خطر ترسیم آرمانشهر از محصولات بانکی خارجی
تصمیمگیری برای استقرار، تغییر یا حتی نوسازی CORE هیچگاه تصمیم سادهای نبوده و اکثر مدیران فناوری بانکی، با توجه به عمر کوتاه دوران تصدی خویش، در پذیرش مسوولیت سنگین چنین تصمیمات دشواری که سرنوشت فناوری اطلاعات بانک را برای آیندهای طولانی مدت مشخص میسازد، احتیاط زیادی دارند؛ با اینکه ظهور رویکردهای جدید در معماری سامانههای CORE Banking و نیز توسعه و بلوغ استانداردهای ارتباطی بین سیستمها، ورود به موضوع را برای مدیران بانکی سادهتر و با ریسک کمتری همراه کرده است.
به زعم نگارنده، آنچه در این میان بیش از هر چیز جلب توجه میکند، ترسیم یک آرمانشهر از محصول خارجی برای برآوردن نیازهای بانکی کشور است؛ بدون مداقه کافی و اساسا در غیاب مطالعاتی که نشان دهد بانکها از CORE چه انتظاری دارند. شرایطی که فضا را به شدت برای اتخاذ تصمیمات نادرست و سرمایهگذاری بدون مطالعات فایده-هزینه مساعد میکند. لذا به نظر میرسد در وهله اول، مستندسازی داشتهها و شناسایی نیازها یک نیاز اولیه باشد. حتی پیش از آن، اجماع سازمان بر سر یک تعریف مشخص از CORE هم شاید ضرورت داشته باشد: بر اساس تعریف موسسه گارتنر، سیستم CORE در برگیرنده پردازش حسابهای پسانداز، گواهی سپرده، تسهیلات و اعتبارات و ارتباط با سامانه دفتر کل و ابزار گزارشگیری است. امروزه حتی COREهای به اصطلاح Legacy، به امکاناتی همچون Channel Manager و پشتیبانی از API Banking مجهز شدهاند که دسترسی بانکها به هسته اصلی سیستم بانکداری خود را نه تنها ممکن، بلکه تسهیل کردهاند و بسیاری از نیازها را در حد قابل قبولی برآورده میسازند. لازم است مدیران بانکی با آگاهی کافی از این دستاوردها، به عملیاتیسازی هر تصمیم دیگری اقدام کنند. به فرض گذر از مراحل فوق و تصمیم بر استفاده از محصول خارجی، فاکتورهای قابل توجه دیگری هم هستند که در تصمیم برای استفاده از COREهای خارجی باید مد نظر باشند که ذیلا به اهم آنها اشاره میشود: الف) در بهترین حالت، کمتر از 50 درصد یک پروژه استقرار CORE را میتوان «فنی» تلقی کرد و قسمت اصلی کار، «عزم و اراده مدیریتی برای ایجاد تغییر» و «بسترسازی فرهنگی و ایجاد آمادگی در کل سازمان برای پذیرش این تغییر بزرگ» است. تجربههایی در کشور وجود دارد که نشان میدهد در غیاب این دو عامل اصلی، پروژه استقرار CORE پس از تحمیل هزینههای سنگین به سازمان بهراحتی شکست میخورد.
ب) از نظر فنی، پوشش نیازهای اصلی بانک و مجهز بودن CORE به قابلیتهای مورد نیاز بانک از پیشنیازهای اساسی به شمار میرود. ماژولار بودن و استفاده از معماریهای مبتنی بر SOA، همچنین استفاده از ابزارهای بهروز (از زبانهای برنامهنویسی گرفته تا پایگاه دادهها) در تولید CORE اهمیت فوقالعادهای دارد. باید توجه داشت که دسترسی به متخصصان مسلط به ابزارهای نوین، بسیار آسانتر و کمهزینهتر است. ج) موضوع مهم دیگری که پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک چالش بزرگ را دارد؛ هزینههای استقرار CORE است. اهمیت هزینههای «نگهداری-پشتیبانی» و «بومیسازیهای بعدی»، مهمتر از هزینههای «خرید CORE» هستند که متاسفانه در مطالعات انتخاب CORE، توجهی درخور و مناسب به آنها نمیشود. د) داشتن پشتیبانی فنی مطمئن و البته پایدار، معیار مهم دیگری است که با توجه به تجربه سالهای قبل در تحمیل تحریمهای ظالمانه به کشور، در اختیار داشتن Source برنامهها و دانش اعمال تغییرات را بسیار توجیهپذیر کرده است. گرچه این امر هزینههای سرمایهگذاریهای اولیه را افزایش میدهد؛ ولی در بلندمدت به دلیل وابستگی بسیار کمتر به طرف خارجی و هزینههای بومیسازی پایینتر، نفع سازمان را در پی دارد.
