نقش ارتباطات در خلق هم افزایی

خلق هم افزایی میان شرکت های زیرمجموعه هلدینگ های مادرتخصصی، نه‌تنها دستاوردهای چشمگیری برای هلدینگ که برای تک‌تک شرکت های آن در پی خواهد داشت.هلدینگ بهسازان فردا در راستای تقویت هم افزایی بر بهره گیری از استراتژی های ارتباطات یکپارچه بازاریابی، مدیریت برند و برندسازی تأکید دارد.

صنم متقی*  کسب وکارهای امروز بواسطه روش های مختلف برارتباطات تأکید می کنند. درواقع ارتباطات قوی بنیان موفقیت هر سازمانی محسوب می شود. در دنیای امروز هلدینگ های مادرتخصصی می توانند با بهره گیری از راهبردهای ارتباطی موثر، هم افزایی را خلق و حفظ می کنند. ارتباطات در هلدینگ های مادرتخصصی شامل دو بعد همبسته درون‌سازمانی و برون‌سازمانی بوده به نحوی‌که بعد درونی منشأ هم افزایی و بعد بیرونی نمود و ثمره هم افزایی است.

از آنجاکه ارتباطات بخشی از تعریف فرآیند بازاریابی یعنی خلق، ارتباط، انتقال و مبادله ارزش پیشنهادی به تمامی ذینفعان می باشد، در نتیجه نقش موثری در زنجیره ارزش و انتقال ارزش پیشنهادی به مخاطبان هدف ایفا می کند. خلق هم افزایی میان شرکت های زیرمجموعه هلدینگ های مادرتخصصی، نه‌ تنها دستاوردهای چشمگیری برای هلدینگ که برای تک‌تک شرکت های آن در پی خواهد داشت.

بنابراین شناسایی و بهره برداری از ظرفیت ها و نقاط قوت شرکت ها، به‌اشتراک گذاری منابع کلیدی و زیرساخت های ایجاد شده و پوشش کاستی ها از جمله مزیت های هم افزایی از منظر درون‌سازمانی است.

از دیگر دستاوردهای هم افزایی می توان به موفقیت در شناسایی و بهره برداری از فرصت ها، مقابله با تهدیدها، شناسایی عدم اطمینان¬های محیطی، تقویت انعطاف پذیری سازمانی در مقابل تغییرات و نوسانات، پیش بینی و کاهش انواع ریسک های احتمالی و تدوین راهبردهای رقابتی در اکوسیستم های مالی و فناوری اطلاعات به منظور افزایش نفوذ، قدرت و گسترش قلمرو اشاره کرد.

از سوی دیگر ایجاد هم افزایی در میان شرکت های زیرمجموعه هلدینگ مادرتخصصی به خلق مزیت های رقابتی پایدار، ایجاد شایستگی های محوری، ساخت و توسعه جریان های دانش بنیان، نوآوری، صرفه جویی اقتصادی، عدم وابستگی محیطی و خودکفایی منجر خواهد شد.

هلدینگ بهسازان فردا در راستای تقویت هم افزایی بر بهره گیری از استراتژی های ارتباطات یکپارچه بازاریابی، مدیریت برند و برندسازی تأکید دارد. در بهسازان فردا، روح هم افزایی در تدوین برنامه های بازاریابی استراتژیک، از بخش بندی بازارها، شناسایی و انتخاب بازار هدف و جایگاه یابی گرفته تا خلق ارزش پیشنهادی، تعریف و ساخت کانال های توزیع و نقاط تماس، مدیریت ارتباط با مشتریان، تدوین پیام ارتباطی و انتخاب یا خلق رسانه ها جهت انتقال پیام، تخصیص منابع کلیدی برای افزایش کارآمدی فعالیت های کلیدی، ساختارهای هزینه ای و درنهایت بازگشت سرمایه و درآمد در جریان است.

از سوی دیگر آنچه که در عصر حاضر بیش از پیش بر اغلب جنبه های زندگی بشر و از جمله برکسب‌وکارها تأثیر گذاشته، تحول دیجیتال است.

این تحول علاوه بر تأثیر چشمگیر و رو به رشد در عرصه های کسب‌وکار، مبادلات پولی و مالی، بانکداری و نظام های پرداخت که از آن به عنوان بانکداری نسل چهارم یا بانکداری باز نام برده می‌شود، عرصه ارتباطات را نیز متحول کرده و شاهد انتقالی عظیم از رسانه های ارتباط جمعی سنتی به رسانه‌های دیجتال و رسانه های اجتماعی هستیم، که در این حوزه نیز شاهد پیدایش بازاریابی نسل چهارم هستیم.

