ظرفیت جذب تئوری اصلی موفقیت شرکت‌ها

یک پژوهشگر مدیریت مطرح کرد:

سه شنبه نشستی با موضوع شبکه‌های همکاری و نوآوری در صنایع هایتک با سخنرانی سعید نجفی توانا در کافه علم برگزار شد. نجفی توانا فارغ التحصل مدیریت صنعتی دانشگاه لیورپول است. تمرکز اصلی او نیز تاکنون روی حوزه مدیریت زنجیره تامین بوده است. نجفی توانا اظهار داشت: اگر سازمانی به سمت ایجاد همکاری‌های خارج سازمان، با تامین کنندگان یا مشتریان یا هر بازیگر خارجی دیگر حرکت کند و به قابلیت داخلی خود که ظرفیت جذب دانش است، توجه نکند با اطمینان می‌توان گفت که شکست می‌خورد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، پژوهشگر مدیریت با بیان اینکه مواردی که گفته می‌شود نتایج پژوهشی است که با همکاری چند دانشگاه داخلی و خارجی انجام گرفته است، اظهار داشت: موضوع سخن درباره شبکه همکاری، نوآوری و عملکرد محصول در سازمان‌های هایتک است. یعنی سازمان‌هایی که از تکنولوژی‌ با سطح بالا استفاده می‌کنند. این پژوهش بین دانشگاه آزاد و علوم تحقیقات، دانشگاه سوئد، منچستر انگلستان و لیدز یک تیم تحقیقاتی شش نفره از یک دانشجو و چهار عضو هیات علمی سه سال پیش کلید خورد و نتایج آن در حال چاپ در Journal of Industrial Engineering and Management است.

 

سعید نجفی توانا با اشاره به پیشینه صنعت در جهان گفت: جنگ رقابتی شرکت‌ها در قرن بیست و یکم برای به دست آوردن جایگاه مناسب در صنایع مختلف با جنگ قرن بیستم کاملا متفاوت است. اگر 70 سال پیش یک شرکت محصولی تولید می‌کرد می‌توانست خیالتان راحت باشد که می‌تواند سهم خود را در بازار پیدا کند. آن محصول می‌تواند به راحتی برای مشتری رضایت را به ارمغان بیاورد و یک ارزش پایدار در مدت زمان یکسان داشته باشد و تجارتتان را به صورت پیوسته و موفق ادامه دهید. بسیاری این موارد را تاریخچه صنعت محسوب می‌کنند.

 

او ادامه داد: از وقتی که شدت رقابت، نوسانات تکنولوژیک و محیطی از قبیل تغییرات بازار شدت پیدا کرد و سرعت تغییرات روز افزون شد تولید کردن محصولات نیز منحصر به فرد شد. دیگر آن دوره گذشته بود. شرکت‌ها به این سمت که روی منابع داخلی خودشان سرمایه گذاری کنند، حرکت کردند تا بتوانند محصولی با کیفیت و قیمت مناسب به مشتری تحویل دهند.

 

نجفی توانا خاطرنشان کرد: به تبع ردپای تئوری‌های مختلف نشان دهنده آن است که مباحثی از قبیل مدیریت ناب و بحث‌های کنترل کیفیت در اواخر قرن بیستم نقش پررنگی پیدا کرد و شرکت‌ها از رکودی که در تولیدات خودشان داشتند خارج شدند و به جایی رسیدند که توانستند مزیت رقابتی پیدا کنند. به طور کلی سرعت تغییرات، شرکت‌ها را مجبور کرد تا فراتر از محدوده شرکت خودشان به محصولات بنگرند. اینجا بود که مباحث مربوط به زنجیره تامین آرام آرام خود را نشان داد و شرکت‌ها برای اینکه بتوانند مزیت رقابتی شان را پیدا کنند لازم است با بازیگران دیگر آن صنعت و ذی النفعان کلیدی ارتباط داشته باشند. از اینجا بود که کلیدواژه‌های زیادی مطرح شد که یکی از آنها شبکه‌های همکاری است.

