پول را به من نشان بده!

رجعت از بانک ها به شرکت های تامین سرمایه

امروزه در کسب و کارهای بزرگ جهان، توسعه و پایداری بدون جذب و همکاری با شرکت‌های تامین سرمایه امکانپذیر نیست. نظام سرمایه‌داری به مرحله‌ای رسیده است که “کارفرمای واحد” مفهوم خود را از دست داده است. اقتصاد جهان بر مبنای شراکت، ادغام، تملیک و تامین سرمایه می‌چرخد. امری که در ایران تا حدود زیادی مغفول مانده است. برای ایجاد کسب و کارهای بزرگ با توان رقابت در عرصه جهانی نیاز به تامین مالی، هم اکنون شراکت و ادغام شرکت‌های بزرگ بیش از پیش خود را نمایان می‌کند. چنانچه اقتصاد ایران بخواهد در عرصه بین‌المللی عرض اندام کرده و با رقبای بزرگ خود گام به گام پیش برود، نیاز به تامین مالی حتی بیشتر از قبل احساس می شود.

پایگاه خبری بانکداری الکترونیک- شرکت‌های جوان سرمایه در ایران به دلایل مختلف هنوز ناشناخته باقی مانده‌اند. شرکت‌های تامین سرمایه دارای مزایایی هستند که می‌توانند برای شرکت‌ها جذاب باشند اما با توجه به جوان بودن این صنعت، ناآشنایی و تا حدی مقاومت در مقابل آن وجود دارد. در ادبیات فعلی اقتصادی در سطح جهان وظیفه تامین مالی پروژه‌های کلان، ملی، بلندمدت و عموما دیر بازده توسط شرکت‌های تامین سرمایه انجام می‌شود و تامین مالی پروژه‌های کوچک، کوتاه‌مدت و زودبازده به بانک‌ها محول می‌شود.

این امکان در اقتصاد داخل نیز فراهم است اما شاید نیاز باشد که ابزارهای مالی برای تامین سرمایه از طریق بازار سرمایه (عموما شرکت‌های تامین سرمایه) بیشتر معرفی شوند تا شاید بیشتر توسط فعالان اقتصادی مورد استفاده قرار گیرند. گزارش پیش رو تلاش دارد ابزارها و روش‌های تامین سرمایه در ایران را معرفی کند.

بانک یا تامین سرمایه؟
تامین سرمایه در ایران عمدتا از دو محل صورت می‌گیرد. اولین و راحت‌ترین این روش‌ها روش‌های بانک‌محور (Bank Oriented) است که در واقع همان استقراض از بانک‌ها برای تامین مالی پروژه‌هاست. بانک‌ها می‌توانند طی قراردادهای متنوع خود، مبالغی را عمدتا با توثیق در اختیار شرکت‌ها قرار دهند. از این دست قراردادها می‌توان به وام، اجاره به شرط تملیک، فروش اقساطی، کمک‌های فنی، مشارکت در سرمایه، تسهیم سود، استصناع و خطوط اعتباری اشاره کرد که عمدتا به صورت وام در اختیار شرکت‌ها قرار می‌گیرد.

این وام‌ها با یا بدون دوره‌های تنفس در اختیار شرکت‌ها قرار می‌گیرند که عمدتا به صورت کوتاه‌مدت و خرد شرکت‌های را تامین مالی می‌کنند. در ایران این نوع تامین مالی در سال‌های گذشته بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از طرفی شفافیت چندانی برای اخذ این وام‌ها لازم نیست و شرکت‌ها با بلوکه کردن سند (برای مثال سند ملک و زمین) می‌توانند از این وام‌ها بهره‌مند شوند اما تجربه نشان داده است که ریسک نکول این‌گونه وام‌ها برای بانک‌های ایرانی بالاست و معوقات بانکی گواهی بر همین ادعا هستند. اگر نیاز مالی شرکت شما کوتاه‌مدت است و همچنین به حجم زیادی از نقدینگی نیازی ندارید و ضمنا اسنادی را برای توثیق نزد بانک در اختیار دارید، روش‌های سنتی بانک‌محور می‌تواند گزینه مناسبی برای شما باشد.

روش دومی که برای تامین مالی در ایران فراهم است، روشی تحت عنوان روش بازارمحور (Market Oriented) است که در اینجا منظور از بازار، بازار سرمایه است. در واقع با استفاده از بازار سرمایه (عموما شرکت‌های تامین سرمایه) شرکت‌ها می‌توانند از ابزارهای متنوع تامین مالی در بلندمدت و بدون سقف بهره‌مند شوند. اگر برای طرح یا پروژه‌ای نیاز به مبلغ زیادی پول، با سررسید بلندمدت و بدون توثیق سند دارید روش‌های بازار محور گزینه مناسب شماست. تنها باید به این موضوع توجه داشته باشید که برای دریافت خدمات از شرکت‌های تامین سرمایه نیاز به سطح بالایی از شفافیت در صورت‌های مالی خود دارید.

