگان خوب نیست. کارمزد دادن و کارمزدخواهی کار را خراب کرده است؛ ولی به هر حال هر دو مدلِ دریافت کارمزد، اشکالاتی دارند و همه قبول داریم که پرداخت کارمزد از سوی بانک پذیرنده استاندارد نیست همانطور که خیلی چیزهای دیگر استاندارد نیستند؛ مثلاً استاندارد نیست که دبیت کارت (Debit Card) داشته باشید؛ ولی کارت اعتباری (Credit card) نداشته باشید یا دو میلیون مرچنت با هشت میلیون پوز یا هفت میلیون پوز داشته باشید؛ بنابراین خیلی چیزها استاندارد نیستند؛ ولی ما مدل خودمان را داریم؛ چون اول دیوار بالا رفت بعد رگوله شد.
گرکانینژاد: با بخش اول صحبتهای آقای فرامرزی در مورد نارضایتیها موافق هستم. اما به گمانم این نارضایتیها بيشتر به دلیل عدم تحرک بانکها در مقابل ظرفیتهای این مدل است.
معتقدم؛ در حوزة پرداخت الکترونیک، استانداردی در حوزة کارمزد نداریم. شرکتهایی کاملاً تجاری و انحصاری با اهداف کاملاً تجاری مدلی به نام مرچنت فی راهاندازی کردند و در سطح دنیا جا انداختند. این استاندارد از تجربة کاملاً تجاری نشأت میگیرد.
در چند سال اخیر تجربیاتی در اتحادیة اروپا در قالب مستندات جدید بانکداری و نوع نگاه جدید آنها به پرداخت و بانکداری اتفاق افتاد که نشان میداد، میتوان بسياري از آنهايي كه قبلاً ويزا و مستر تدوين كرده بودند را کنار گذاشت.
این تجربه در کنار مستنداتی که میبینیم و میخوانیم نشان میدهد که هر کشوری باید تجاربش را بر اساس فضای فرهنگی و اقتصادی خود به عنوان استاندارد در نظر بگیرد.
نکتة دیگر اینکه ادعای این را ندارم که مدل موجود ایدهآل است؛ اما همین مدل، ظرفیتهای بسیاری دارد. فقط کافی است بانکها ارادة جدي داشته باشند و از این ظرفیت استفاده کنند. در دستورالعمل این مدل آمده است که بانکها اجازه دارند از حساب پذیرندهای که هزینهای برای بانک ایجاد کرده است متناسباً مطالبة تجاري منصفانه داشته باشند؛ يعني به طور مثال درخواست سپردهگذاري يا پرداخت هزينههاي تراكنشها را داشته باشند؛ ولی هیچ بانکی حاضر نیست چنین کاری کند یا به سختی چنین کاری میکنند.
بسیاری از بانکها معتقدند که اگر از حساب او برداشت کنم او سراغ بانک دیگری میرود؛ ولی اگر این مشتری برای شما ضرر است بهتر است که اجازه دهید برود؛ اما اگر برای شما منفعت دارد اجازه دهید به همین شکل بماند.
به عنوان کارشناس در برخی از جلسات با بعضی از بانکها صحبت و به آنها توصیه کردم که مرچنتها را به 5 یا 10 دسته تقسیم کنند؛ مثلاً دستة دهم را به حسابهایی که بیشترین تراکنش و کمترین رسوب پول و منفعت را دارند اختصاص دهند و از آنها کارمزد بگیرند؛ اگر بانکها 20 درصد از پذیرندگان خود را به این شیوه مدیریت کنند برایشان رضایتبخش خواهد بود؛ ولی بانکها به هر دلیلی چنین کاری نمیکنند.
هم اكنون شاهد آن هستيم كه در اروپا تراکنشهای با كارمزد صفر در حال رواج گرفتن توسط برخي فينتكهاست. آنها معتقدند؛ دیتاهایی که از این تراکنشها به دست میآید آنقدر با ارزش است که دیگر به كارمزد تراکنش یا كارمزد پذيرنده (مرچنت فی) نیازی نیست.