 

این دانش آموخته دانشگاه لیورپول گفت: به طور کلی هر بازیگری خارج از محدوده شبکه، زیرمجموعه این تعریف قرار می‌گیرد. بر اساس این کلید واژه تحقیقات زیادی در حوزه همکاری‌های بین شرکتی صورت گرفته، اما مشکلی که وجود دارد این است که شما وقتی مقالات را می‌خوانید نمی‌توانید نتیجه مشخصی بگیرید که آیا برای شرکت‌های فعال در صنایع مختلف همکاری با ذی‌النفعان برای بهبود عملکرد شرکت اتفاق مناسبی است یا خیر؟

 

او عنوان کرد: البته در واقعیت این موضوع را می‌بینیم که شرکت‌های بزرگ دنیا از قبیل سونی اریکسون، نیسان، رنو و بنز انواع اتحادهای استراتژیک و همکاری‌های بین‌‎المللی را در شرکت‌های مختلف قرار داده‌اند. وقتی ما مقالات را می‌بینیم بعضی از آنها مثبت بودن همکاری را نشان می‌دهند و بعضی از آنها نشان دهنده عدم موفقیت در این همکاری را نشان می‌دهد.

 

نجفی توانا با بیان اینکه پروژ‌ه پیش رو بررسی می‌کند که در چه حالتی ما باید انتظار داشته باشیم که شبکه‌های همکاری باعث بهبود عملکرد نوآوری و همچنین توسعه محصول در شرکت‌های هایتک می‌تواند باشد، گفت: وقتی ما می‌گوییم ذی‌النفع بودن منظورمان تمام افراد حاضر در شبکه است، اما در این تحقیق ذی‌النفع اصلی را شرکت می‌دانیم. یعنی شرکتی که می‌خواهد با تامین کننده‌ها، شرکت‌ها یا تامین کنندگان خارجی تعامل سازنده‌ای داشته باشد. همچنین ما اصولا در بحث تغییراتی که در روند بازار وجود دارد دو دید کلی داریم؛ ابتدا تغییرات ترجیحات مشتری است و بعد تغییرات تکنولوژیک که وجود دارد. یعنی ما هم تغییرات بالادست را در نظر می‌گیریم هم تغییرات پایین دست.  

 

این پژوهشگر رشته مدیریت صنعتی افزود: خیلی وقت‌ها شرکت‌های بزرگ برای آنکه رقیب اصلی برایشان مشکلی ایجاد نکند، با آن همکاری می‌کنند تا یک همپوشانی به وجود بیاورند. برای مثال اپل برای ساخت موبایل آیفون 10 بسیاری از قطعات خود را از سامسونگ خریداری می‌کند. به عبارت دیگر یک R & D وسیعی برای این آیفون جدید بین سامسونگ و اپل وجود داشته است.

 

نجفی توانا شبکه همکاری را به معنای همکاری با هر بازیگر خارجی که تامین کننده مشتری و رقبا و دانشگاه‌ها دانست و خاطرنشان کرد: عملکرد محصول جدید در این تحقیق به عنوان نشان دهنده شرایط مالی و بازار و همچنین رضایت مشتری درباره محصول خاص در نظر می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر موفقیت محصول در بازار نشان دهنده موفقیت آن محصول است. قابلیت نوآوری که رویکردهای مختلفی در رابطه با آن وجود دارد که یکی از رویکردهای اصلی دروغی است که به قابلیت محصول و فرآیند تقسیم می‌شوند. به طور کلی قابلیت سازمان برای اینکه بتواند فرآیندهای کامل را معرفی کند و اصلاح شدند. قابلیت یک سازمان درباره معرفی یک محصول جدید یا کاملا بهبود یافته هم اینطور است.

 

او با اشاره ظرفیت جذب دانش اظهار کرد: ظرفیت فرآیند شناسایی، اکتساب و به کارگیری دانش داخلی و خارجی مدنظر دارد. این موضوع پنج بعد دارد که عبارت اند از دانش مدیران، کارکنان، شبکه‌های ارتباطی در سازمان و بیرون آن، اتمسفر ارتباطات و بعد سیستم‌های پویش دانش. اتمسفر ارتباطات دو بعد دارد که بحث اصلی آن اعتماد و تعهد است. اینکه شما به همکار خود در کسب و کار داخلی یا خارجی چقد اعتماد دارید و به یکدیگر تعهد دارید. این پنج بعد در کنار هم ظرفیت جذب را تشکیل می‌دهد که شاید یکی از تئوری‌های اصلی و موفقیت‌های شرکت‌ها به یادگیری سازمانی و ظرفیت جذب مربوط می‌شود.

