یارانه ۸۰ هزار تومانی با دلار ۱۰ هزار تومانی

پیش بینی و تحلیل های عبده تبریزی از اقتصاد 98 در گفتگو با بانکداری آینده

اگر تورم، 35 درصد شود، انتظار می‌رود که ارز نیز افزایش یابد و متناسب با آن سایر متغیرها تغییر کنند.برجام بیش از اینکه یک معاهدة اقتصادی باشد، یک معاهدة امنیتی است؛ ولی اگر بخواهیم از برجام نتایج اقتصادی استخراج کنیم، بدیهی است که FATF بخشی از آن است و نمی‌توان آن را مصوب نکرد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، حسین عبده‌تبریزی از جمله شخصیت‌هایی است که در اقتصاد ایران هم از لحاظ اجرایی و هم ارائة تحلیل‌های واقعی نقش مؤثری دارد.

وی پس از انقلاب، پدر معنوی بورسِ ایران محسوب می‌شود که به واسطة حضور رسانه‌ای مستمر خود در قالب‌های مصاحبه‌شونده، سخنران و صاحب رسانه و با ارائة تحلیل‌های اقتصادی و مالی بی‌طرفانه و مبتنی بر آمار و اسناد جایگاه کم‌نظیری در میان افراد تأثیر‌گذارِ اقتصادی دارد.

وی در گفت‌وگو با ماهنامۀ بانکداری آینده علاوه بر تحلیل اقتصاد 98 دو نکتۀ بسیار مهم را مورد تأکید قرار می‌دهد؛ اول پیش‌بینی می‌کند FATF مصوب شود و دوم اینکه چنانچه دولت بتواند قیمت دلار را 10 هزار تومان نگه دارد قادر است هم زمینۀ نسبی ثبات را برای اقتصاد فراهم کند و هم یارانۀ نقدی را به 80 هزار تومان برساند؛ البته در عین حال تأکید می‌کند که خود موافق یارانۀ نقدی نیست. گفت‌وگو با این اقتصاددان و صاحب نظر مالی را با هم می‌خوانیم؛

* آقای عبده‌تبریزی چه میزان از پیش‌بینی‌هایی که در سال 97 از سوی شما و برخی کارشناسان ارائه شد درست از کار درآمد و به نظرتان مسیر اقتصاد در سال 98 چگونه خواهد بود؟

بسیاری از پیش‌بینی‌های سال 97 درست از آب درنیامدند. پیش‌بینی همة نهادهای بین‌المللی و مراکز داخلی برای پایان سال 96، تورم حداکثر 17 درصدی بود. یکی از کارشناسان برای سال 1400 بهتر از بقیه و تورم 23 درصدی را پیش‌بینی کرد.

* چرا این پیش‌بینی‌ها درست از آب درنیامدند؟

علت این موضوع عامل خارجی، یعنی تصمیم ترامپ برای خروج از برجام در اویل سال 97 و تحمیل تحریم‌ها بر اقتصاد ایران است. امروز تحریم‌ها تعیین‌کننده و قیمت دلار نیز به متغیری پیشگام تبدیل شده است که بقیة متغیرها از آن تبعیت می‌کنند؛ مثلاً اگر قصد داشته باشید بازار سهام، قیمت سکه یا بازار مسکن را پیش‌بینی کنید، باید از قیمت ارز پیش‌بینی داشته باشید.
 
* بنابراین یکی از متغیرهای برون‌زایی که بر وضعیت تولید و سرمایه‌گذاری در ایران در سال 98 حاکم است، مسئلة تحریم‌هاست. متغیر دیگری که بسیار مهم است و بر رفتار بنگاه‌ها تأثیر می‌گذارد، طبعاً نرخ تورم است، رفتار این شاخص را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

معتقدم؛ تورم تا حد بسیار زیادی تابع نقدینگی است. اینکه چقدر نقدینگی در اقتصاد ایجاد کنیم؟ اینکه آیا باید با نرخ 27 درصد رشد نقدینگی راه را ادامه داد؟ اینکه آیا اجزای نقدینگی همانی است که در سال‌های گذشته بود؟ سؤالاتی است که به پاسخ‌های درست نیازمند است.

* آقای عبده‌تبریزی به نظرتان وضعیت بانک‌ها اصلاح می‌شود؟

بحران بانکی همزادی برای وضعیت ارز در کشور محسوب می‌شود و ما مجبور هستیم چشم‌اندازی از وضعیت نقدینگی کشور ترسیم کنیم تا در مورد متغیرهای اصلی اقتصاد صحبت کنیم.

