ما کجای صنعت بانکداری ایستاده ایم/ چالش ها و فرصت های ساختار جدید بازار
صنعت بانکداری در دوران پسا تحريم به روایت سید ابوطالب نجفی:
تقریباً 90 درصد از تراکنشهای پرداخت کشور بهصورت الکترونیک صورت میپذیرد؛ قریب به 200 میلیون تراکنش در شبکه بانکی کشور انجام می شود و 30 تا 35 میلیون نفر از این سامانه ها استفاده می کنند./عده ای هم هستند که معتقدند ما درست همانجایی ایستاده ایم که دنیا ایستاده است! یعنی هر کاری که میکنیم درست و کامل است و دیگر به دانش و فناوری و علم دنیا نیازمند نیستیم. این گروه هم در اشتباه هستند. ما چالشهای زیادی در صنعت بانکداری داریم که برای مرتفع ساختن این چالش ها نیازمند این هستیم که با دنیا در ارتباط باشیم.
درشرایط کنونی نگاههای متفاوتی به تحولات پیش رو و آنچه تا کنون رخ داده وجود دارد، برخی معتقدند ما شدیداً به غربیها نیاز داریم و این تصور را به ذهن عموم متبلور می کنند که در تمام این سالها در غار زندگی کردهایم و هیچ اقدامی صورت نگرفته و بدون هیچ رشدی منتظر ماندهایم تا درهای این غار باز شده و به محض ورود شرکت های خارجی ضمن تعظیم به آنها، همه امور را به دستشان بسپاریم! پاسخ این نگاه را در آمارهای بانک مرکزی کشور می توان به وضوح داد؛ در حال حاضر تقریباً 90 درصد از تراکنشهای پرداخت کشور بهصورت الکترونیک صورت میپذیرد؛ قریب به 200 میلیون تراکنش در شبکه بانکی کشور انجام می شود و 30 تا 35 میلیون نفر از این سامانه ها استفاده می کنند. اعداد و ارقام مربوط به گردش مالی بسیار بالاست و پایداری و امنیت هم مطلوب است.
موفقیت های بزرگی در سطح بین المللی حاصل شده است که از آن جمله می توان به کسب مقام در جشنواره دو سالانه تسهیل تجاری آسیا توسط طرح شاپرک ایران که مقام اول را کسب کرد و طرح چکاوک که مقام سوم را از آن خود نمود. در واقع دو طرح بانکی از ایران در آسیا اول و سوم شدند. طرح شاپرک کار مشترک بانک مرکزی و شرکت های ملی و خدمات و شاپرک است که طی دو سال اخیر همگان شاهد بوده اند که چه بازتاب ها و خروجی های موثری داشته است. این برای دوستانی که تصور می کنند کشورمان در این سالها خواب بوده است.
در مقابل این گروه عده ای هم هستند که معتقدند ما درست همانجایی ایستاده ایم که دنیا ایستاده است! یعنی هر کاری که میکنیم درست و کامل است و دیگر به دانش و فناوری و علم دنیا نیازمند نیستیم. این گروه هم در اشتباه هستند. ما چالشهای زیادی در صنعت بانکداری داریم که برای مرتفع ساختن این چالش ها نیازمند این هستیم که با دنیا در ارتباط باشیم.
نگاهی که ما هم اکنون نیاز داریم ایجاد تعادل در خصوص لغو تحریم ها و فضای پساتحریم است. با این رویکرد سئوالاتی مطرح می شود که باید به آنها پاسخ داد. برای مثال فرض کنید که HSBC همین امشب اعلام می کند که از فردا ایرانیان می توانند به صورت اینترنتی در این بانک حساب افتتاح کنند. یا اپل پی و آمازون و اوراکل و… همگی از فردا در ایران فعالیت خود را آغاز می کنند. سئوال اینجاست: با ورود اینها وضعیت ما چگونه می شود؟ چه تغییری می کنیم؟ آمادگی ورود این شرکتها و بانکها را داریم؟ آیا بانک های ما برای این سطح از رقابت آماده هستند؟ شرکت های ارائه محصول یا خدمات بانکی و الکترونیکی و شرکتهای پرداخت آمادگی رقابت با شرکتهای مشابه خارجی را دارند؟ جواب من منفی است.
ما از چند ماه پیش روی این مساله کار کرده ایم و نهایتا به این نتیجه رسیدیم که نه بانکها در حال حاضر آمادگی رویارویی با بانکها و موسسات مالی بزرگ دنیا را دارند نه شرکتهای حوزه آی تی و بانکداری الکترونیکی. بنابراین باید تلاش شود تا خودمان را برای مقابله با رقیبانی که در راه هستند آماده کنیم.
