بام؛اکو سیستمی فرابانکی برای ورود به بانک،بیمه و بورس

گفت و گو با حمیدرضا مختاریان مدیر عامل شرکت داه ورزی سداد

«بام» نام کلی مجموعه‌ای از محصولات است و یک محصول صرف بانکداری اینترنتی نیست/پلتفرم «بله» می‌تواند یکی از رقبای سامانة «بام» باشد؛ ولی تا به امروز مراقبت کردیم که رقابت مستقیمی میان این دو شکل نگیرد./یکی از مأموریت‌های اصلی سداد نقش‌آفرینی جدی در تحول دیجیتال بانک ملی است.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، شرکت داده ورزی سداد با آمدن بام فصلی نو را در نحوه فعالیت های خود آغاز کرده است. بام را نه می توانیم نرم افزار بخوانیم نه سامانه و نه اصطلاحاتی از این دست. بام اکو سیستمی فرابانکی است که کلیه دریچه ها به سمت خدمات نوین مالی اعم از بانک بیمه و بورس از طریق این زیست بوم به روی مشتریان باز خواهد شد. در گفتگو با حمیدرضا مختاریان مدیرعامل این شرکت راهبردهای کلان شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. بام را در آینده متفاوت خواهید دید.کما اینکه هم اکنون نیز اگر سیبا یکی از نقاط عطف در تاریخ بانک ملی بود حالا بام به نقطه عطف دیگری تبدیل شده که سکوی پرتاب بزرگترین بانک ایران و خاورمیانه به سمت بانکداری نوین خواهد بود.

*در این گفت‌وگو سه محور را در نظر داریم، بررسی کنیم؛ محور اول، مسیرهای اصلی بیزینسی سداد را در شش ماه آینده  محور دوم، بحث بحران‌های حاکم است که شما نیز به صورت خودبه‌خود درگیر آنها هستید. برخی از این بحران‌ها مربوط به داخل صنعت و برخی حاصل سیاست‌های دولت و حاکمیت‌اند. محور سوم، رویکرد آتی بانک‌ها مانند بانک ملی است که با توجه به توسعه فینتک‌ها نگاه پلتفرمی به کل دارند و شما نیز خودبه‌خود باید روی آن تأکید ویژه داشته باشید.لطفا در مورد محور اول یعنی مسیرهای اصلی بیزینسی‌ در سداد توضیحاتی ارائه کنید.

مهم‌ترین تمرکزمان در سداد توسعه نرم‌افزارهای صنعت مالی است. امروز به طور مشخص در حوزه مالی و بانکی کار می‌کنیم و به مرور در حال ورود به بازار سرمایه هستیم؛ از طرفی در حال برنامه‌ریزی برای ورود به حوزه بیمه و حمل‌ونقل هم هستیم. به صورت مشخص روی حوزه تجربه مشتری تمرکز داریم. همان‌طور که می‌دانید تمرکز جدی ما در همه محصولاتِ معروف‌مان از جمله سامانه بام و پلتفرم بله و سایر محصولات‌مان که شاید مانند آنها معروف نباشند بر تجربه‌ کاربری است؛ به تعبیر دیگر قصد داریم تجربه کاربری راحتی خلق کنیم. منظورمان از تجربه‌ کاربری فقط UI یا واسطه کاربری نیست؛ بلکه کل تجربه کاربری از ثبت‌نام، استفاده، پشتیبانی و… است.

*بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که به عنوان یک شرکت از مسیر بانک فراتر می‌روید و در بورس، بیمه و حمل‌ونقل فعالیت خواهید داشت.

در مسیر بانک حضور داریم؛ و در عین حال وارد مسیرهای دیگر نیز خواهیم شد؛ مثلا قصد داریم صدور ابطالِ واحدهای صندوق را در سرویس «بام» وارد کنیم. پلتفرم آن کاملا آماده است و به زودی آن را وارد بازار سرمایه خواهیم کرد؛ مثلا به شرکت سپرده مرکزی، سرویس می‌دهیم تا بتواند از سرویس‌های بانکی موجود در بازار سرمایه استفاده کند.

*آیا این امکان تنها از طریق سرویس بام فراهم خواهد شد یا از طریق محصول دیگری هم امکان پذیر است؟

این امکان از طریق سرویس‌هایی که به نوعی جزو سرویس بام محسوب می‌شوند، فراهم می‌شود. «بام» نام کلی مجموعه‌ای از محصولات است و یک محصول صرف بانکداری اینترنتی نیست.