* آقای عبده‌تبریزی، عامل دیگری که بر تولید و سرمایه‌گذاری در ایران تأثیر می‌گذارد میزان فروش نفت و دلار حاصل از آن است نظرتان در این‌باره چیست؟

بسیاری از کارشناسان معتقدند که از یک و نیم میلیون بشکة پیش‌بینی‌شده برای فروش فقط یک میلیون بشکه فروش خواهیم داشت؛ اگر یک میلیون بشکه را ملاک قرار دهیم، کسری بودجه در شرایط فعلی بدون اینکه اوضاع بدتر شود، از رقم 100 هزار میلیارد تومان تجاوز می‌کند؛ اگر این‌طور باشد، آن‌گاه باید به این نکته بپردازیم که دولت چگونه می‌خواهد کسری را تأمین کند. آیا دولت درگیر بانک مرکزی می‌شود که در این صورت وضعیت نقدینگی بدتر می‌شود، یا دنبال قیمت بالاتر ارز می‌رود و آثار اجتماعی آن را می‌پذیرد و به این ترتیب سعی می‌کند کسری بودجه را تأمین کند.

* با فرض کسری 100 هزار میلیارد تومانی، یعنی کسری بیش از یک چهارمی بودجة سالانه، این رقم می‌تواند بسیار مشکل‌زا باشد. طبعاً حوادث غیر مترقبه چون سیل یا ملخ هم ممکن است هزینه‌های گزاف دیگری بر دوش دولت بگذارد.به نظرتان این رقم از چه محل‌هایی تأمین خواهد شد و کمترین اثر آن بر نقدینگی چه میزان خواهد بود؟

با فرض فروش یک و نیم میلیون بشکه نفت و با فرض اینکه صندوق‌های بازنشستگی مسئلة جدیدی پیدا نکنند و با فرض اینکه در ادغام بانک‌های ارتشی در بانک سپه، با کسری بیشتر مواجه نشویم و سه مؤسسة اعتباریِ تحت اختیار بانک مرکزی، کسری عمده‌ای نداشته باشند و از طرفی وضعیت تحریم‌ها بدتر از این نشود، طبق بودجه، 51 هزار میلیارد تومان برای انتشار اوراق پیش‌بینی شده است. پس، دولت در سال 98، کار بسیار دشواری دارد.

* در تأیید صحبت شما هزینه‌های حدود 35 تا 50 هزار میلیارد تومان خسارات ناشی از سیل و ملخ را نیز به این وضعیت اضافه کنید. به نظرتان وضعیت تولید و سرمایه‌گذاری چگونه خواهد بود؟

بسیاری برای تولید و سرمایه‌گذاری پیش‌بینی مثبتی ندارند و نرخ رشد را منفی در نظر می‌گیرند. از طرفی این پیش‌بینی وجود دارد که ایران نتواند در سال آینده نرخ رشد مثبتی داشته باشد. به این ترتیب، هشت فصل، نرخ رشد منفی خواهیم داشت که به معنای رکود تورمی است؛ اگر سال 1397 را نتوان با قاطعیت سال رکود تورمی نامید که به نظرم بخش قابل توجهی از آن سال بود، سال 1398 را با قاطعیت می‌شود، گفت با شرایط رکود تورمی در اقتصاد ایران مواجهیم. چرخه‌ای که در گذشتة جمهوری اسلامی نیز سه الی چهار بار تکرار شد و آثار منفی خود را داشت؛ بنابراین در چنین شرایطی، تصویر مثبت و روشنی نمی‌توان از تولید، اشتغال و سرمایه‌گذاری ارائه کرد.

* با توجه به شرایطی که مطرح کردید به بنگاه‌ها چه توصیه‌ای دارید؟

طبعاً در این شرایط باید به بنگاه‌ها توصیه کرد که شرایط فعلی خود را حفظ و آن را بهینه کنند و اگر می‌توانند به سمت صادرات بروند.

* آقای عبده‌تبریزی، برخی معتقدند پیک تورم در سال 97 اتفاق افتاده است و امسال شاهد تورم بالا نخواهیم بود شما تا چه حد این پیش‌بینی‌ را قابل تحقق می‌دانید؟

پیش‌بینی خوش‌بینانه‌ای است، تنها در صورتی می‌تواند اتفاق بیفتد که حداقل FATF مصوب شود. برجام یک معاهدة امنیتی است و اصلاً برجام بدون FATF معنا ندارد. از نظر من برجام بیش از اینکه یک معاهدة اقتصادی باشد، یک معاهدة امنیتی است؛ ولی اگر بخواهیم از برجام نتایج اقتصادی استخراج کنیم، بدیهی است که FATF بخشی از آن است و نمی‌توان آن را مصوب نکرد.

* به نظر شما سرانجام FATF چه می‌شود؟

با توجه به علائمی که از مدیران ارشد کشور می‌بینیم، به نظر می‌رسد که FATF مصوب شود و تصور نمی‌کنم که در این زمینه مشکلی داشته باشیم؛ ولی روشن است که اگر برجام بخواهد آثار اقتصادی مثبتی داشته باشد FATF باید مصوب شود.