بانکها و ساير ارائهدهندگان خدمات بانكي و پرداختي در ایران نیز میتوانند از ظرفیتهای این مدل و از روشهای جدید استفاده کنند؛ مثلاً سرویس بدون كارمزد در اختیار مشتریها قرار دهند و اطلاعات دریافت کنند و رفتار مشتری را بشناسند و بر اساس رفتار آنها پیشنهاداتی ارائه و به این ترتیب درآمد کسب کنند.
* یکی از نارضایتیهای بانکها بداخلاقیهایی بود که در صنعت اتفاق افتاد. لطفاً به آخرین روندهای آن اشاره کنید.
فرامرزی: وقتی مرچنت بتواند هر سرویسی دریافت کند و میان پیاسپیها برای خواستههای عجیب و غریبش مسابقهای راهاندازی و میان آنها رقابت ایجاد کند؛ بنابراین شرکتهای پیاسپی حاضر هستند؛ حتی نوار نقالهای را که در فروشگاهها وجود دارد تأمین کنند تا تراکنشی برایشان اتفاق بیفتد.
پذیرندگانی که از سطح سرویس فعلی، بیشترین انتفاع را میبرند و بدون هیچ هزینهای سرویس دریافت میکنند خواستههای زیاده از حدی داشتند. از طرفی پیاسپیها هم به دلایل دیگری که بخش بزرگی از آن دلایل به آمارسازی و مدیریتهای کوتاهمدتی که باید نتیجهگرا باشد (نتیجه را فقط میتوان در یک سری بولتن مشاهده کرد) بازمیگردد، شروع کردند به کارهایی که به اصل نظام پرداخت صدمة جدی میزند.
من با نظر آقای گرکانینژاد موافقم. همه چیز در ایران مخصوص به خودش است؛ مثلاً هیچ کجای دنیا چهار میلیون پوز وجود ندارد بعد رگولاتور به وجود بیاید. موضوع دبیتکارت و کردیتکارت بسیار مهم است و همین موضوع میتواند موضوع کارمزد را حل کند؛ ولی چون مفهومی برای کردیت نداریم؛ بنابراین نمیتوانیم کردیتکارت داشته باشیم؛ بنابراین به هیچوجه معتقد نیستم که باید از مرچنت کارمزد گرفت؛ چون اساساً معتقدم، شدنی نیست.
معتقدم؛ دارندة کارت میتواند پول بدهد و اگر فشار بیاوریم بر سرعت رشد و توسعة کیف پول افزودهایم. به نظرم تنها راه توسعة نمایی سرعت رشد کیف پول این است که برای تراکنشهای کمقیمت کارمزد به سمت دارنده بگذاریم.
* ممکن است بانک بگوید که زیرساخت را فراهم کردهام؛ آنلاین پول بکشید.
فرامرزی: بانک هم انتقاد دارد.
گرکانینژاد: مردم كه راضی و راحت هستند؛ چون راهحل دیگری برای دریافت و پرداخت پول وجود ندارد. یک نانوایی در روز چند هزار تراکنش دارد؛ اما صاحب حساب آخر شب پول را از حسابش خارج میکند؛ بنابراین بهتر است بانک از مرچنت بخواهد پولی در حساب خود نگه دارد.
فرامرزی: بسیاری از تصمیمات برای مدیریتهای کوتاهمدت است؛ اگر صاحب بیزینس بودید چنین صحبتی نمیکردید. شما مجبور هستید در مدت کوتاهی یک سری شاخص و آمار ایجاد کنید.
بانک میگوید؛ اگر پوزهای پرتراکنش کم کیفیت را جمع کنم در بولتنها عقب میافتم آن وقت چه کسی پاسخ میدهد؟
گرکانینژاد: در مورد پیاسپی ممکن است این بحث کاربرد داشته باشد؛ اما در مورد بانکها كاركرد متفاوتي دارد.
فرامرزی: 85 درصد تراکنشها بیکیفیت و این بسیار وحشتناک است.
گرکانینژاد: شما نمیتوانید به واقعيت (فکت) بازار نسبت بیکیفیت دهید.