*در واقع اکوسیستم کلی، بام است؟

بله درست است. عنوان «بام»، چتری است بر محصولات جدیدی که بانک ملی فراهم می‌کند؛ بنابراین علاوه بر صنعت بانکی و تولید نرم‌افزارهای بانکی در حال وارد شدن به صنعت‌های دیگر هستیم و همان‌طور که اشاره کردید نگاه‌مان پلتفرمی است تا دیگران بتوانند آن را توسعه دهند؛ مثلا با ERP شرکت ایریسا که متعلق به کارخانه فولاد مبارکه است اتصالی برقرار کرده‌ایم و این اتصال سبب شد تا کرایه کامیون‌دارانی که به کارخانه فولاد مبارکه مواد اولیه می‌آورند به جای چندین ماه در یک روز پرداخت شود یا بدون هیچ‌گونه مغایرت و تأخیری کرایه آنها پرداخت شود. این امکان سبب شده تا سطح رضایت کامیون‌دارانی که به طور روزانه با کارخانه فولاد مبارکه همکاری دارند افزایش یابد.

*لطفا کمی در مورد بورس و اینکه دقیقا چه فعالیتی در بورس خواهید داشت ارائه کنید.

مهم‌ترین دلیلی که سراغ بورس رفتیم نیاز مردم بود. با توجه به علاقه مردم به سرمایه‌گذاری در بازارهای مالیِ غیر از بانک، سعی کردیم این روش را تسهیل کنیم. از ساده‌ترین و کم‌ریسک‌ترین روش‌های سرمایه‌گذاری مردم در بازار سرمایه صدور یا به نوعی مشارکت در صندوق‌های سرمایه‌گذاری است؛ بنابراین این روش را در بام با واسطه کاربری و با استفاده از حساب بانک ملیِ متقاضیان، یکپارچه کردیم تا مردم به راحتی بتوانند واحدهای خود را مشاهده یا درخواست صدور واحد جدید کنند. روش کار به این صورت است که متقاضی در ابتدا صندوق مورد نظر خود و سپس تعداد واحدهایش را انتخاب می‌کند؛ پس از انتخاب صندوق، مبلغ مورد نظر نمایش داده می‌شود با تأیید متقاضی، مبلغ از حسابش کسر شده و درخواست صدور به کارگزاری منتقل می‌شود.

*آیا مشاور آنلاین به سؤالات متقاضیان پاسخ می‌دهد؟

این نرم‌افزار در حال نهایی شدن است تا عملیاتی شود؛ اما در آینده قصد داریم این نرم‌افزار را توسعه دهیم و بخش خرید صندوق را هوشمند کنیم؛ چون صندوق‌های متفاوت با ویژگی‌های خاصی وجود دارند؛ مثلا برخی از صندوق‌ها با درآمد ثابت هستند، برخی سهامی و برخی در بورس قابل معامله هستند؛ بنابراین بر اساس شرایط هر فرد صندوق‌های متفاوتی وجود دارد.

*توسعه این نرم‌افزار مستلزم وجود فناوری داده‌های کلان است. آیا آن را هم فراهم کرده‌اید؟

در شرکت سداد یک واحد جدی به نام داده‌های کلان یا Big data وجود دارد و وظیفه آن پردازش و تحلیل داده‌ها، استخراج برخی قوانین و روندها و تحلیل‌های کلان از آن است.

*بیان کردید که سپهر شرکت سداد «بام» است حتما باید داده‌های کلان را در اختیار داشته باشید.

درست است. این دیتا به طلای دنیای جدید معروف است و روش استخراج این طلا از تکنیک‌های داده‌های کلان است.

