بازتاب یک یاداشت/ما هم منصفیم

1- وظیفه رسانه چیست؟ یکی از وظایفش تلاش برای ایجاد شفافیت از طریق اطلاع رسانی و نقد است. آیا پایگاه خبری بانکداری الکترونیک طی چند سال اخیر جز این مسیر را پیموده است؟

طبعا چنین بوده و خواهد بود اگر چه در پیمودن راه افت و خیز داشته اما از مسیر خود دور نیفتاده است. هر از گاهی نیز اشتباهاتی را مرتکب شده اما کجاست آن شخص بی خطا.

2- یکی دیگراز وظایف رسانه هشدار دادن است. روز گذشته  این رسانه طی یک یادداشتی به مدیر کل فناوری اطلاعات وارتباطات بانک مرکزی  زنگ خطری به صدا درآورد که  به محدوده خطر نزدیک می شوید. یکی از بهترین تلنگرها آینه گذاشتن روبروی شخص است. یاداشت روز گذشته با عنوان «آیا حکیمی شریفی دیگری شده است؟» اگر چه ظاهرا تلخ بود اما همانند داروی تلخ به بهبود وضعیت کمک می کرد چون هدف آن بود که نشان دهد اشتباهات دوباره تکرار نشود. قطعا انسان عاقل از گذشته درس میگیرد.

3- خوب است برخی منتقدان یادداشت روز گذشته سابقه اطلاع رسانی درباره عملکرد بانک مرکزی درحوزه بانکداری الکترونیک و پرداخت را در پایگاه خبری بانکداری الکترونیک مرور کنند. آیا کمترین خساست و کم فروغی از این رسانه دیده شده است؟ بارها و بارها صحبت های آقایان سیف، احمدی،حکیمی و دیگر مسئولان بانک مرکزی در حوزه فناوری های نوین بانکداری و پرداخت خبر اصلی این رسانه شده است.اما آیا ما وظیفه داریم همیشه شیرین بنویسیم یا خیر؟  وظیفه ما انعکاس وضعیت موجود است که در این راستا گاهی تلخ نیز خواهیم نوشت و حال که تلخ نوشتیم رسانه فرصت طلبی هستیم اما وقتی شیرین می نوشتیم رسانه عزیزی بودیم؟

یادمان باشد ما ندیم  بانک مرکزی نیستیم. هدف ما تلخ و شیرین گفتن هم نیست وظیفه ما تلاش برای تشریح وضعیت موجود و ترسیم چشم انداز آتی از طریق ابزارهای رسانه ای است البته درحد توانمان و ظرفی که با عنوان پایگاه خبری بانکداری الکترونیک در اختیار داریم.

4- این اولین بار نیست که اعلام می کنیم نقدهایی که صورت می گیرد به معنای کم رنگ کردن  زحمات بی دریغ  پرسنل شرکت خدمات انفورماتیک نیست. هر کسی به این شرکت سری زده باشد صافی و تلاش بی ادعای نیروی انسانی این شرکت در تمام سطوح را دیده است و البته این حرف نگارنده نیست هر کسی شک دارد می تواند کمی تحقیق و پرس و جو کند. از سوی دیگر شرکت خدمات بازوی بانک مرکزی در حوزه فناوری است و طبعا مجری خواسته های نهاد ناظر است. طبعا نمی توان نقدی برآنان وارد دانست.

5- چرا هنوز در بحث به جای نقد نوشته به شتم نویسنده همت می گماریم و با متهم کردن به صفاتی ناروا به طوری که برخی را می توان از طریق قضایی پیگیری کرد صورت وی را زخمی می کنیم ؟ آیا این رواست که به صورت تلفنی وغیرتلفنی بر صورت هم تیغ بکشیم و چهره تلخ کنیم ؟ آیا این رسم مباحثه است؟ آیا یادداشت دیروز جز تلنگر و هشدار چیز دیگری در خود داشت؟ به هر حال این راه مباحثه نیست. مجادله نیز جایش اینجا نیست و ما نیز اهلش نیستیم.

