مدیریت منابع انسانی در صنعت بانکداری

صنعت بانکداری از جمله صنایعی است که تصویری بسیار دلچسب از منظر کارکنان و جویندگان شغل دارد.

صنعت بانکداری از جمله صنایعی است که تصویری بسیار دلچسب از منظر کارکنان و جویندگان شغل دارد. به‌طوری‌که به دلیل مازاد تقاضا برای ورود کارکنان به این بازار، همواره محدودیت‌ها و فیلترهای زیادی برای انتخاب افراد در ورود به این سیستم‌‌ها در نظر گرفته شده است. بنابراین، همواره بانکداران هستند که انتخاب می‌کنند کدام‌ فرد در بانک آنها شغلی داشته باشد و کدام نه.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک به نقل از ماهنامه بانکداری آینده شماره 29، با همه اینها، فعالیت‌های منابع انسانی در بانک‌ها صرفا به دلیل تقاضای زیاد استخدام، پایان نمی‌‌یابد. بانک‌‌ها همواره نیازمند ایجاد انگیزه برای کارکنان خود با هدف بالا بردن بهره‌وری و رضایت شغلی آنها هستند. به‌کارگیری کارکنان در جایگاه مناسب نیز از دیگر چالش‌های منابع انسانی بانک‌ها به شمار می‌‌رود.

لازم به یادآوری نیست که بانک‌‌ها از کانال کارکنان خود بیشترین تماس را با مخاطبان دارند. برای بانک‌‌ها موفقیت منابع انسانی باید اهمیت و تاثیرگذاری بیشتری نسبت به بسیاری از صنایع دیگر داشته باشد، در حقیقت بانک‌ها نیاز دارند که کارکنان شایسته را جذب بازار خود کنند و آنها را نگه دارند.

دانیل پینک در کتابش (Drive) مطرح می‌‌کند که نکته شگفت‌آور اینکه تنها سود و مسائل مالی نیست که به ما انگیزه می‌‌دهد، بلکه اهداف هستند که ما را به پیش می‌رانند. لذا تنها انگیزه‌های مالی و پاداش نقدی نیست که باعث تحرک و انگیزش کارکنان می‌‌شود بلکه هدف‌‌گذاری و دستیابی به آن اهداف نیز از عواملی است که موجب ایجاد انگیزه‌های قوی برای ادامه کار و فعالیت است.

برای مثال یک فیلمساز با تهیه فیلمنامه مناسب، هدفی جز برانگیختن مخاطب و برقراری ارتباط حسی مناسب با وی را دنبال نمی‌‌کند. همان‌طور که ارتباط ‌فرد به ‌فرد با هر یک از کارکنان مهم است، لازم است کارفرمایان روش‌هایی را امتحان کنند که باعث دستیابی به خواسته‌های پنهان و نیازهای اصلی کارکنان شود. با دسترسی پیدا کردن به این لایه‌‌های نهانی و تلاش برای رفع آنهاست که می‌‌توان امیدوار بود کارکنان در ازای رضایت و برانگیختگی شغلی، احساس رضایت‌مندی بیشتر را به مشتریان و کارکنان در ارائه خدمات و محصولات منتقل کنند. بنابراین هدف دادن به کارمندان بانک‌‌ها بسیار مهم است.

در چنین شرایطی لزوم استفاده از یک سیستم مناسب مدیریت استعدادها بیشتر آشکار می‌شود. از آنجا که هر پرسنل جدید به نسبت پرسنل آموزش‌دیده 30 الی 60 درصد هزینه بیشتری ایجاد می‌‌کند، هزینه کردن برای نگهداری آنها به‌صرفه‌‌تر است. با استفاده از آخرین یافته‌ها در مدیریت استعدادها، به‌‌کار‌‌گیری کارکنان در موقعیت شغلی درست، استفاده از دانش، مهارت و تجربیات شخصی آنها به میزان رضایتبخش، و ایجاد امید به پیشرفت و توسعه فردی باعث نرخ خروج کمتر و بهره‌وری بیشتر می‌شود.

وجود استعداد در سازمان، به‌ویژه در این بخش‌های اقتصادی، موجب سودآوری می‌شود. استفاده از این سیستم‌ها یعنی دستیابی به افرادی که مهارت‌‌های خوب، دانش، توانایی شناختی و توانمندی اجرایی بالقوه بالایی دارند. مدیریت استعداد همچنین در زمان نیاز به استخدام نیروها مفید و ضروری است.

جذب استعداد
فرآیند جذب در هر پست و سطحی از تخصص در بانک‌ها روش‌های خاص خود را دارد، استفاده از مدیران باتجربه یا کارکنان تازه‌‌وارد که از طریق آزمون‌های استخدامی به این بخش‌های اقتصادی وارد می‌‌شوند، می‌‌تواند جزو انتخاب‌ها باشد و ممکن است برای هر تخصصی انتخاب‌های زیادی در خارج از سازمان وجود داشته باشد، درحالی‌که منابع انسانی با خیلی از آنها در داخل سازمان سروکار دارد.

اما نکته مهم این است که جذب استعداد صرفا به جذب نیرو و استخدام افراد خارج از سازمان اشاره نمی‌‌کند، بلکه در تلاش برای جا انداختن این مفهوم است که استعداد در هر بخشی از سازمان می‌‌تواند پیدا شود. در یک تعریف مهم باید گفت مدیریت استعداد ابزاری است برای ارزیابی و توسعه استعداد در میان همه کارکنان سازمان.

توسعه استعداد
سازمان‌‌ها برای توسعه استعدادها باید مسائل خاص خودشان را طرح کنند. در این میان اغلب چالش‌های متعدد از جمله برقراری ارتباط بین ارزش‌های داخلی سازمان، مزیت‌های رقابتی کلیدی و ارائه پاداش برای رفتارهای کارکنان در واقعیت وجود دارد و گاهی ممکن است این گسست بین آنچه به صورت رسمی هدف‌‌گذاری شده و رفتاری که به صورت غیررسمی تشویق می‌شود، ایجاد شود. بنابراین خیلی دور نیست که این موضوع موجب توسعه در زمینه‌هایی خارج از هدف‌گذاری‌های اصلی سازمان و ارزش‌‌ها و مزیت رقابتی آن شود.

درنتیجه، لازم است که در مسیر توسعه یک هدف‌گذاری کلی برای دستیابی وجود داشته باشد و با استفاده از این جهت‌‌گیری کلی، مسیرهای توسعه شخصی برای هریک از افراد تعریف شود.
مفهوم استعدادیابی و مدیریت استعداد‌ها به جذب و پرورش کارکنان ماهر اشاره دارد که نقش اصلی را در رسیدن سازمان به اهدافش ایفا می‌‌کنند. مدیریت استعداد و سیستم‌‌های مبتنی بر آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان‌های امروز از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار هستند. بین سازمان‌های امروز که دسترسی همه آنها به تکنولوژی و فناوری‌های نوین یکسان است، رقابت اصلی بر سر استعدادهاست. این ابزار از طریق تشخیص صحیح خواسته‌ها و نیازهای کارکنان در امر آموزش و توسعه، بازدهی کارکنان را در ارتباط با مشتریان بالا می‌‌برد.

 

ترجمه و تنظیم: اسد حیدری

منابع:
https://www.forbes.com/sites/karenhigginbottom/2015/01/21/hr-challenges-facing-the-banking-sector-in-2015/#6c30eec04db6
https://www.boyden.com/media/talent-management-trends-in-the-banking-industry-2017-2018–2606699/index.html

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

  −  3  =  1