فرامرزی: من با تعریفی که از کیفیت دارم؛ یعنی تراکنشهایی زیر 25 هزار تومان نسبت بیکیفیت میدهم.
گرکانینژاد: یعنی درآمدی برای بانک ایجاد نمیکند؛ بلکه هزینه ایجاد میکند.
فرامرزی: یعنی هزینه بیشتر از درآمد است.
گرکانینژاد: اگر قواعد تجاري رعايت نشود؛ حتي اگر کیف پول هم بیاید هیچ اتفاقی در زيانده بودن برخي خدمات نمیافتد.
فرامرزی: من فکر میکنم؛ اگر کارمزد را از کارت نگیریم کیف پول رشد نمیکند.
گرکانینژاد: من فکر میکنم روش مناسب دريافت كارمزد از دارندة کارت نیست؛ بلکه روش آن این است که به گونهای با مرچنت برخورد شود که هزینة آن را پرداخت کند؛ مثلاً رقم مشخصی در حساب او باقی بماند یا کارمزد پرداخت کند يا اينكه مشتري ارزشمندي است و بانک با رضايت خاطر آمادة پرداخت هزينههاي كارمزدي وي است.
اين روند عجيب نيست و در بسياري از بانكهای جهان مشابه آن انجام ميشود؛ مثلاً در برخی از کشورها وقتی دارندة کارت میخواهد حسابی باز کند با او قراردادی میبندند که اگر مقدار مشخصی پول در حسابش نگه دارد برخی خدمات به صورت رایگان انجام میشوند؛ اما اگر پول کمتری از مقدار مشخصشده در حسابش نگه دارد باید کارمزد پرداخت کند.
* اما اگر یکی از بانکها نظام کارمزد را برپا کند مشتریها به بانک دیگری مراجعه میکنند.
گرکانینژاد: اشکالی ندارد اینطور بهتر است. مشتریای که ضرر دارد بهتر است برود. آنچه آقای فرامرزی در مورد پیاسپیها بیان کردند درست است؛ ولی در مورد بانکها درست نیست برای اینکه داد و فریادشان فلک را کر کرده است که ما چند هزار میلیارد تومان پرداخت میکنیم. حال مشترياي كه فايدهای براي شما ايجاد نکرده است؛ بلکه هزينه ایجاد كرده برود بهتر است. اگرچه معتقدم در عمل اگر بانكها با توجه به منافع تجاري درست عمل كنند، مشتريان هم متقاعد به پرداخت متناسب سهم خود (حالا يا در قالب سپرده كردن مبلغ يا پرداخت هزينههاي مترتب) خواهند شد.
فرامرزی: مدیریتهای موقت مشکلات بسیاری ایجاد میکنند؛ مثلاً یک مدیر در دورة مدیریتش صد هزار پوز اضافه میکند؛ اما پس از حساب و کتابهای متعدد متوجه میشود که باید آنها را جمع کند؛ ولی نمیتواند.
گرکاینژاد: بانکها طبق ادعاي خود، چند هزار میلیارد تومان هزینه میکنند در حالی که بخش عمدهای از آن توجیه اقتصادی ندارد؛ ولی همچنان این هزینه کردن را ادامه میدهند در حالی که مقررات بانک مرکزی اجازه میدهد آن را مدیریت کنند.
فرامرزی: بانکها تنها راه مدیریت مرچنتها را غیر فعال کردن مرچنت میدانند. آمارها نشان میدهد که شرکتهای پیاسپی تقریباً بیش از 50 درصد نصب سالانهشان را جمع میکنند و این وحشتناک است و هیچ شرکت پیاسپیای بابت جمعآوری از بانکها پول دریافت نمیکند؛ در حالی که جمعآوری چهار برابر نصب هزینه دارد.
* این روند تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
گرکانینژاد: روزی که بانکها به این نتیجه برسند که باید اقداماتی انجام دهند. هیچ راهی جز این وجود ندارد. به نظرم در حال حاضر فضای اقتصادی و اجتماعی جامعه اجازة برقراري كارمزد پذيرنده (مرچنتفی) را نمیدهد.