*از چالش‌های بحث داده‌های کلان افراد آن است. تعداد چنین افرادی با چنین دانشی بسیار کم است با چنین چالشی چگونه برخورد کردید؟

شرکت سداد تصمیم گرفت که نیروهای داخلی را تقویت و نیروهایی از بیرون جذب کند؛ از طرفی بدون جذب نیرو از توانمندی افراد بیرون از شرکت هم استفاده کند. این روش در دنیا به نوآوری باز مشهور است که شرکت‌ها به جای اینکه تمام توان نوآوری یا تعریف توسعه را در داخل خود ایجاد کنند به این توجه دارند که چگونه می‌توانند از توان دیگران هم استفاده کنند و در صنعت خود نوآوری داشته باشند؛ نمونه چنین روشی ERP کارخانه فولاد مبارکه است. ما نباید همه ‌کارها را برعهده بگیریم؛ بلکه بسته‌ها و سرویس پایه و داکیومنت و نمونه فراهم و مساله را تعریف می‌کنیم و دیگران مسائل و مشکلات خود را حل می‌کنند.
در همین راستا یک مرکز نوآوری در دانشگاه صنعتی امیرکبیر ایجاد کرده‌ایم و قصد داریم به سایر دانشگاه‌ها هم سرایت دهیم.

*به نظرتان این روش، پرهزینه نیست؟

اتفاقا از نظر مالی بسیار کم‌هزینه و از نظر صرف زمان نسبتا کم‌هزینه است؛ چون دانشگاه‌ها منابع خوبی دارند و هنوز خیلی تجاری نشده‌اند؛ بنابراین می‌توان مدل‌هایی براساس مدل برد ـ برد تعریف کرد که هم به نفع آنها و هم به نفع مجموعه سداد باشد. به هر حال کار کردن با دانشگاه‌ها بدون چالش نیست و همیشه سختی‌های خود را دارد؛ چون ما انتظاراتی داریم؛ اما دانشگاه‌ها هم امتحانات میان‌ترم و پایان‌ترم دارند یا دانشجویان کمتر تمرین کرده‌اند یا با فضای رقابتی بازار آشنایی زیادی ندارند و….

* آیا افتتاح چنین مرکزی در دانشگاه با استقبال دانشجویان مواجهه شده است؟

جالب است که بدانید فردای روز افتتاحیه «مرکز نوآوری فینو داد» در دانشگاه که روز شنبه بیست‌ویک مهرماه بود دو تیم دانشجویی درخواست همکاری داشتند؛ یعنی به فاصله یک روز توانستیم کار مشترکی را با دوستان در حوزه‌ای مشخص آغاز کنیم. به هر حال ممکن است 10 الی 20 کار از این نوع را آغاز کنیم؛ ولی فقط یکی از آنها به نتیجه برسد؛ ولی همان یکی هم تأثیر خاص خود را خواهد داشت.

*این فرآیند تا چه سطحی باید پیش برود تا مورد پذیرش شما باشد؟

حداقل باید شرایط یک MVP را داشته باشد و نکته مهم دیگر در هر موضوعی داشتن تیم است نه ایده، به تعبیر دیگر اگر تیم فعالی داشته باشید بسیار موثر خواهد بود؛ چون در ایران با کمبود ایده مواجه نیستیم؛ بلکه با کمبود تیم مواجهیم؛ اما در آمریکا متفاوت از ایران، تیم هست؛ ایده نیست.

*بسیاری از ایده‌ها در ظاهر زیبا هستند؛ ولی در واقعیت عملیاتی نیستند.

ایده‌هایی که در سایر نقاط جهان عملیاتی شده‌اند؛ ولی در ایران عملیاتی نشده‌اند، بسیارند و نیازی به ایده‌پردازی به آن مفهوم نیست. معمولا در ایران کار جدیدی نمی‌کنیم همان ایده‌هایی که در سایر نقاط جهان پیاده شده‌اند الگوبرداری و پیاده می‌کنیم. کافی است خوب الگوبرداری و اجرا کنیم تا موفق باشیم؛ مانند استارت‌آپ‌های موفقی که در ایران فعال هستند.

*چه فعالیتی در حوزه بیمه داشتید؟
از حوزه‌هایی که شرکت سداد به آن ورود داشته بیمه مسافرتی است. همان‌طور که می‌دانید عوارض خروج از کشور به صورت انحصاری در اختیار بانک ملی است و معمولا کسانی عوارض خروج از کشور را پرداخت می‌کنند که قصد مسافرت دارند. آنها به بیمه‌ مسافرتی هم نیاز دارند؛ بنابراین تصمیم گرفتیم که در کنار عوارض خروج از کشور، بیمه مسافرتی را هم پیشنهاد دهیم.