آنها که در حال آمدن هستند چه دارند؟
سئوال بعدی این است: آنها که در حال آمدن هستند چه دارند؟ بروید در یوتیوب و گوگل جستجو کنید که آینده بانکداری چیست تا ببینید چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. آوردههای خارجی ها برای ایران 5 یا 6 مورد است. فناوری، سرمایه، دانش روز، بازارها و مدلهای جدید کسب و کار، برترین روش ها و استانداردها و متخصصین این صنعت. ضمن آنکه این شرکتها روندهای جدید را پیشبینی می کنند و به اجرا می گذارند. ما نیز روندها را پیش بینی می کنیم اما اجرای ضعیفی داریم. مثلا یک برنامه را برای برنامه ششم توسعه پیش بینی می کنیم اما وقتی وارد اجرا می شویم از عملیاتی کردن آن، به هر دلیل باز می مانیم.
در بحث بانکها، یک سری NONE BANK(غیر بانک) وجود دارند (مثل اپل، گوگل، آمازون و…) که وارد حوزه پرداخت شده اند؛ آنها باز هستند و زیر نظر رگولاتوری هم نیستند. بانکهای ما که تحت رگولاتوری هستند باید با اینها رقابت کنند. چنانچه بانک مرکزی بیاید و اینها را محدود کرده و تحت رگولاتوری در بیاورد ممکن است به بهانه اینکه تجارت ایران باز نیست دوباره بحث بازگشت تحریم ها مطرح شود.
در بحث فناوری هم اتفاقی که در حال روی دادن است این است که تمام اشیاء با اتصال به اینترنت در حال هوشمند شدن هستند. صنعت بانکداری باید از این استفاده کند و به سمت ایجاد بانکداری دیجیتال برود. با آژانس های هواپیمایی، دانشگاهها و تمام کسب و کارهای دیگر وارد مشارکت شود و حرکت خود را به سمت و سوی بانکداری دیجیتال ببرد.
موضوع جذاب دیگر در رابطه با سرمایهای است که شرکت های خارجی با خود خواهند آورد. طبق آمار، میزان هزینه ای که در بخش آی تی بانکی غرب صرف می شود در سال 2016 حدود 140 میلیارد دلار بوده و در حال رشد است. در خاورمیانه این رقم حدود 11 میلیارد دلار است که سالیانه حدود 1 میلیارد دلار رشد دارد. در ایران این رقم حدود 3 هزار میلیارد تومان است. حال این رقم کجاها هزینه می شود؟ در بخش امنیت که جایگاه ویژهای دارد- و در بخشهای نظیر بیگ دیتا، موبایل و ….. اینها اهدافیاست که بانکها در آنها هزینه می کنند. بحث بیگدیتا یا ابرداده بسیار داغ است. این یک دارایی بسیار بزرگ در صنعت بانکداری است. البته مدیران ارشد بسیاری از بانکهای ما از آن استفاده نمی کنند و هنوز نگاهشان به ماشین و زمین و پول نقد است و داده را به عنوان سرمایه یا دارایی نگاه نمی کنند؛ موضوعی که در دنیا نگاه متفاوتی نسبت به ان وجود دارد.
دسترسی سریع و آسان به دانش و صنعت روز دیگر دستاورد مورد انتظار از تحولات پیش روست.
مورد بعدی، ایجاد بازار و بیزینسمدلهای جدید است: برای مثال نایک بهعنوان یک برند پوشاک ورزشی با اپل بهعنوان یک برند فناوری با ایجاد یک کوبرندینگ، برند یا کسب و کار جدیدی راه اندازی می کنند. شرکت خدمات نیز از چندی پیش در پی ایجاد چنین فضاهایی بوده که از ان جمله می توان به همکاری با شرکت همراه اول اشاره کرد. البته کار پیچیدهای است اما پیچیدگی مانع تلاش ما برای تجربه های جدید نخواهد شد. سئوال اینجاست: آیا بانکهای ما نمی توانند این کار را انجام دهند واینها چیزهایی است که باید از خارجی ها یاد بگیریم!؟
ورود و الزام به بکار گیری روش ها برتر و استانداردها دیگر دستاورد این حوزه در پسا برجام است. در گذشته یک سری ابزار داشتیم که با آنها محصولات را تولید کرده یا به تولیدکننده سفارش کار می دادیم یا اینکه بابت ایجاد زیرساختها پرداخت ها صورت می گرفت. هماکنون حرف روز دنیا این است که در آینده باید خودتان را با استانداردها تطبیق بدهید تا بابت سرویس، پرداخت داشته باشید نه بابت دیتاسنتر و سِرور یا اینکه کامپوننتهایی را از جای دیگری بگیرید و به سامانه خود متصل نموده و سرویس مورد نیاز را ایجاد نمایید. می بینید که روندها در حال تغییر است. امنیت از حالت پسورد و کد خارج می شود و موضوعاتی نظیر اثرانگشت، تشخیص چهره، تشخیص صدا، ضربان قلب، امواج مغزی و … در حال تغییر دادن روندهای امنیت هستند. یا بحث فاینشنال تکنولوژی (فناوریهای مالی) که در دنیا جزو بحث های اصلی روز است و سرمایه گذاری های زیادی روی آن می شود.
