تا چه مدت زنده میمانیم/دوران سرمازیستی ما
سال جدید میلادی برای اقتصاد و بانک در ایران چندان روشن نیست. تنها در ایران میتوان دید که شبکه بانکی به بانک مرکزی 160 هزار میلیارد تومان و دولت به اقتصاد شاید بیش از هزار میلیارد تومان (به احتساب اوراق خزانه) بدهکار است، انضباط بودجهای چندان حاکم نیست و بسیاری از بنگاههای کوچک و بزرگ کشورمان در حالت رکود یا تعطیلی قرار دارند. امکان اتصال ارتباطات بانکی و اقتصادی ایران و جهان به پایینترین حد خود در 40 سال گذشته رسیده درحالیکه قیمت دلار سیر نزولی دارد و بورس آن مسیر ثبات را طی میکند!
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، برای اینکه یک موجود را زنده نگه دارند دو مسیر وجود دارد یا طی کردن مسیر طبیعی و دیگری آنکه فضای بسیار سرد، منهای 272 درجه فراهم کنیم بهطوریکه فعالیتهای موجود زنده به حداقلترین میزان ممکن برسد. مسیر سومی هم هست و آن تزریق مسکنهای قوی است بهطوریکه بیمار درد را حس نکند. هر یک از این مسیرها را در ادامه بررسی میکنیم.
مسیر طبیعی
تجارب جهانی بحرانها نشان میدهد دولتها و حاکمان کشورها در مواقع بحران تمام تلاش خود را به خرج میدهند تا شرایط اقتصادی به منطقه طبیعی بازگردد. در این راستا از روشهای مختلف استفاده میکنند از جمله اینکه اجازه میدهند برخی از موسسات مالی ورشکست شوند تا کلیت نظام پولی و مالی کشور نجات پیدا کند. همچنین دولتها بودجه انقباضی را در دستور کار قرار میدهند تا هزینههای دولت به حداقل برسد. در ایران البته هیچیک از این راهکارها را شاهد نبودیم، هزینه جاری دولت به بیش از 400 هزار میلیارد تومان رسیده این در حالی است که انجام بسیاری از طرحها عملا متوقف شده و این بدان معناست که دولت با وجود رشد هزینههایش، تقریبا تمام بودجه را صرف حقوق و دستمزد کارمندان خود و همچنین حقوق مستمریبگیران بسیاری از صندوقهای بازنشستگی و جدیدا مطالبات عقبافتاده بنگاههای دولتی خصوصیشده و همچنن یارانههای مختلف و هزینههای سربار میکند.
همه میدانند وقتی پولی به جامعه تزریق شود به گونهای که مابهازای خود ارزش افزودهای در قالب تولید کالا یا خدمات ایجاد نکند خود زمینه افزایش نقدینگی و تورم را کلید میزند. شاید دولت هماکنون به کمبازدهترین دولت چند دهه گذشته تبدیل شده است. در چنین شرایطی قاعدتا دو شاخص قیمت دلار و بازار ارز به عنوان دماسنج اقتصاد وضعیت را نشان میدهند اما میبینیم که این دو بازتاب متفاوت از وضع موجود را ارائه میکنند.
سرمازیستی
سرمازیستی (Cryonics) دانشی نوبنیاد است که در آن، با پایینآوردن دمای بدن انسان یا جانوران، سعی در سالم نگهداشتن بدن برای آینده میکنند. در این روش، تمام خون بدن را تخلیه و آن را منجمد میکنند. در این روش، برگشت به زندگی برای بیمار ممکن نیست و این کار تنها برای آینده و فناوری آینده انجام میشود.
این روش را میتوان در اقتصاد با هدفی دیگر پیادهسازی کرد. بدین شکل که رابطه بنگاهها با یکدیگر و بازار را به حداقلترین میزان ممکن رساند سپس شریانهای مالی و ارتباط آنها را از دلار و ریال خالی کرد و در یک انجماد کامل نگاه داشت تا در موقعیت مقتضی آنها را به زندگی برگردانیم. این فرضیه در دوران تحریم در کشور ما تا حدی پیادهسازی شده و تا الان یا دستکم در کوتاهمدت موفقیتآمیز بوده است. برای پیادهسازی این فرآیند کافی است که بخشی از اعضای اقتصاد را در انجماد کامل قرار دهیم و بخشهایی مانند دولت را نیز با استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی زنده نگه داریم. در این شرایط البته دلار به سمت پایین میآید و بازار کمعمق ایران میتواند رو به روشد نشان دهد.
مسکنهای قوی
در شرایط فعلی ایران، مسکنها قادر نیستند پاسخگو باشند یا دستکم باید مسکنها را به روش دیگری و برای اعضایی که امکان انجماد کامل ندارند مانند مردم استفاده کرد. وجود ارز 4هزار تومان برای تامین کالاهای اساسی همان مسکنی است که درد را نشان نمیدهد و میتواند جامعه را تا مدتی آرام نگه دارد. از این گونه مسکنها البته کم نیستند مانند بستههای کالایی اختصاصیافته به اقشار کمدرآمد و… .
البته سخت نیست که بفهمیم چقدر با چنین وضعیتی میتوانیم زنده بمانیم اما سوال دیگر این است که چه عواملی در چنین موقعیتی شرایط گریزناپذیر مرگ یا زندگی را فراهم میآورند؟
در شرایط انجماد البته اثرگذاری منفی رانتهای خاص بر اقتصاد و جامعه چند برابر میشود و زمینه فسادپذیری جامعه را بالا میبرد. در این شرایط حاکمان اقتصاد زمان زیادی فرصت ندارند که یا مرگ اقتصاد را شاهد باشند یا روشهای دیگری برای زنده ماندن اقتصاد برگزینند. مسیرهایی که اقتصاد را به مسیر طبیعی شدن هدایت کند.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 37