روش‌های تامین سرمایه بازارمحور
1)    تامین سرمایه مبتنی بر بدهی (Debt Based):
شرکت‌های تامین سرمایه با انتشار اوراق مختلف از جمله مشارکت، صکوک، اوراق سلف و غیره می‌توانند به عنوان واسطه منابع مالی لازم را برای شرکت‌ها فراهم کنند. اصولاً دارایی‌های شرکت‌ها می‌تواند از دو محل نشأت گرفته باشد. طبق اصول حسابداری دارایی شرکت‌ها در سمت راست ترازنامه قید می‌شود و در طرف چپ ترازنامه محل تامین آن به نمایش درمی‌آید. محل تامین می‌تواند از طریق استقراض و یا سرمایه خود شرکت شکل گرفته باشد. وجه تسمیه روش‌های تامین سرمایه بازار محور مبتنی بر بدهی این است که شرکت اصل منابع مالی استحصال شده در روند تامین مالی را از طریق بدهکار شدن تامین می‌کند. در واقع از طرق این روش، دارایی‌ها شرکت در سمت راست ترازنامه افزایش می‌یابد و در طرف دیگر نیز بدهی شرکت رشد می‌کند تا این صورت مالی تراز بماند.

استفاده از اوراق بدهی در بسیاری از کشورها یکی از روش‌های اصلی تامین مالی قلمداد می‌شود. در این روش شرکت‌ها منابع مالی خود را از طریق انتشار اوراق قرض یا تعهد بدهی یا اوراق بدهی تامین می‌کنند. به هرگونه اوراق که توسط دولت یا شرکت منتشر شود و قابل معامله باشد، اوراق بدهی گفته می‌شود. استفاده از اوراق قرضه در نظام مالی اسلامی، ربوی است و مردود شناخته می‌شود بنابراین از ابزارهای دیگری که مطابق با شرع اسلام است، مانند صکوک و اوراق مشارکت استفاده می‌شود.

الف) صکوک:
صکوک به عنوان اوراق بهادار با پشتوانه مالی تعریف می‌شود که باید خود دارای ارزش باشد و نمی‌تواند براساس فعالیت‌های سفته‌بازی و سوداگرانه و در واقع فعالیت‌هایی که بدون خلق ارزش و کار صورت می‌گیرند، سودآوری داشته باشد. اوراق بهادار صکوک منابع مالی را با پشتوانه ترازنامه و دارایی‌های فیزیکی شرکت‌های خاص جذب می‌کنند. انواع این صکوک عبارتند از صکوک اجاره، استصناع، مشارکت، مرابحه و مضاربه.

صکوک اجاره: صکوک اجاره یک نوع اوراق بهادار است که دارنده آن به صورت مشاع، مالک بخشی از یک دارایی اجاره داده شده است. در صکوک اجاره حق استفاده از منافع یک دارایی یا مجموعه‌ای از دارایی‌ها، در قبال اجاره‌بها از مالک به شخص دیگری منتقل می‌شود.

وقتی یک شرکت احتیاج به نقدینگی دارد (بانی)، بخشی از دارایی‌های خود را که برای اجاره مناسب هستند انتخاب می‌کند. سپس یک شرکت با مقصد خاص (شرکت ناشر) تاسیس می‌کند که از لحاظ قانونی دارای یک شخصیت کاملا مستقل است. حال شرکت اول (بانی) دارایی‌های منتخب را به صورت یک سبد دارایی به شرکت دوم (ناشر) می‌فروشد، با این توافق که شرکت دوم پس از خرید دارایی‌ها مجددا آنها را در قالب قرارداد اجاره در اختیار شرکت اول قرار دهد.