* آقای عبده‌تبریزی، شما به مفروضاتی اشاره و بیان کردید که اگر نقدینگی از مرز 27 درصد فراتر نرود و ترکیب نقدینگی 27 درصد همانی باشد که در سال‌های گذشته بود، فروش حداقل یک میلیون بشکه نفت حفظ شود، صندوق‌های بازنشستگی مسئله‌ای پیدا نکنند، دیگر اینکه ادغام بانک‌های ارتشی در بانک سپه با کسری منابع همراه نباشند و سه مؤسسة اعتباریِ تحت اختیار بانک مرکزی، کسری عمده نداشته باشند، وضعیت تحریم‌ها بدتر از این نشود، در بودجه، 51 هزار میلیارد تومان که برای انتشار اوراق پیش‌بینی شده، محقق شود و … به نظرتان تا چه حد احتمال دارد که در سال بعد این مفروضات طبق پیش‌بینی شما تغییر نکنند؟ حال اگر مفروضات درست از آب درنیایند، در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در عین حال تأکید کردید که بحران بانکی، همزادی برای وضعیت ارز در کشور است. منظورتان از این جمله چیست؟

اگر مناسبات خارجی ایران تغییر کند، علی‌الاصول می‌توان سه سناریو تعریف کرد؛ سناریوی بهبود رابطه با آمریکا و سناریوی بدتر شدن روابط و سناریوی سوم حفظ وضعیت موجود است تا وضعیت از اینکه هست بدتر نشود و آمریکا در فشارهایی که می‌آورد، بیشتر موفق نشود. دوم اینکه سطح فروش نفت ایران در حد یک میلیون بشکه باقی بماند و اروپایی‌ها به تعهدات خود عمل کنند. توجه کنیم که آمریکایی‌ها به ایتالیا و یونان اجازه دادند که از ایران نفت بخرند؛ ولی در این مدت هیچ خریدی از ما نداشتند.

* به صورت کلی وضعیت اقتصادی کشور را چطور می‌بینید؟

امیدوارم وضعیت خراب‌تر نشود؛ مثلاً چین حداقلی از معاملات را انجام دهد. اقتصاد چین به قدری بزرگ هست که بتوانیم 10 میلیارد دلار در آن بچرخانیم و آمریکایی‌ها نتوانند دنبال کنند؛ ولی در کشوری مانند عمان نمی‌توانیم چنین کاری کنیم کما اینکه در اقتصاد 400 میلیارد دلاری امارات چنین کاری کردیم و تا آمریکایی‌ها مسیر را پیدا کنند، تجار مسیر دیگری را در پیش گرفتند.

* برخی معتقدند که در سال 98 جهش ارزی نخواهیم داشت؛ بنابراین متغیرها زیر و رو نمی‌شوند. به نظرتان این اعتقاد چقدر درست است؟

اگر تورم، 35 درصد شود، انتظار می‌رود که ارز نیز افزایش یابد و متناسب با آن سایر متغیرها تغییر کنند. جهش باید وسعتی داشته باشد که ناپایداری گسترده در اقتصاد ایران ایجاد کند؛ ولی لازمة دست یافتن به این هدف این است که با در پیش گرفتن سیاستی با متغیرهای ضعیف در مسیر صحیح حرکت کنیم؛ البته هنوز متأسفانه چنین اتفاقی نیفتاده است.

* آقای همتی با اقداماتی در سال 97 بازار را کنترل کرد. به نظر شما این اقدامات در سال جدید می‌تواند زمینة ثبات قیمت ارز را در بازار فراهم کند؟

بسیاری از اقدامات آقای همتی در چند ماه اخیر را می‌شد در سال 1392 نیز انجام داد. در همان سال می‌توانستیم معاملات ارز را کنترل کنیم و هزینة بانک‌ها را با حذف حساب‌های پشتیبان و سپرده‌های روزشمار کاهش دهیم. به نظرم همة این اقدامات در سال 1392 نیز قابل انجام بود؛ از طرفی تداوم این اقدامات اهمیت بسیاری دارد؛ اینکه چقدر دست آقای همتی برای ادامه دادن باز باشد، در موفقیت کارهایی که کرده است، تأثیر دارد.