ورود بازيگران بزرگ “پرداخت”
اتفاق بعدی این است که بازیگران بزرگ “پرداخت” وارد بازار ما می شوند. ویزا و مستر می آیند. آمار ویزا روزانه 18 میلیارد دلار است. مستر 10 میلیارد دلار. ما در اینجا بحثی داریم به نام چالش مذاکرات. وقتی می خواهیم با ویزا مذاکره کنیم دیگر نمیتوانیم بگوییم من این شرکت یا بانک بزرگ هستم. ویزا حجم انبوهی از اسناد روی میز می گذارد و می گوید این شرایط من است و شما ملزم به تطبیق خود با این شرایط هستید.
دانش حقوقی بین المللی ما چقدر است؟ این یکی از بخش هایی است که از آن غافل شده ایم در واقع سالهاست از مباحث حقوقی بین المللی دور بوده ایم. نقطه ای است که نیاز به دانش بالای حقوقی و دقت فراوان دارد چراکه وقتی چیزی را امضا می کنیم؛ تعهدات سنگینی با خود به دنبال دارد.
داروینیسم بانکداری دیجیتال
با توجه به تصویر فوق در ایران فاز یک و دو را گذراندهایم و هم اکنون در فاز 3 هستیم که شامل مواردی نظیر کیف پول دیجیتال، موبایل، بدون کارت، کش لس و… می شود. دنیا در این فضاها حرکت کرده و ما هم در آغاز راه هستیم.
در دهه بعدی انتظار می رود هر شخص، خود یک بانک شود. یعنی هر فردی یک ابزار دارد که خود عملاً یک بانک است. در هر مکان و هر زمان می تواند امور بانکی خود را انجام دهد. من این موضوع را اینگونه تعریف می کنم: بانک موازی. موضوعی که به نظر من قابل بررسی و تامل است.
در اين سال ها كجا بوديم چه مي كرديم؟
آنچه تا کنون گفتیم مربوط به آوردههای مورد انتظار از شرکت ها، بانک ها و فعالان حوزه های مالی خارجی بوده است. حال باید ببینیم در این سالها کجا بودیم و چه می کرده ایم؟ ابتدا من یک شوخی با بانکیهای محترم می کنم: مارک تواین می گوید یک بانکدار کسی است که در یک روز آفتابی چترش را به دیگری میدهد اما به محض شروع باران، آن را پس می گیرد!
ما از سال 2001 تحریم شدیم و از 2010 به بعد تحریم ها شدت گرفت و شبکه مالی کشور را تحت شعاع قرار داد. همانطور که می دانید تحریم ها ابعاد مختلفی داشت که ما در اینجا به ابعاد فناوری و اقتصادی تحریم با تمرکز بر بخش بانکی می پردازیم؛ اثرات تحریم بر صنعت بانکداری بسیار گسترده بود که من به چند مورد مهم اشاره می کنم. مسدود شدن منابع مالی، قطع ارتباط با شبکه جهانی سوئیفت، قطع شدن روابط کارگزاری با بانکهای خارجی که طبیعتاً هزینه های صنعت بانکی کشور را چند برابر کرد.
افزون بر این موارد با بد اقبالیهایی همچون دشواری برای دریافت پشتیبانی تجهیزات و نرم افزارها، قطع ارتباط با شبکه های پرداخت بینالمللی، عدم اطلاعرسانی برای حضور نمایندگان کشور در مجامع و نشستها و جشنوارههای جهانی و… . تمام این موارد برای ما دردسرهای زیادی ایجاد کرد. اما یک دستاورد بسیار خوب هم رقم خورد؛ ما به واسطه تحریم ها مجبور شدیم خودمان ظرفیتسازی کنیم؛ ظرفیت بازارهای داخلی را بالا بردیم. شرکتهای جدید به وجود آمد و تلاش های درخور تحسینی در دسترسی به دانش روز در برخی شرکتها صورت گرفت.
برای درک شرایط پیش رو یک مثال می آورم؛ چندی پیش من به یکی از هتل های پنج ستاره کشور مراجعه کردم و دیدم که روی تابلو اعلانات نوشته اند “ویزا و مستر نمی پذیریم، فقط دلار و یورو”. در دنیا دقیقا عکس این امر صادق است. حتی بقالی ها هم مستر و ویزا را می پذیرند. البته این تقصیر ما نیست. این اجباری است که تحریم ها برای ما به وجود آورده است. آنهایی که می گویند تحریم ها هیچ اثری بر ما نداشته، به این نکات دقت کنند.