صکوک استصناع: مهم‌ترین ارکان انتشار این ابزار نیز مانند صکوک اجاره شامل بانی (شخص حقوقی است که اوراق استصناع جهت تامین مالی وی منتشر می‌شود) و نهاد واسط است با این تفاوت که در اوراق استصناع پیمانکار نیز باید به عنوان رکن سوم انتشار اوراق اضافه شود. بانی طبق قرارداد استصناع، ساخت کالا یا پروژه خاصی را به واسط سفارش می‌دهد. واسط نیز با قرارداد استصناع دومی، ساخت کالا یا طرح را به یک یا مجموعه‌ای از پیمانکاران واگذار می‌کند. براساس هر یک از این قراردادها طرفین متعهد می‌شوند کالا و وجه نقد را در زمان‌های مشخصی در آینده با یکدیگر مبادله کنند. واسط به عنوان ناشر اوراق، به وکالت از طرف مردم ساخت دارایی را از طریق پیمانکار بر عهده می‌گیرد؛ بنابراین ضمن فروش اوراق سفارش ساخت از سرمایه‌گذاران پول کافی جمع‌آوری  و در فواصل زمانی مشخص به پیمانکار پرداخت می‌کند.

 صکوک مرابحه: اوراق مرابحه اوراق بهاداری است که دارندگان آنها به صورت مشاع، مالک دارایی مالی (دینی) هستند که بر اساس قرارداد مرابحه حاصل شده است و دارنده ورق مالک و طلبکار آن دین است. این اوراق بازدهی ثابت داشته و قابل فروش در بازار ثانوی هستند. در این نوع، بانی برای تامین مالی خود، اقدام به انتخاب یک شرکت تامین سرمایه می‌کند. واسط با انتشار اوراق مرابحه از طریق شرکت تامین سرمایه، وجوه سرمایه‌گذاران مالی را جمع‌آوری کرده و به وکالت ازطرف آنان کالای مورد نیاز بانی را از تولیدکننده (فروشنده) به صورت نقد خریداری و به صورت بیع مرابحه نسیه به قیمت بالاتر به بانی می‌فروشد. بانی متعهد می‌شود که در سررسید مشخص، قیمت نسیه کالا را از طریق شرکت تامین سرمایه به دارندگان اوراق برساند.

صکوک مضاربه: مضاربه در لغت یعنی تجارت با سرمایه دیگری و در اصطلاح عبارت است از اینکه شخصی (مالک)، مالی (سرمایه) را به دیگری (عامل) بدهد و در مقابل، سهم معینی از سود آن سرمایه را بگیرد، سود اوراق مضاربه بستگی کامل به سود فعالیت تجاری خواهد داشت. نهادواسط از طریق مشاور عرضه تامین سرمایه با بانی برای انجام طرح تجاری وارد قرارداد می‌شود. نهاد واسط برای تامین مالی از طرف بانی به انتشار صکوک مضاربه مبادرت می‌ورزد. نهاد واسط مبلغ حاصل از فروش اوراق به سرمایه‌گذاران را برای انجام طرح تجاری در اختیار بانی قرار می‌دهد. نهادواسط پرداخت‌های منظم سود و عایدات نهایی حاصل از فعالیت طرح تجاری را بین سرمایه‌گذاران توزیع می‌کند. پس از پایان طرح تجاری، نهاد واسط مبلغ اسمی اوراق صکوک را از بانی اخذ کرده و به سپرده‌گذاران باز پرداخت می‌کند.

ب) تامین مالی ساختاریافته:
از اواسط دهه 1980 تامین مالی ساختار یافته بخش مهمی از صنعت مالی محسوب می‌شود که این شیوه تامین مالی به افزایش نقدینگی و انتقال ریسک در بازارهای مختلف منجر می‌شود. افزایش نقدینگی و انتقال ریسک معمولا از طریق تبدیل به اوراق بهادارکردن دارایی‌های مختلف مالی مانند وام‌های رهنی، وام خودرو و… انجام می‌شود.

تبدیل به اوراق بهادار کردن فرآیندی است که طی آن دارایی‌های موسسه مالک دارایی یا بانی از ترازنامه آن موسسه جدا می‌شود اما در عوض، تامین وجوه توسط سرمایه‌گذارانی انجام می‌شود که یک ابزار مالی قابل مبادله را می‌خرند. این ابزار نمایانگر بدهکاری مزبور است بدون اینکه به وام‌دهنده اولیه مراجعه‌ای صورت پذیرد. در جایی دیگر برای تعریف تبدیل به اوراق بهادار کردن آمده است: «تبدیل به اوراق بهادار کردن، فرآیندی است که در آن واسطه‌های مالی مانند بانک‌های تجاری حذف شده و اوراق بدهی قابل خرید و فروش مستقیما به سرمایه‌گذاران فروخته می‌شود. در واقع یک شرکت تامین سرمایه، مجموعه‌ای از دارایی‌های مالی را جمع کرده و اوراق بدهی را برای تامین مالی آن مجموعه به سرمایه‌گذاران بیرونی می‌فروشد. از جمله می‌توان به اوراق بهادار با پشتوانه دارایی (ABS) و اوراق مشارکت با پشتوانه رهنی (MBS) اشاره کرد.