در این نوع از ارتباطات بازاریابی، نه تنها رسانه ها و نقاط تماس تغییر یافته اند که نوع پیام، محتوا و رفتار مصرف کنندگان نیز به تبع آن تغییر کرده است.

در تحول دیجیتال و بانکداری نسل چهارم، تجربه و سفر مشتری به دلیل تغییر در کانال های ارتباطی و نقاط تماس اکثریت در محیط دیجیتال رخ می دهند. تجربه مشتری به عنوان یکی از مهمترین موضوعات برای برندهای پیشرو، امروزه از اهمیت بسزایی برخوردار است. عصر دیجیتال در موفقیت تجربه مشتری از طریق ایجاد تعاملات دو طرفه به واسطه کانال های ارتباطی دیجتال و مجازی مانند پورتال، تلفن هوشمند، رسانه های اجتماعی، اپلیکیشن ها تاثیر قابل توجهی گذاشته است.

بنابراین اگر سازمانی می‌خواهد در این تلاش موفق باشد باید تضمین کند که ارتباط فردی مشابهی را در طول زمان و از طریق تمامی کانال‌های ارتباطی با مشتری ادامه می‌دهد. لذا باید ساختار و جریان فعالیت در کانال‌های مختلفی که مشتری و سازمان از طریق آنها با هم تعامل دارند، یکپارچه شوند تا کانال‌ها هم به شکل مجزا و هم جمعی به صورت مداوم ارزش را به مشتری تحویل دهند.

فراهم کردن یک تجربه مشتری پایدار و یکپارچه در هر مقطع زمانی سبب اعتماد خواهد شد که آن نیز به نوبه خود ارتباطات را تقویت می‌کند که نه تنها سبب افزایش وفاداری شده که منجر به کسب سطوح بالاتری از فرصت و بازگشت سرمایه‌گذاری شود.

یکی از مباحث مطروحه در تحول دیجیتال، بحث نوآوری باز است که در سال های اخیر برندهای جهانی بسیاری حول این محور فعالیت کرده و به تجربیات و فرآیندهای قابل ملاحظه و قابل الگوبرداری دست یافته اند. بخش قابل توجهی از فعالیت های تحقیق و توسعه ای شرکت ها از اطلاعات جمع آوری شده از طریق کانال های ارتباطی و نقاط تماس در فرآیند نوآوری باز امکان پذیر شده است.

امروزه اغلب شرکت ها علاوه  بر پورتال و وب سایت، بالاخص شرکت های ارائه دهنده خدمات و محصولات از طریق اینترنت مانند خدمات مالی و بانکی، فروشگاه های اینترنتی، اپلیکیشن های موبایلی و… از طریق فرآیندهای مختلف به جمع آوری نظرات مشتریان خود می پردازند تا نیازها، خواسته ها، نقدها و شکایات را مستقیما از آنها کسب کنند و با راه اندازی واحدهایی با عناوین مختلف مانند باشگاه مشتریان، ارتباط با مشتریان و پشتیبانی، اطلاعات مشتریان را رصد، جمع آوری و تحلیل کرده و از طریق آنها محصولات و خدمات خود را توسعه داده یا محصولات و خدمات جدیدی منطبق با نیاز مشتریان ارائه می‌کنند.

برخی از شرکت ها و برندها نیز به اپلیکیشن و وب سایت بسنده نکرده و در رسانه های اجتماعی صفحه و حساب کاربری ایجاد کرده و علاوه بر فعالیت های تبلیغاتی و برندینگ با ارائه محتوای طبقه بندی شده و هدف دار کاربران را به چالش دعوت کرده و از طریق مطالعه و تحلیل نظرات طرفداران در این صفحات، با استفاده از تکنیک های داده کاوی و متن کاوی و برخی از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی رفتار مصرف کنندگان را پیش‌بینی می کنند.

درنهایت اینکه جمع‌آوری، مدیریت و تجزیه و تحلیل اطلاعات جهت پیش بینی رفتار مشتری و تدوین استراتژی های ارتباطی موثر، به دلیل پیشرفت های حاصل در عرصه فناوری اطلاعات مانند هوش مصنوعی، ظهور اینترنت اشیاء و دستگاه‌های پوشیدنی به مراتب دقیق تر و به روزتر شده و مستلزم رصد کانال‌های ارتباطی و تعاملات شبانه روزی سازمان با مشتریان است.

 

*مدیر روابط عمومی گروه بهسازان فردا

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

1  ×    =  10