چشمانداز بازار بورس در سال ۹۸
یکی از چشماندازهای بازار بورس در سال 1398، آگاهسازی و مشارکتسازی صحیح قشر تحصیلکردة جامعه به ویژه جوانان در صنعت سرمایهگذاری و معاملهگری بورس است. وقتی سرمایهگذار و معاملهگرِ بازار بورس، علم صحیح در اختیار ندارد تا بتواند آگاهانه همگام با نوسانات بازار حرکت کند و سود خود را رشد دهد، مسلماً چارهای جز اینکه سرمایة خود را از چرخة اقتصاد قبل از نابودی کامل خارج کند، ندارد.
میتوان بورس را آینهای از چرخة اقتصاد، تولید، میزان رشد صنایع و در کل پیشرفت هر کشوری دانست. هر قدر نقدینگی و حجم جریان مالی در بازار بورس بیشتر باشد، عمق معاملات و در نتیجه تحلیلپذیری آن بیشتر میشود و به دنبال آن افزایش تمایلات معاملهگرانِ حاضر در بازار و همچنین ورود روزافزون جوانان برای سرمایهگذاری و کسب سود بیشتر در نهایت منجر به رونق گرفتن چرخة اقتصادی کشور میشود. این موضوع خود تأثیر بلندمدتی بر سطح رفاه و آسایش مردم دارد.
یکی از چشماندازهای بازار بورس در سال 1398، آگاهسازی و مشارکتسازی صحیح قشر تحصیلکردة جامعه به ویژه جوانان در صنعت سرمایهگذاری و معاملهگری بورس است.
طبیعتاً هر تخصص و سرمایهگذاریای که به صورت آگاهانه و از روی دانش باشد در مدت زمان کوتاهی با کسب تجربة عملی به صنعتی موفق و سودده چه در بُعد فردی و چه در بُعد جامعه و اقتصاد تبدیل خواهد شد.
نتیجة متمرکز شدن، روی تحلیلگری سبب افزایش چشمگیر افرادی میشود که در این بازار به موفقیتهای مورد نظر خود نمیرسند و در نتیجه هر روز سرمایهداران با ناامیدی از این بازار خارج میشوند.
وقتی سرمایهگذار و معاملهگرِ بازار بورس، علم صحیح در اختیار ندارد تا بتواند آگاهانه همگام با نوسانات بازار حرکت کند و سود خود را رشد دهد، مسلماً چارهای جز اینکه سرمایة خود را از چرخة اقتصاد قبل از نابودی کامل خارج کند، ندارد.
درصد قابل توجهی از جوانان کشور، دارای تحصیلات عالی و استعدادهای فوقالعادهای هستند که میتوانند به عنوان سرمایهگذار و معاملهگرِ بازار بورس شروع به فعالیت و کسب درآمد کنند.
پتانسیل عظیم سرمایه و نیروی تحصیلکرده و بالغ، مهمترین و اصلیترین عامل پیشرفت کشور است.
اما چاره کار چیست؟
چطور میتوان از این سرمایة عظیم برای بهبود وضعیت سطح رفاه و اقتصاد کشور استفاده کرد؟ چطور میتوان به جوانان که سرشار از انرژی و انگیزه هستند کمک کرد تا هم کسب درآمد کنند و هم به چرخۀ اقتصادی کشور کمک شایان و مؤثری داشته باشند؟ پاسخ این سؤال بسیار ساده است و آن آموزش و شناخت صحیحِ راه کسب درآمد از بورس است. ما هیچگاه با صحبت کردن به جایی نخواهیم رسید، مهمترین عامل در رسیدن به هر هدف، فقط عمل کردن است.
هیچگاه نمیتوان فقط با تحلیلگری در این صنعت به درآمد رسید؛ اگر همة جوانان کشور به تحلیلگر بازار بورس تبدیل شوند باز هم اتفاق قابل توجهی نخواهد افتاد. ما باید معاملهگر پرورش دهیم نه تحلیلگر.
در بازارهای مالی، معاملهگر کسی است که توانایی تشخیص آیندة قیمتها را دارد و با توجه به اطلاعات خود در بازار، سرمایهگذاری و با ریسکِ مدیریتشده کسب درآمد میکند.
هدف ما این است که آموزش دهیم، چطور هر کسی میتواند با فراگیری صحیح علمِ معاملهگری در بورس، سرمایههای کوچک و بزرگ را به طور بالقوه رشد دهد و از این طریق، هم قدرت اقتصادی خویش را به صورت نامحدود افزایش دهد و هم چرخة اقتصادی کشور را بهبود بخشد.
ویژگیهای یک معاملهگر واقعی
* یک معاملهگر واقعی میتواند بدون نیاز به پیچیدگی تحلیل اخبار و اوضاع داخلی شرکتها، آینده و وضعیت قیمت سهام یا کالای مورد نظر را با درصد بالا (تا 70 درصد) پیشبینی کند.
* یک معاملهگر واقعی میتواند با ریسک مدیریتشده و استفاده از استراتژیهای صحیح مدیریتِ سرمایه، بدون از دست دادن سرمایة خود در این بازار کسب سود کند.
* یک معاملهگر واقعی میتواند با استفاده از علمی که دارد به راحتی سرمایههای کوچک را به سرمایههای بزرگ تبدیل کند.
* یک معاملهگر واقعی میتواند سرمایة خود را در هر شرایط و اوضاع اقتصادی از بازار، رشد دهد.
* یک معاملهگر واقعی میتواند بدون استفاده از هیچ روش تحلیلگری یا فاندامنتالی، فقط با استفاده از قیمت در این بازار، سود کسب کند. به گفتة بزرگانی چون وارن بافت و یوجین فاما چنانچه خود قیمت به صورت صحیح مورد بررسی قرار گیرد هیچ نیازی به انواع تحلیلهای مختلف و ابزارهایی چون اندیکاتورها نخواهد بود، چون قیمت، آینهای از تمام پشت پردههای حرکات خود است.
* یک معاملهگر واقعی با رشد درآمد و سرمایة خود به صورت واقعی و مؤثر به رشد چرخة اقتصادی کشور کمک میکند.
خلاصه کلام
همه ما در تلاش برای رسیدن به بهترین و بالاترین سطح زندگی هستیم. پس بیاییم همه با هم برای هم تلاش کنیم تا بتوانیم با آگاهسازی و آموزش ساده و شفافِ معاملهگری، به رشد و کسب درآمد جوانان و قشر تحصیلکرده و با انگیزة کشورمان کمک کنیم تا آنها بتوانند به معنای واقعی همة پتانسیل خویش را برای توسعه و تقویت تولید ملی به صورت مستقیم به کار گیرند و لایههای مختلفی از فعالان جامعه اعم از کارگران، کارمندان، مدیران و سرمایهگذاران که در صنایع و بنگاههای اقتصادی مختلف حضور دارند دوش به دوش یکدیگر به توسعة ملی، تولید و اقتصاد داخلی کمک کنند.