اوراق مشارکت رهنی یا اوراق بهادار به پشتوانه وام‌های رهنی (MBS)، نوعی از ابزارهای بدهی است که نشان‌دهنده حقوق دارنده اوراق، بر وجوه دریافتنی ناشر است. دریافتی‌های ناشر با خرید و تجمیع تسهیلات رهنی بانک‌های مختلف، شرکت‌های رهنی و دیگر اعطاءکنندگان تسهیلات رهنی توسط ناشر شکل می‌گیرد. ناشر این دارایی‌ها را بر حسب مشخصات مشترک آنها طبقه‌بندی نموده و براساس آن اوراق بهاداری را منتشر و به عموم عرضه می‌کند. به‌طور کلی در فرآیند انتشار اوراق رهنی، پس از اینکه خریداران دارائی‌های حقیقی از موسسات مالی تسهیلات دریافت کردند، مؤسسات مالی تسهیلات رهنی را به ناشر (SPV) می‌فروشند. ناشر وجوه لازم جهت خرید تسهیلات رهنی را از محل انتشار اوراق رهنی تامین می‌‌کند. محل سود پرداختی به سرمایه‌گذاران و اصل وجوه پذیره‌نویسی شده نیز بازپرداخت تسهیلات اعطایی است. اهداف استراتژیک فرآیند انتشار اوراق رهنی را می‌توان بهبود نسبت کفایت سرمایه، سودآوری، ایجاد درآمد (کارمزد) و بهبود نسبت‌های مالی نام برد. شرکت تامین سرمایه نوین به‌عنوان اولین شرکت ارائه‌کننده این ابزار در ایران، اقدام به انتشار اوراق مشارکت رهنی کرده است.

اوراق بهادار به پشتوانه دارایی‌ها (ABS)، اوراق بهاداری هستند که به پشتوانه تجمیعی از حساب‌های دریافتنی یا دارایی‌های مالی و جریان‌های درآمدی آنها منتشر و عرضه می‌شوند. به صورت مفهومی ساختار این اوراق مشابه اوراق مشارکت رهنی (MBS) بوده با این تفاوت که پشتوانه اوراق مشارکت رهنی، وام‌های رهنی مانند وام‌های رهنی با نرخ بهره ثابت یا نرخ بهره شناور، وام‌های مسکونی یا تجاری و غیره است، درحالی‌که پشتوانه اوراق بهادار به پشتوانه دارایی‌ها، وام‌های غیررهنی است.

روش‌های مبتنی بر سرمایه (Equity Based):
این روش از تامین مالی نیز توسط شرکت‌ها می‌تواند به عنوان وام الی‌الأبد برای شرکت‌ها تلقی شود. در واقع شرکت‌ها با افزایش سرمایه، انتشار سهام از نوع عادی یا ممتاز یا انتشار سهام پروژه می‌توانند پروژه‌های خود را تامین مالی کنند. در این صورت در سمت چپ ترازنامه سرمایه یا حقوق صاحبان سهام افزایش می‌یابد و در طرف راست نیز دارایی‌های شرکت رشد می‌کند. این روش تامین مالی نیز باید از طریق شرکت‌های تامین سرمایه انجام شود تا در واقع متعهدی برای پذیره‌نویسی جدید وجود داشته باشد تا چنانچه سهام منتشر نشده به هر دلیلی به فروش نرسید، شرکت تامین سرمایه آن را خریداری کرده و بازارگزدانی آن را برعهده بگیرد.

هر کدام از روش‌های عنوان شده دارای مزایا و معایبی هستند که شرکت به فراخور تصمیمات و نیازهای خود می‌تواند یک روش را برای تامین مالی انتخاب کند. از معایب روش‌های مبتنی بر بدهی می‌توان به افزایش ریسک ورشکستگی، افزایش ریسک اعتباری، نیاز به وثیقه مکفی، کاهش امکان وام‌گیری آتی اشاره کرد. در طرف مقابل مزایای این روش، حفظ مالکیت، حفظ سود باقی مانده و ایجاد سپر مالیاتی است که می‌تواند برای شرکت‌ها جذاب باشد. روش‌های مبتنی بر سرمایه نیز معایبی همچون مشارکت در سود باقی مانده، عدم حفظ مالکیت و حذف سپر مالیاتی و در مقابل مزایایی مانند عدم تضمین بازپرداخت سرمایه، افزایش جذابیت برای وام‌دهندگان و افزایش نقدینگی پروژه دارند.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

18  −    =  17