چالش بك آفيس ها
چالش بعدی در خصوص بکآفیسها است. ما هنوز در شبکه بانکی و در بکآفیسهایمان اسناد کاغذی و فرایندهای سنتیِ فراوانی داریم. در زمینه پرداخت وضعیت خوب است اما در این بخش هنوز با مشکلات جدی مواجه هستیم. انتقال پیامهای مابین دستگاههای ما هنوز کاغذی است. در سخنرانی ها و تبلیغات همیشه اعلام می کنند که ما الکترونیک شده ایم و برنامه هایی نظیر پنجره واحد معرفی می کنند اما در عمل بسیاری از دستگاهها و بانکها از اسناد و مکاتبات کاغذی استفاده می کنند. ضمن آنکه باید امضاهای زیادی روی این اسنادِ کاغذی اعمال شود تا کار انجام گردد.
رقابت افراطي بانك ها در نصب تجهيزات پرداخت
چالش بعدی در رابطه با رقابت افراطی بانکها در زمینه خدماتی نظیر ATM ها و POS ها است. رقابت خوب است و باید باشد اما به نظر من باید در این فرایند و در بخش بیزینس مدلها، اینگونه رقابت کردن بازنگری شود.
موضوع بعدی که به عنوان یک چالش ما را درگیر کرده است بحث نیروی مدیریتی صنعت بانکی است. تصریح می کنم که در بسیاری اوقات مدیران بانکی ما شجاعت تصمیم گیری ندارند. بسیاری از بانکهای ما سالیان سال است که تصمیم به خرید سامانه یکپارچه بانکی دارند اما فقط بررسیاش می کنند و در عمل اقدامی انجام نمی دهند.
در خصوص دستاوردهای پسابرجام لازم است به برخی دیگر از اثرات رفع تحریم ها به صورت تیتروار اشاره کنیم، این اثرات را ذکر می کنم: دارایی های بلوکه شده آزاد می شود، سوئیفت مجددا برقرار می گردد، بانکهای خارجی برای ایجاد شعبه در ایران اقدام می کنند که این امر به بانکهای داخلی امکان مشارکت می دهد، امکان رده بندی بانکهای ما بر اساس استاندارد ها صورت می گیرد. امید است این رتبه بندی ها به شفافیت منتج شود. در یک سخنرانی اعلام شد که برخی از بانکهای ما از حداقل استانداردهای کفایت سرمایه نیز برخوردار نیستند و برخی از آنها حتی منفی هستند که در حد فاجعه است!
باید در یکسان سازی نرخ ارز تسریع به عمل آید و وضع بازار تثبیت شده و اعتماد عمومی جلب گردد تا به سمت استانداردهای شبکه بانکی برویم.
در بخش فناوری نیز بسیاری از شرکتها مطرح دنیا وارد کشور می شوند و تجهیزاتی که در برخی مواقع به صورت قاچاق وارد می شد یا شرکتهای واسطه با چندبرابر قیمت به ایران وارد می کردند این بار با قیمت مصوب جهانی و به صورت مجاز وارد کشور می شود. البته تجهیزات را می توانیم ارزانتر بگیریم ولی سرویسها همچنان هزینه های بالایی دارند که بانکها برای داشتن آن سرویس های پیشرفته و جهانی، باید هزینه های زیادی را متحمل شوند.
در این میان، تهدیداتی هم برای شرکت های داخلی به وجود می آید. برخی اوقات شرکت های داخلی برای اخذ نمایندگی، عجولانه اقدام می کنند غافل از این امر که ممکن است بازار داخلی خود را از دست بدهند و به همان شرکت خارجی تقدیم کنند. شرکتها باید در بحث مشارکتها و اخذ نمایندگیها هوشمندانه عمل کنند.
جمع بندي
ما در 5 حوزه نیاز به تغییر و تحول داریم که با رفع تحریم ها زمینههای آن فراهم می شود. حوزه های: مدلهای کسب و کار، استفاده از فناوری، بکارگیری استانداردها، در بخش سامانه های یکپارچه بانکی و همچنین در بخش امنیت. ضمن آنکه رگولاتور هم باید خود را بهروز کند چراکه نمی تواند با قوانین و مقررات قدیمی دروازه های ایران را باز کند و با سازمان های خارجی به تفاهم برسد.
صحبت خود را با این جمله از داروین پایان می دهم: “موجوداتی که به بقا ادامه می دهند الزاماً قویترین موجودات نیستند بلکه آنهایی هستند که خود را با تغییرات تطبیق داده اند.” پس ما در این برهه از زمان باید خود را برای تغییر و تحول آماده کنیم.متشکرم