* نقطة انفجار کجاست؟
فرامرزی: تعداد عاقلان تصمیمگیر زیاد شوند و عاقلان تصمیمگیر از تصمیمگیری فرار نکنند. کاری نکنیم که کسانی که تصمیمگیر هستند از تصمیمگیریشان فرار کنند.
* لطفاً به نظام سهامداری شرکت شاپرک اشاره کنید.
گرکانینژاد: ارزیابی دقیقی در اینباره ندارم و آنچه بیان میکنم تحلیل خودم است. هر بانک باید بر اساس تعداد پایا نهای که داشت سهم و درصد ميگرفت؛ اما اكنون آن شرايط و تعداد و سهمها تغيير كردهاند و ممكن است درصد سهام هر بانك به یک بازنگری نیاز داشته باشد.
* منظورتان این است که افزایش سرمایه پیدا کند؟
گرکانینژاد: قالب آن میتواند هر چیزی باشد. درصد سهامهای پخششده و به طور کلی فضا تغییر کرده است به نظر میرسد بازنگری در تقسیمبندی اوليه قابل طرح است.
* اگر قرار باشد شاپرک به اهداف خود برسد جایگزین را پیشنهاد میکنید یا ارتقا و پوستاندازی را.
گرکانینژاد: اعتقاد دارم هر چیز مصنوع دست بشر اگر به نقطة مطلوب مطلق خود برسد لحظه مرگ آن است؛ یعنی نقطة مطلوب پایا ن کار است؛ بنابراین هیچ مصنوع دست بشری در نقطة مطلوب خود نیست. ما هیچ وقت در نقطة مطلوب مطلق نخواهیم بود؛ چون همین وضعیت عدم مطلوب كامل بودن انگیزهای خواهد بود برای تلاش و فعالیت بیشتر.
شکی ندارم؛ اگر بعد از یک دهه هماندیشی صورت گیرد مفید خواهد بود. به نظرم اگر به صورت زیرپوستی چنین کاری نکنیم به صورت قهري اتفاق خواهد افتاد؛ یعنی اگر با یک کودک 12 ساله همچون یک کودک پنج ساله رفتار کنیم کودک را ناتوان بار آوردهایم و این اصل، اجتنابناپذیر است و ناشی از رشد و پیشرفت و تغییرات فناوری و فضای جامعه و … است.
* اگر به گذشته بازگردیم اجازه میدهید شاپرک به همین ترتیب رشد خود را سپری کند؟
فرامرزی: شرکتهایی که نوآوری دارند انتها ندارند؛ یعنی همیشه مورد مناسب برای آنها وجود دارد؛ ولی مورد مناسب امسال آنها با سال بعدشان تفاوت دارد؛ مثلاً امروز دغدغة جدی شاپرک فراد است یا دغدغة جدید ورود تازهواردان خواهد داشت. سال گذشته چنین دغدغههایی نداشت؛ بنابراین نمیدانیم سال بعد چه دغدغههایی خواهد داشت و این یعنی نوآوری. بنابراین همیشه مورد مناسب وجود دارد؛ ولی شکل آن با مورد مناسب آینده تفاوت میکند.
* آیا از شاپرک در این مدت راضی هستید؟
فرامرزی: کار بسیار بینظیر و سختی انجام شد شخصاً دلم میخواست رگولاتور بود.
به نظرم از اقداماتی که شاپرک انجام خواهد داد و باید انجام دهد این است که رفتارش را صنفی کند. معتقدم؛ صنف به معنای صنف با همة اجزایش باید در شاپرک شکل بگیرد. این نقص بزرگی نیست؛ ولی به نظرم این کار را خواهند کرد تا بتوان تصمیمات جمعی گرفت. به نظرم تصمیمات بسیار سختتری از گذشته پیشروی ما قرار دارد؛ بنابراین به اجماع بهتری نیاز داریم و به نظرم با روالی که امروز شاپرک دارد که بسیار عالی است خیلی راحت جلو نرود.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 40