*از چالش‌هایی که در این حوزه مشاهده می‌کنیم این است که نمایندگی‌ها باید فروش بیمه را بر عهده داشته باشند؛ اما بیمه‌ها خود مستقیما به فروش بیمه مبادرت می‌کنند؛ بنابراین شما هم برای فروش بیمه باید با یکی از بیمه‌ها ارتباط داشته باشید. آیا برای این موضوع تدبیری اندیشیده‌اید؟

کارگزاری‌ها با چند بیمه همکاری دارند. ما قصد داریم با یکی از آنها همکاری کنیم.

*از اشکالاتی که به این حوزه وارد است اینکه شرکت‌های بیمه مستقیما بیمه می‌فروشند و بسیاری معتقدند که این کار صحیح نیست و در سراسر جهان چنین وظیفه‌ای برعهده نمایندگی و کارگزاری است.

درست است؛ وقتی بیمه شبکه نمایندگی ایجاد می‌کند نباید مستقیما در بحث فروش نقش داشته باشد؛ مثلا مادیران سال 84 قصد داشت فروشگاه اینترنتی ایجاد کند و از شرکت سداد خواست تا نرم‌افزار آن را آماده کند؛ ولی آن را عملیاتی نکرد؛ چون شرکت ال‌جی که شرکت بالادستی مادیران است مانع این کار شده و گفته بود که شما حق فروش اینترنتی ندارید؛ چون نمایندگیِ ال‌جی هستید؛ اگر شبکه نمایندگی مستقیما در بحث فروش وارد شود مردم تصور می‌کنند که شما از نمایندگی‌ها ارزان‌تر یا جنس بهتری می‌فروشید؛ به این ترتیب با شبکه فروش خودمان به رقابت می‌پردازید؛ به همین دلیل است که شرکت‌های ال‌جی و سامسونگ فروش اینترنتی ندارند. سایت دارند و اطلاعات و جزئیات ارائه می‌کنند؛ ولی برای خرید باید به فروشگاه‌های آنها مراجعه کنیم.

*در صحبت‌های‌تان به نکته خوبی اشاره کردید و آن اینکه زمینه را فراهم می‌کنید تا مشارکت دیگران را بر انگیزیم؟

بله،شما می‌توانید در کنار فروش محصولی، محصولات دیگری هم بفروشید. شرکت سداد نیز چنین قصدی دارد؛ ما به بورس و بیمه از داخل صنعت بانکداری وارد شدیم؛ به تعبیر دیگر محوریت ما صنعت بانکداری است؛ ولی در حال ورود به شاخه‌های مرتبط با آن هستیم.

*یکی از روندهای جهان، بانک و بیمه است. مسیر شما اشتباه نیست؛ اما مساله مهم درست پیمودن این مسیرِ صحیح است. احتمال دارد در آینده بیمه رقیب شما شود؛ چون شما می‌توانید به صورت مستقیم از طریق کارگزاری‌ها یا به صورت آنلاین بیمه بفروشید. آیا به این موضوعات اندیشیده‌اید؟ به نظرتان پلتفرم «بله» یکی از رقبای سامانه «بام» نمی‌شود؟

بله به این موضوع اندیشیده‌ایم. پلتفرم «بله» می‌تواند یکی از رقبای سامانه «بام» باشد؛ ولی تا به امروز مراقبت کردیم که رقابت مستقیمی میان این دو شکل نگیرد.

*در گذشته شخصا در طول روز چند بار وارد سامانه بام می‌شدم؛ ولی از زمانی که پلتفرم بله راه‌اندازی شد بسیاری از کارهایم را با این پلتفرم انجام می‌دهم و خودبه‌خود اولویت دوم من با فاصله بسیار زیادی سامانه بام شده است. به نظرتان این رقابت میان بام و بله نیست؟

نکته این است که نوع کار شما با پلتفرم بله بهتر انجام می‌شود؛ مثل کارت به کارت کردن. این روند، روندی طبیعی است و نمی‌توان نام آن را رقابت گذاشت. پلتفرم بله طوری طراحی شده که کارت به کارت کردن در آن راحت‌تر است و امکان درخواست پول در آن وجود دارد و نیازی به وارد کردن شماره کارت نیست.

*شاید نیاز باشد مأموریت این دو را به صورت مشخص تفکیک کنید.