6-  تحلیل پاسخ های مدیرکل فناوری اطلاعات  که در شبکه اجتماعی که خود یک رسانه محسوب می شود در سایت چه اشکالی دارد؟ برای مثال اگر آقای حکیمی در رادیو صحبت می کرد نقد گفته های ایشان در سایت غیر اصولی بود؟ می گوییم شبکه اجتماعی ولی نمی گوییم شبکه اختصاصی یا خصوصی، از سوی دیگر وقتی قرار به یک مباحثه منطقی است اینکه در چه رسانه ای صحبت شده چندان مهم نیست بلکه محتوای  آنچه بیان شده اهمیت می یابد واینکه پاسخ نیز از دایره علمی فراتر نرود.

7- نگارنده اعتقاد دارد هر نوشته دارای ماهیت مستقل از نویسنده است با این حال اینکه گفته می شود نوشته دیروز با حب و بغض همراه بود،  باید بگوییم خیر اینگونه نبوده و نیست. اساسا چرا باید دوست داشتن(حب) و دوست نداشتنی(بغض) در کار باشد.
نگارنده هیچ محلی برای برای این مسئله نمی بیند. یکی از دلسوزان بانک مرکزی عنوان کرد که چون فلانی به شما وقت مصاحبه نداده است چنین یادداشتی نوشته شده سوال این است آیا ارزش وجودی جناب حکیمی به اندازه یک وقت مصاحبه است؟ دست کم نگارنده اعتقاد دارد باید کمی فراتر و با عزت نفس بیشتری به مسائل بنگیریم و قبل از بیان نظراتمان کمی شکیبایی به خرج دهیم.

8- تلاش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک آن است که برای جامعه مفید واقع شویم طبعا قضاوت درباره مفید بودن با مخاطبان است و این رسانه هیچ ادعایی ندارد که چقدر توانسته  مفید باشد و کیفیت مفید بودن آن چقدر با خطا همراه بوده است.باورداریم ما به مخاطبانمان زنده ایم و بنابراین تلاش میکنیم به حقوق آنان به بهترین  شکل ممکن احترام بگذاریم.

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
بدون نظر
  1. بانکي می گوید

    با سلام
    هرچند که نظرات را منتشر نمي‌کنيد! اما من به نوبه خود از مجموعه يادداشت‌هاي اخير در مورد عملکرد آقايان شريفي و حکيمي به شدت استقبال مي‌کنم. چون هم مديران ارشد سازمان را بر آن مي‌دارد که به عملکرد مديران زير دست خود توجه نموده و هر کسي را براي هر سمتي انتخاب نکنند. و دوم اينکه شايد آقاي حکيمي با اين نقدها کمي به فکر فرو رود و منش خود را تغيير دهد. اين يکه تازي ايشان و خودرايي در امور کلان بانکداري الکترونيک با توجه به اينکه مدير بالا دست ايشان يعني آقاي احمدي فاقد دانش کافي در اين حوزه است باعث بروز مشکلات عديده‌اي شده که بخش کوچکي از آنها در يادداشت شما آورده شده است. بر خلاف تصور شما آدم‌هاي متخصص، با تجربه و استراتِژيست در بانک مرکزي کم نيستند اما ايشان با غرور کاذب خود به انحاء مختلف از آنها بهره نبرده و سعي داشته تا خود حرف اول و آخر را در اين حوزه بزند. ضمن اينکه تخصص ايشان نيز مديريت بوده و آشنايي عميقي در حوزه فناوري‌هاي نوين ندارد.
    به هر صورت يادداشت‌هاي اينچنيني حداقل کاري است که مي‌توان براي اصلاح برخي تصميمات در سازمان‌هاي دولتي به انجام رساند.

ارسال یک پاسخ

72  ⁄  8  =