شورای سالخوردگان نابانکی
نقدی بر احیای شورای فناوری اطلاعات در بانک مرکزی
نگاهی بر احیای مجدد شورای فناوری در بانک مرکزیصابر نیکاندیشزمانی در حوزه بانکداری الکترونیک و پرداخت، تصمیمات -بنا بر شرایط- بر مدار منولوگ و تک گویی منعقد و اجرا میشد و طبعا ریسک چنین روشی چندان بالاست که می بینیم طی سالهای اخیر پروژههای شکست خورده مانند سپاس، یا در نیمه راه مانده مانند امضای دیجیتال و… کم نداریم.
در عین حال چندان هم معلوم نبود اگر در این دوره تصمیم گیریها بر مدار دیالوگ و چندگویی و شورا منعقد می شد نتیجه چقدر بهتر از اکنون بود چون هم عوامل برون زا و هم درون زا در سیستم بانکی کم نیستند که در نهایت مانع توسعه قابل انتظار در حوزه بانکداری و پرداخت شویم. در عین حال نبابد فراموش کرد که وقتی تصمیمات در یک فرایند جمع گرایانه گرفته می شود ریسک خطا تا حد زیادی کاهش مییابد. بر همین اساس به نظر میرسد اتکا کردن بر شخص همواره باعث خواهد شد که انحراف از مسیر زیاد شود.
نکته آن است که بانکداری الکترونیک ما تجربه گروهی سالم را هم داشته است. شورایی که در زمان معاونت حسین مهرانی در معاونت فناوری های بانک مرکزی شکل گرفت یک الگوی سالم چند صدایی برای اتخاذ تصمیم های درست و نزدیک به درست بود. اکنون بعد از 8 سال سوال هر فرد مرتبط با بانکداری الکترونیک آن است که چرا این تجربه سالم تداوم نیافت. و همه چیز به گونه ای پیش رفت که بانکها و کارشناسان خارج از بانک مرکزی غریبه شدند. آیا در غیاب آنها تصمیمات به درستی گرفته شد؟ اکنون می بینیم که چندان اینگونه نشده است.
تجربه تاریخی نشان می دهد درنهایت به چند صدایی می رسیم چون بین انتظارت جامعه با وضعیت موجودچندان فاصله می افتد که تغییرات را بر مسیر دیالگو ناگذیر می کند بر همین اساس در دوره جدید معاونت فناوری های بانک مرکزی دکتر کرمانشاه اقدام به احیای شورای فناوری در بانک مرکزی کرد. این اقدام نیکو طبعا ضریب خطا در تصمیم گیری و تصمیم سازی را به حداقل میرساند اما نقدی که بر این شورا وارد است ترکیب افراد شوراست.
این ترکیب علاوه بر اینکه سالخورده است از جنس بانکداری نیست. هم چنین از مجربهای بانکداری و پرداخت الکترونیک استفاده نشده است. با توجه به توسعه سریع فناوری اطلاعات طبعا طیفی از افراد در این شورا باید حضور داشتند که جوان و پرانرژی بودند. امروز ثابت شده که نسل های جدید به دلیل اینکه با تکنولوژی روز بزرگ شدهاند نوآورتر از نسلهای قبل از خود هستند. فردی که در 30 سال ابتدایی زندگی خود اینترنت را حتی در مفهوم و تعریف تجربه نکرده با کسی که با اینترنت بزرگ شده حتی اگر هر دو تیز هوش باشند جنس نوآوریهایشان متفاوت است از سوی دیگر نیازهای امروز جامعه برای نسل های جدبد ملوس تر است.
به هر روی جامعه بانکی و پرداخت ما که با قشرهای مختلف مردم در تماس هستند و به آنان خدمت ارائه می کنند چندان فرصت اشتباه کردن ندارند. اینکه ما برای اینکه نشان دهیم کار انجام میدهیم یک سلسله اقدامت نه چندان الویت دار را در جامعه جاری کنیم اما امور راهبردی در بوته فراموشی قرار گیرد یا آنقدر کش دار شود که جامعه از بانک مرکزی بگذرد چیزی نیست که جامعه ایرانی خواهان آن است.
اگر تنها به این نکته توجه کنیم که در مناطقی چون بشاگرد که از فقیر ترین نقاط ایران هستند تراکنشی جاری میشود و بانک مرکزی برای خود در مرکز با هدف توسعه خدمات بانکداری و پرداخت کارمزد برمی دارد همین بس که دریابیم معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی مسئولیتی بزرگ بر دوش دارد. اینکه جقدر این مسئولیت را حس کند خود سوال دیگری است که باید در عمل آن را به قضاوت نشست.