* معاون بازاریابی شرکت خدمات انفورماتیک
سلام آقای دکتر
ممنون از مقاله خوبتون ، به نظر من می شد چند نکته رو پررنگتر مطرح کنید
مثلاً :
1- سیستم بانکداری ما هنوز بر اساس ساختارها و قوانین و مقررات سنتی دریافت پرداخت ( نگرش سند فیزیکی ) پایه گذاری شده و تاکنو کسی بر تغییر این نگرش به نگرش الکترینیک محور پیش قدم نشده است
2- علی رغم پیشرفت های فناورمحور کلیه بانکها ، فرآیندهای اداری ، مالی ، اجرایی ، کنترلی در کلیت سیستم های بانکی کشور دارای نگرش سنتی بوده و به جای خودکار سازی ، ماشینی شده اند ( بد نیست بدانید خیلی از بانکها هنوز که هنوزه دایره سیستمهای ماشینی رو در ساختارشون دارن و حتی به صورت نمادین هم شده اسم دایره رو هم عوض نکرده اند)
3- نگاه آسیب شناسانه شما به محصولات کور بانکینگ خارجی را ارج می نهم ولی به نظر من اسکوپ نگاه شما اگر اینکه ساختار فعلی بانکهای ما تغییر نماید ثمره بیشتری را به بار خواهد آورد
4- به نظرم من نباید هراسی بدل راه بدهیم از اینکه کوربانکینگی به کشور وارد شود که تمام قواعد و مقررات ما را پوشش ندهد . باید به سمت اصلاح روش ها و مقررات سنتی پیش بریم و به قول قدیمی ها به جای شکستن آیینه ، خودمان را اصلاح کنیم
5- بر اساس سال 2015 حدود 134 نسخه سیستم کوربانکینگ در جهان تولید شده که فقط 3 نسخه قطعی آن مربوط به کشورمان است که نشان می دهد که این حوزه جای کار فراوانی دارد .
6- با توجه به حوزه فعالیتم چندی پیش تحقیق مختصری در مورد چگونگی اجرای کابیت 5 در بانکهای کشور انجام دادم که متاسفانه به قدری فاصله وضع موجود با وضعیت پایه مد نظر کابیت 5 معنی دار بود که از ادامه کار منصرف شدم و این وضع به نظر من می بایست انقلابی در بانک های کشور صورت گیرد تا بحث حاکمیت فناوری اطلاعات در تمامی فرآیندها ، سرویس دهی و کلیه شئونات بانک های کشور نهادینه شود .
7- لازمه رشد ، احساس کمبود و نیازمندی است که متاسفانه خیلی از مدیران عالی ، میانی و حتی عملیاتی بانکها هیچ ( دقت کنید هیچ ) اعتقادی به ان ندارند.
8- برای انجام کارهای بزرگ ، مردان بزرگ با اراده های قوی ، توانی مضاعف و نگرش خیلی بزرگتر به همراه دید فراتر از نوک دماغ لازم است که من در خیلی بانک های کشور چنین چیزی تاکنون را مشاهده نکرده ام .
9- به نظر من مهمترین نکته بحث کوربانکینگ در کشور ، سرمایه انسانی است که با سرعت زیاد در حال مستهلک شدن است و باز مهمترین دلیل این موضوع هم عدم حاکمیت فناوری اطلاعات در بانک های کشور می باشد
10- تغییر نگرش مدیران از نگرش سنتی به واقعیت های مجازی ، تغییر رویکرد ماشینی سازی به خودکارسازی فعالیتها ، حذف ساختار سازمانی طبقه ای در بانکها وتبدیل آن به ساختار آمیبی ( هماندد بانک های اروپایی ) می تواند شروعی خوب برای این بحث باشد
موفق باشید