 

دانش آموخته دانشگاه لیورپول خاطرنشان کرد: بر این اساس پیش‌بینی ما زمانی بود که دلیل عدم اجتماع می‌تواند به دلایل مختلفی مربوط شود؛ یکی از دلایل اصلی این است که مکانیزم درستی برای بررسی این تاثیرها تعریف نشده است. برای مفهوم سازی و تعریف آنها به یک مقیاس درستی در حوزه تحقیقات اتمسفر ارتباطات صورت نگرفته است. نکته بعدی این است که نگاه اقتضایی به این روابط مغفول مانده و هیچ توجهی به این حوزه نشده است. به عنوان مثال، همه می‌گویند ورزش برای سلامتی مفید است، اما اگر تاثیر ورزش را بر سلامتی بدون در نظر گرفتن متغیرهای دیگری مانند شرایط جنسی و روحی بررسی کنیم نتایج درستی نخواهد بود.

 

او افزود: برای بررسی رابطه بین شبکه همکاری با نوآوری و عملکرد سازمان باید با توجه به متغیرهای سازمانی به آن توجه شود که تحت تاثیر متغیرهای دیگر قرار دارد یا خیر؟ تحقیق پیش رو دو گام اساسی برداشت. ابتدا اینکه اولین پژوهشی است که به صورت میدانی نقش قابلیت نوآوری را در عملکرد محصول جدید بررسی می‌کند و بعد آنکه به دنبال آن است که ظرفیت جذب چه تاثیری بر قابلیت نوآوری می‌گذارد؟

 

نجفی توانا گفت: ما مدعی هستیم که شبکه‌های همکاری و همکاری با بازیگران خارجی فقط زمانی تاثیر مثبت بر عملکرد یک سازمان دارد که بتواند قابلیت‌های موجود در عرصه نوآوری را بهبود بخشد. اگر این موارد را در یک رابطه همکاران تامین کننده بررسی کنیم و اگر قابلیت نوآوری در سازمان وجود نداشته باشد فقط هدررفت منابع را به همراه دارد. اگر ما می‌خواهیم تاثیر مثبتی از بازیگران خارجی بر نوآوری به دست آوریم حتما سازمان ما باید سطح مناسبی از ظرفیت جذب را داشته باشد؛ مخصوصا در شرکت‌های هایتک نقش ظرفیت جذب بسیار پر رنگ تر می‌شود. به هر حال دانش نقش کلیدی را ایفا می‌کند.

 

او اذعان داشت: در سال 2005 پروژه‌ای انجام دادم که در رابطه با همکاری‌های استراتژیک روی خاورمیانه و ایران بود. رابطه بین رنو به عنوان یک شرکت اروپایی و کنسرسیومی که در ایران بین چند شرکت خودروساز ایجاد شده بود. قرار بود تندر 90 جایگزین محصول پیکان باشد. با این هدف جوینت فنچر که نوعی از همکاری‌های بین‌المللی است، تشکیل شد. اتفاقی که افتاد فرسنگ‌ها با آنچه که مدیران وقت انتظار داشتند فاصله داشت.

 

نجفی توانا ادامه داد: دلایل بسیار زیادی وجود داشت، اما یک دلیل کوچک و ملموس وجود داشت که مرتبط با ظرفیت جذب بود و زیرمجموعه شبکه ارتباطات قرار می‌گرفت. طرف ایرانی و طرف خارجی فنچر هیچکدام با زبان مادر با یکدیگر صحبت نمی‌کردند و هر دو با زبان انگلیسی با یکدیگر ارتباط برقرار کردند. همین نکته کوچک، اما ملموس مسبب تاخیرهایی بود که در این پروژه اتفاق افتاد. همین تاخیرها با تورم‌های موجود در آن سال‌ها همراه شد که در نهایت قیمت تمام شده تندر90 چیزی نشد که فکر می‌کردیم.

 

این دانش آموخته رشته مدیریت دانشگاه لیورپول اظهار داشت: اولا دو کنترل برای مدل پژوهش مورد نظر تعریف کردیم که آیا اندازه و سن سازمان برای روابطی که در نظر گرفته‌ایم مناسب است یا خیر؟ نتیجه منفی بود. مدل اول متغیر تعدیلگر بود که ظرفیت جذب به آن ورود نکرده بود، اما در مدل دوم ظرفیت جذب را وارد کردیم. قابلیت نوآوری در محصول و فرآیند تاثیری که از شبکه همکاری دریافت می‌کنند؛ مثبت و معنا دار نیست. بر عکس آنچه ما فکر می‌کنیم اگر سازمانی با قابلیت‌های مختلف در یک حوزه حضور داشته باشد تاثیری بر عملکرد سازمان ندارد. به طور کلی شبکه همکاری بر قابلیت‌ها تاثیر مثبت ندارند، اما قابلیت‌ها می‌توانند بر عملکرد تاثیر مثبت داشته باشند. بر عکس آنچه پیش بینی کرده بودیم شبکه همکاری روی قابلیت‌ها ندارند، اما این قابلیت‌ها هستند که تاثیر مثبتی بر عملکرد می‌گذارند.