بله درست است. تبادلات میان‌‌فردی و میان‌گروهی مانند پرداخت شارژ ساختمان و به طور کلی پرداخت‌های خرد با پلتفرم بله به راحتی صورت می‌گیرند. استراتژی کلی ما تجربه کاربری است هدفِ سداد نه سامانه بام و نه پلتفرم بله و نه پلتفرم دیگری است؛ بلکه راحتی و آسایش مشتری است. به طور کلی قصد نداریم یک محصول را به زور حفظ کنیم؛ وقتی می‌توانیم سرویسی را در جای دیگری بهتر ارائه دهیم در جای دیگر ارائه می‌دهیم.

*به نظرم اگر مأموریت هر یک از آنها تفکیک شود خدمات بهتری ارائه کنند.

معتقدم سامانه بام و پلتفرم بله چهار الی پنج سال بعد بازار خود را خواهند یافت و قادر خواهند بود در همان بازار خود را توسعه و رشد دهند.

*نگاه‌تان و مسیرتان در مبحث حمل‌ونقل چیست؟

شرکت بازرگانی دولتی در مورد حمل‌ونقل گندم، آرد و سبوس نگرانی جدی دارد و لازم است که پلتفرمی در این حوزه ایجاد شود. شرکت سداد در حوزه کالا پلتفرم بورس کالا را ایجاد کرد. اخیرا در حوزه حمل‌ونقل پلتفرمی ایجاد شده است که سعی داریم در بحث اینتگریشن و بارنامه الکترونیک و صدور آن پلتفرمی داشته باشیم و این مزیت نیز به دلیل همکاری ما با بانک ملی است. همان‌طور که می‌دانید صدور بارنامه الکترونیکی در اختیار بانک ملی است و شرکت سداد پیشنهاد انجام خدمات فنی آن را ارائه کرده است.

*از چالش‌های این حوزه شناخت دقیق جغرافیای حمل‌ونقل از جمله ترانزیت، تاکسیرانی، اتوبوسرانی و… است.

متاسفانه صنعت حمل‌ونقل ایران هنوز جاده‌ای است و حمل‌ونقل ریلی سهم بسیار اندکی از ترانزیت را برعهده دارد که البته از جهاتی خوب و از جهاتی بد است. از این جهت خوب است که حجم حمل‌ونقل جاده‌ای زیاد است و ساماندهی در حمل‌ونقل جاده‌ای به مملکت کمک می‌کند.

*آیا در تفاهم‌نامه بندرعباس محوری در حوزه حمل‌ونقل دارید؟

تفاهم‌نامه بندرعباس فقط در حوزه حمل‌ونقل است. در این شهر بحث تاکسی و شناورهایی که میان بندرعباس و قشم تردد می‌کنند، مطرح است و شرکت سداد برای ایجاد پلتفرم پرداخت الکترونیکی با شهرداری و سازمان حمل‌ونقل بندرعباس قرارداد بسته تا متولی زیرساخت پرداخت الکترونیکی آنجا شود؛ البته آنها هم مسائل بسیار جدی‌ای در زمینه حمل‌ونقل دارند؛ مثلا بلیت را یک نفر می‌فروشد و اتحادیه‌ای دارند که باید با آن تصفیه‌حساب کنند یا با شناورداران تصفیه‌حساب کنند یا سازمان حمل‌ونقل باید هزینه‌های خود را برداشت کند انجام همه این امور به صورت دستی فرآیندی طولانی با خطا و مغایرت و مشکلات بسیار همراه است گاهی پول با تأخیر در اختیار شناورداران قرار می‌گیرد و… بنابراین پیشنهاد دادیم که پلتفرمی برای این منظور ایجاد کنیم و آنها نیز موافقت کردند. مشکل دیگر پرداخت کرایه تاکسی‌ها در بندرعباس است.

*به نظرم سخت‌ترین مورد تاکسی‌ها هستند. آیا قبول دارید؟

از نظر فنی سخت نیست؛ بلکه جلب اعتماد تاکسی‌داران سخت است.

*دو مساله در اینجا وجود دارد؛ مساله اول مدل کسب‌وکار تاکسی‌رانی است؛ هر بار چهار مسافر سوار تاکسی می‌شوند و پیاده و سوار شدن مسافران استفاده از سیستم پرداخت را سخت می‌کند.

بله درست است. حجم مسافران تاکسی بالاست؛ اما نیاز وجود دارد؛ با توجه به مشکل پول خرد در مملکت، مردم مجبور هستند که از پرداخت الکترونیکی استفاده کنند.