* آقای عبده‌تبریزی، به نظرتان صنعت ایران چقدر توانایی جایگزینی برای واردات دارد؟

ایران صنعتی به نام قطعه‌سازی داشت و دارد که در دورة اصلاحات، میلیاردها صرف آن شد؛ اما دولت بعدی با نگه‌داشتن دلار در سطح 900 الی 1000 تومان، آن صنعت را از بین برد و بسیاری را ناامید کرد؛ بسیاری از آن تولیدکنندگان، واردکننده شدند؛ اما در دورة جدید، آنها ظرفیت‌ها و تجهیزاتی دارند که ممکن است مجدداً آغاز به کار کنند؛ اما وقتی سیاست‌های مربوط به تجارت روشن نباشد، آنها صدمه می‌بینند. یک روز به آنها اجازه صادرات می‌دهید و یک روز دیگر اجازه نمی‌دهید. شخصی بازاری ایجاد می‌کند تا لبنیات خود را به کشوری مانند عراق صادر کند، مدت‌ها برای گشودن این بازار زحمت می‌کشد، اما دولت اعلام می‌کند که صادرات مواد غذایی ممنوع است؛ چون عقلانیت زیادی در این سیاست‌ها دیده نمی‌شود، تولیدکننده آسیب می‌بیند.

* با توجه به زوایایی مختلف اقتصاد و صنعت، چقدر امکان جبران رشد منفی را داریم؟

من نمی‌گویم که پتانسیل رشد در سال 98 در همین شرایط بد بین‌‌المللی وجود ندارد؛ ولی معتقدم سیاست‌های موجود، در آن جهت حرکت نمی‌کنند؛ اما اگر ما عقلی به خرج دهیم و برای دلار هدف‌گذاری کنیم، وضعیت، خوب خواهد شد؛ اگر رقم 10 هزار تومان برای ارز را هدف‌گذاری کنیم که به راحتی می‌توانیم به آن برسیم، با شش هزار تومان مابه‌التفاوت می‌توان یارانه‌های نقدی را تا 80 هزار تومان برای هر فرد افزایش داد و قیمت‌های نسبی را دست‌کاری نکرد. من دنبال یارانة نقدی نبودم، حتماً راه‌های بهتری وجود دارد؛ اما الان از روی ناچاری می‌گویم: می‌توانستیم یارانة نقدی را افزایش دهیم و قیمت‌های نسبی را برهم نزنیم؛ در این صورت بازار، مسیر خود را طی می‌کرد.

* آقای عبده‌تبریزی، به نظرتان دولت باید چه سیاستی را در اقتصاد در پیش بگیرد؟

آقای روحانی باید سیاست‌های خود را با آنچه علم اقتصاد می‌گوید، منطبق کند؛ وگرنه با کنترل قیمت‌ها در این شرایط و ادامة این مسیر، به آمریکایی‌ها کمک می‌کنیم تا موفق شوند و تولید در ایران را به‌ صفر نزدیک کنند؛ وقتی هیجان و نوسان قیمت، شدید باشد، قطعاً تولید صفر می‌شود. من موافق هستم که ظرفیت‌های بسیاری داخل کشور داریم و می‌توانیم عملکرد بهتری داشته باشیم؛ ولی آیا آثاری از حرکت در مسیر سیاست‌های درست را می‌بینیم؟ آیا مثلاً آقای روحانی در انتخاب و جایگزین کردن مدیران قبلی، از این ظرفیت‌ها استفاده کرد؟

* اگر برای جمع‌بندی بحث پیشنهادی برای اقتصاد دارید، بفرمایید.

با توجه به محدودیت بودجۀ خانوار و کاهش مداوم درآمد سرانه در 12 سال گذشته، توصیه می‌شود سیاست‌های اقتصادی ایران را به جریان اصلی فکری اقتصاد برگردانیم و از ظرفیت‌های بازار استفاده کنیم. در سال 1398، نباید گذاشت شرایط محیطی بدتر شود. با تعریف سطحی از حداقل معیشت برای دهک‌های یک تا پنج، تأمینِ آن حداقل یک ضرورت است.

نرخ ارز باید هدف‌گذاری شود و به سوی نظام تک‌نرخی حرکت کنیم. صادرکنندگان نیز باید برای آنچه صادر می‌کنند مبلغ ثابتی به عنوان جبران یارانۀ سوخت، حقوق مالکان دولت، جبران سایر یارانه‌های دولت، جبران سایر حقوق دولت یا حتی به عنوان مالیات صادرات به دولت بپردازند. این تفاوت‌ها در شرایط جاری باید به شکل یارانۀ نقدی، صَرف جبران کسری حداقل معیشت آن خانوارها شود. پس، یارانۀ نقدی را از محل تک نرخی کردن ارز، افزایش دهیم و قیمت‌های نسبی را بر هم نزنیم. اجازه دهیم صادرات نفس بگیرد. خیلی ظرفیت برای صادرات داریم. من در جوان‌ها می‌بینم که دارند یاد می‌گیرند کاری با دولت نداشته باشند و به دنبال خلق ارزش باشند. چیزی را تولید کنند و به مردم بفروشند یا صادر کنند. کمک کنیم این جریان تقویت شود.

منبع: ماهنامه بانکداری آینده

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  ×  3  =  6