 

او ادامه داد: بعد از این ظرفیت جذب دانش را وارد کردیم؛ رابطه مثبت و معنادار شد. یعنی همراهی شبکه‌های همکاری و ظرفیت جذب دانش باعث بهبود قابلیت نوآوری محصول و فرآیند می‌شود. ما پیشتر گفتیم که با مشتری خارجی تعامل نداشته باشید، اما آمار نشان می‌دهد که تاثیر مثبت است. زیرا ما ظرفیت جذب دانش را وارد مدلمان کردیم. وقتی ظرفیت جذب دانش در سطح بالایی قرار دارد، رابطه بین شبکه همکاری و عملکرد مثبت و صعودی می‌شود. به عبارت ساده تر هر چه با بازیگران ذی‌‎النفع همکاری بیشتری داشته باشید، قابلیت نوآوری‌تان افزایش پیدا می‌کند که تاثیر مثبتی بر عملکرد می‌گذارد.

 

نجفی توانا گفت: اگر سازمانی به سمت ایجاد همکاری‌های خارج سازمان، با تامین کنندگان یا مشتریان یا هر بازیگر خارجی دیگر حرکت کند و به قابلیت داخلی خود که ظرفیت جذب دانش است، توجه نکند با اطمینان می‌توان گفت که شکست می‌خورد و منابع هدر می‌رود. این ماجرا در ایران نیز بسیار زیاد است. دوم با توجه به شرایط سیاسی کشورمان که تحریم‌های مختلف فشار می‌آورد، به نظر می‌رسد شرکت‌های داخلی اگر می‌خواهند در چنین شرایطی زنده بمانند و رقابت کنند، حتما باید به طرف این نوع همکاری‌ها با ساختن ظرفیت جذب مناسبشان حرکت کنند.

 

او افزود: همکاری با تامین کننده‌ها فقط باعث بهبود قابلیت نوآوری فرآیند می‌شود. نمی‎‌توانید با جامعه آماری که دارید در ایران با تامین کننده کار کنید و نتیجه بهبود محصول باشد، بلکه همکاری با مشتری بدتر می‌‎شود. باید در نظر داشته باشیم که همکاری با مشتری به هیچ عنوان تاثیری بر قابلیت نوآوری ندارد. حداقل تاثیر معناداری ندارد و همکاری با رقبا می‌تواند قابلیت نوآوری محصول افزایش دهد.

 

نجفی توانا خاطر نشان کرد: همکاری با دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی است که تنها متغیر خارجی تحقیق است که باعث بهبود دو نوع نوآوری شده است؛ هم نوآوری فرآیند و هم نوآوری محصول را بهبود می‌بخشد. نکته این است که در تعامل با همکاران خارجی باید ظرفیت جذب سازمانتان را افزایش دهید. این موضوع بیشتر بر ارتباطات و سیستم‌های پویش دانشی است که وجود دارد؛ اعتمادی که بین طرفین وجود دارد.

 

آیا ظرفیت جذب دانش با عملکرد یک سازمان از نظر مالی یا غیر مالی افزایش پیدا می‌کند؟
باید گفت به طور کلی ظرفیت جذب با عملکرد و قابلیت رابطه غیرخطی دارد. یعنی تا حدی بالا می‌رود و بعد از آن تاثیر مثبت خود را از دست می‌دهد. ما در کنار هایتکی که بررسی کردیم یک سری بانک هم بررسی کردیم. به هیچ عنوان بانک‌های ایرانی تعامل مناسبی که باعث نوآوری شود با شرکت‌ها و دانشگاه‌ها ندارند. یک سری اتفاقاتی می‌افتد که در ظاهر همکاری است، اما نتیجه درستی از آن احصا نمی‌شود. در شبکه‌های همکاری قدرت، تعامل و تبادل دانش سازمان‌ها هستند که تاثیر می‌گذارند. به عنوان مثال، شرکت جگوار برای از بین بردن صدای جیغ لنت ترمز 10 دانشجوی phd در 10 دانشگاه برتر اروپا تعریفل کردند که پروژه دکترایشان را در آن انجام دهند.

انتهای پیام

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

29  −    =  23