*معتقدم بازار حمل‌ونقل بکرتر است.
بله. درست است؛ مثلا هیچ کس به حمل‌ونقل شناورها میان قشم و بندرعباس فکر نکرده بود.

*به نظرم به یک واحد مطالعات حمل‌ونقل نیاز دارید تا روی این حوزه مانور دهد.

قبل از ورود به بحث بحران‌ها باید به نکته‌ای اشاره کنم و آن اینکه بانک‌ها به سمت کارمزد حرکت می‌کنند و شرکت‌های بزرگی همچون سداد، بانک‌ها را به سوی کارمزد سوق می‌دهند؛ چون دیگر فصل سپرده جذب کردن و با پول بازی کردن گذشته است.
معتقدم واجب است که بانک‌ها سراغ کارمزد بروند. کارمزد تقاضا را تعدیل و ظرفیت‌ها را اصلاح می‌کند و مزایای بسیاری دارد و برای مردم نیز خوب است؛ ولی مردم هنوز نمی‌دانند که چقدر کارمزد گرفتن به نفع آنهاست.

*شاید بد تعریف شده است.
پایه آن از روز اول بد گذاشته شد چرا که همیشه رقابتی بر سر حذف کارمزد شکل گرفته است.

*به نکته‌ای اشاره کنم؛ بسیاری از شرکت‌ها سراغ تاکسیرانی می‌روند درحالی‌که فرصت‌های بکر بسیاری وجود دارد. شاید خوب است شرکت‌هایی همچون سداد، خیلی روی فروشگاه‌ها و شبکه‌های پرداخت مانور ندهند و سراغ فرصت‌های دیگر بروند.

فرصت‌های بسیاری وجود دارد. بحثی که فرمودید درست است بحث استراتژی اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی است که آیا شما می‌خواهید در فضایی که دیگران وارد شده‌اند رقابت کنید و جنگ قیمت را آغاز کنید یا قصد دارید وارد حوزه‌هایی شوید که دیگران در آن فعالیتی نداشته‌اند و به نوعی بکر هستند؟ استراتژی کلی سداد این است که وارد حوزه‌هایی شود که دیگران کاری در آن انجام نداده‌اند. واقعا قصد نداریم به کاری که دیگران خوب انجام می‌دهند وارد شویم و با آنها رقابت کنیم. چرا سراغ بندرعباس رفتیم؟ چون هیچ شرکتی برای پرداخت الکترونیکی تاکسی بندرعباس مراجعه نکرده بود درحالی‌که به ما پیشنهاد مشهد و اصفهان نیز شده بود؛ ولی ما تصمیم گرفتیم به جایی برویم که هوا گرم‌تر است و مردم تهران کمتر در آنجا رفت‌وآمد می‌کنند.

*البته بخشی از این ویژگی به ماموریت ذاتی بانک ملی بازمی‌گردد. به هر حال بانک ملی یک موسسه کاملا انتفاعی نیست و نقش دولتی آن ایجاب می‌کند در جایی که بخش خصوصی وارد نشده سرمایه‌گذاری کند.

درست می‌فرمایید. بانک ملی و شرکت سداد هدف انتفاعی ندارند؛ مثلا آمار و ارقام نشان می‌دهد که روزانه صد هزار نفر در سامانه سماح ثبت‌نام کرده‌اند به تعبیر دیگر همه آمار می‌دهند؛ اما هیچ کس نامی از سداد و بانک ملی نمی‌برد؛ درحالی‌که سداد و بانک ملی زحمت فنی این سامانه را برعهده دارند. همه دردسرها و مشکلات آن از پشتیبانی، پهنای باند، اپریشن، شبانه‌روزی بودن و… برعهده سداد است. دیروز 120 هزار نفر در این سامانه ثبت نام کرده‌اند. نگهداری چنین سیستمی با این قابلیت و سرعت و اینکه در مراحل پرداخت آن مغایرت ایجاد نشود، پول کسی از بین نرود، اختلافی ایجاد نشود، سهم همه از جمله هلال‌احمر، بیمه، سفارت و… داده شود برعهده سداد است.

*به این ترتیب شما باید بدنه مطالعاتی طرح و برنامه‌تان را تقویت کنید.
این بدنه بسیار قوی است؛ حتی نام آن را به توسعه و تعالی سازمانی تغییر دادیم. معاونت طرح و برنامه رسما به معاونت توسعه و تعالی سازمانی تغییر نام داد و ساختار، کارکرد و… آن متحول شد.

*برای مقابله با بحران‌های فعلی و پیش‌رو که ممکن است شرکت سداد یا بانک ملی با آنها مواجه شوند چه تمهیداتی اندیشیده‌اید؟

مهم‌ترین بحران ما بحران امید و نگاه به آینده است. مهم‌ترین سرمایه ما به دور از هرگونه شعار و تعارف، افراد و پرسنل و سرمایه انسانی ماست. بزرگ‌ترین ضربه‌ای که بحران‌های فعلی و پیش‌رو می‌توانند بر ما وارد کنند تحت تأثیر قرار دادن سرمایه انسانی ماست. هدف ما مقابله با افت انرژی نیروهای‌مان است که منشأ همه‌ این تغییر و تحولات هستند برای بقیه مسائل راه چاره وجود دارد؛ مثلا در تحریم نمی‌توان پول منتقل کرد؛ اما سامانه سماح، بانک ملی و سداد وارد شده‌اند تا به تأمین ارز در عراق کمک کنند. بالاخره راه‌های مختلفی می‌توان برای آن یافت شاید سخت‌تر شود یا هزینه‌ها بالاتر برود و گرفتاری‌ها بیشتر و طولانی‌تر شوند؛ اما حل‌شدنی هستند.

*در پایان سخنان‌تان اگر نکته‌ای دارید، بفرمایید.

یکی از مأموریت‌های اصلی سداد نقش‌آفرینی جدی در تحول دیجیتال بانک ملی است. من به چند موضوع از جمله ورود به سایر بازارها و… اشاره کردم؛ ولی آنچه در کنار موضوعات دیگر اهمیت بسیاری دارد و مأموریت سداد نیز محسوب می‌شود این است که در تحول دیجیتال بانک ملی که در حال اتفاق است نقش جدی داشته باشد و به عنوان توانمندساز و بازوی اجرایی و عملیاتی بانک ملی به این بانک کمک کند تا این تحول روی دهد.

*این مأموریت کمی دشوار و پیچیده است آیا برنامه خاصی برای آن دارید؟

بله. بانک ملی از نظر پرسنلی، دانشی، مالی، فیزیکی، منطقی، آی‌تی و… دنیای پتانسیل و ظرفیت است؛ به تعبیر دیگر ظرفیت ایجاد تحولی جدی در داخل خود و حرکت به سمت بانک دیجیتالی شدن را دارد. شرکت سداد نیز به عنوان یکی از ظرفیت‌های بانک ملی محسوب می‌شود.

*ذهن من به سوی نسل دیجیتالی شدن رفت. معتقدم؛ درست است که شما دیجیتالی می‌شوید؛ ولی مستلزم وجود نسل دیجیتالی هستید. اینکه شما کمک کنید که آن هم سمت شما بیاید بسیار مهم است.

نسل دیجیتال آمده است و همه ما را با خود همراه خواهد کرد.

*به نظرتان نسل دیجیتال آمده است؟

نیاز آن مطرح شده است؛ حتی کسانی که از نسل دیجیتال نیستند از آن استفاده می‌کنند؛ مثلا به طور مشخص رنج سنی مشتریان بانک ملی، بالاست. رنج سنی، 60 سال است. کسانی که پول دارند متوسط سن‌شان 60 سال است؛ چون بیشتر از این سن فوت می‌کنند یا پول ندارد؛ اما اگر بخواهید بر اساس تعداد حساب افراد محاسبه کنید خیلی‌ها در بانک ملی حساب دارند و متوسط بانک ملی متوسط جامعه است؛ چون تقریبا همه افراد جامعه در بانک ملی یک حساب را دارند.
نکته دیگر اینکه با آمدن یک سری امکانات که مبتنی بر فناوری‌های تحول‌آفرین در دنیا هستند و آشنایی عموم مردم با آنها انتظارشان از بانک‌ها افزایش یافته است که همه بانک‌ها هم به سمت این تکنولوژی‌ها حرکت کنند؛ مثلا هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که یک تاکسی اینترنتی روزی یک میلیون سفر را در تهران مدیریت کند. فقط افراد جوان نیستند که از اپلیکیشن تاکسی استفاده می‌کنند.

 

منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 36

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

68  +    =  77