الزامات ورود به فازهای دوم و سوم بانکداری دیجیتال/ انتظار جامعه از فضای نوآوری بیش از توان آن است

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، چالش‌هایی که فضای نوآوری در کشور ما با آن روبرو است محرک های نوآوری شعاری که امسال اتحادیه جهانی مخابرات در سرلوحه کار خود قرار داده است. بهره گیری از خلاقیت و نوآوری یک انتخاب نیست؛ بلکه از الزامات بقا در عرصه رقابت است.هر اندیشه نوآورانه برای ظهور نیازمند بستر مناسب است. موضوع توسعه الکترونیک نظام بانکی در حالیکه ابر تحریم  و فشارهای اقتصادی در سپهر شبکه بانکی مدام تیره تر می شد  اندیشه های پویا و خلاق در کنار تلاش و خواست ملی بود که  توانست ریشه های این درخت تنومند را عمیق تر و استوارتر نماید تا فراتر از محدودیت ها گاه غیر ممکن ها را نیز ممکن ساختند و تجاربی را رقم زند که امروز می توان با بهره گرفتن از آنها مسیرهای توسعه را کوتاه تر کرد.یکی شرکت هایی که در این عرصه اقدامات درخوری توجهی صورت داده، شرکت خدمات انفورماتیک است که با بهره گیری از دانش روز و اندیشه متخصصان خود پروژه های بزرگی را در عرصه ملی به ثمر رسانده است. به همین جهت گفت و گویی داریم با آقای مهندس سید ابوطالب نجفی مدیرعامل این شرکت که با هم می خوانیم.
************************************
 پیش از هر چیز به عنوان فردی که در راس اولین  و محوری ترین شرکت فعال در حوزه بانکداری الکترونیک قرار دارید و دیدگاه های چند سال اخیر شما در حوزه بانکداری آینده  شما را به عنوان یکی از صاحب نظران نوآوری در صنعت بانکداری مطرح نموده چه تعریفی از نوآوری دارید؟

اگر بخواهم یک تعریف خلاقانه از نوآوری داشته باشم این گونه این واژه را تعریف می کنم که نوآوری چیزی است که نداشتن آن باعث می شود 50 درصد از شرکت‌های فهرست 500 شرکت برتر دنیا پس از 50 سال ورشکست شوند. همان طور که می دانید از فهرست 500 شرکت برتر دنیا هر سال حدود 50 شرکت خارج می شوند و 50 شرکت جدید جای آن را می گیرند و این فهرست هر سال حدود 10 درصد تغییرات دارد. به نظر می رسد عدم توجه به نوآوری مهم‌ترین عامل خروج از این لیست و یا حتی خروج از بازار باشد.
 
شرکت های فعال در حوزه بانکداری الکترونیک برای ایجاد فضای نوآورانه چه الزاماتی  را باید در دستور کار قرار دهند؟رسیدن به نوآوری نیاز به جذب افراد نوآور دارد یا اینکه ساختار نوآورانه  مجموعه را به سمت خلق نوآوری هدایت می کند؟

بررسی‌ها نشان می دهد که بیش از 60 درصد نوآوری‌ها توسط کارکنان سازمان پیشنهاد می شود. یک سازمان نوآور تجربه کردن را در بین کارکنان خود تشویق می کند و به تلاش ها پاداش می دهد که شامل  موفقیت‌ها و احیاناً شکست ها است؛ چرا که در این سازمانها این اعتقاد وجود دارد که اشتباهات منبع خوبی برای کسب تجربه مفید هستند. در یک سازمان نوآور فرهنگ شکیبایی حکمفرما است. در چنین سازمانی عموماً کنترل های بیرونی کمی وجود داشته و بر ایجاد یک نظام باز تاکید می گردد. خصوصیات دیگری که یک سازمان نوآور را متمایز می کنداین است که در چنین سازمانی آموزش سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. شرکت آمازون به تازگی پذیرفته که 90 درصد از هزینه آموزشی غیرمرتبط با کار کارکنان خود را پرداخت کند.
در پاسخ به بخش دوم سوال باید گفت که هر دو مورد یعنی هم جذب افراد نوآور و هم ایجاد یک ساختار نوآورانه می تواند یک سازمان را به سمت خلق نوآوری هدایت نماید. به هر حال همه می دانند که افراد خلاق، ویژگی هایی دارند که لزوماً در همه اشخاص وجود ندارد مانند سلامت روانی و ادراکی، انعطاف پذیری، دست برداشتن از یک قاعده و چارچوب ذهنی قبلی،  ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی، نهراسیدن از  چالش های جدید و  پیچیده، استقلال رأی و داوری و … خوب مشخص است که وجود این ویژگی ها زمینه ساز خلاقیت افراد است اما حتی افراد خلاق هم در یک سازمانی که به خلاقیت بها نمی دهد محلی برای عرضه ایده های خود نمی یابند در صورتی که مثلاً در یک سازمان نوآور یا به تعبیر پیتر سنگه سازمان یادگیرنده سعی می شود تا امنیت شغلی مناسبی  برای کارکنان  فراهم گردد و  ترس از اخراج به خاطر یک ایده یا یک اشتباه در کارکنان از بین برود، اینکار به نوبه خود به افراد جرأت می بخشد تا تغییرپذیر باشند. تربیت این ویژگی در پرسنل از سوی دیگر باعث می گردد؛ تا زمانی که ایده ای جدید در سازمان تکامل می یابد پیشتازان تغییر فعالانه و با شور و شوق این ایده و اندیشه نو را تعالی ببخشند و از آن حمایت کنند و  بر مشکلات پیاده سازی این ایده جدید چیره شوند و این اطمینان را در سازمان ایجاد کنند که خلاقیت محقق شده و نوآوری صورت گرفته است.

 شرکت  تاکنون  در راستای ایجاد فضای نوآورانه چه اقداماتی را انجام داده و چه برنامه هایی را در ادامه مسیر، پیش رو دارد؟ سودآوری، افزایش بهره وری، رسیدن به محصولات و قابلیت های تازه و خلق فرصت در به دست آوردن بازارهای جدید بخشی از نتایج مورد انتظار رویکرد نوآورانه در هر سازمانی به شمار می رود؛آیا شرکت به این نتایج دست یافته است؛ به ویژه در شرایطی که به دلیل تحریم در بسیار موارد باید به توان داخلی تکیه می کرد؟

شرکت خدمات انفورماتیک سعی کرده تا ویژگی های یک سازمان نوآور را در خود ایجاد کند و در این راستا موفقیت های خوبی هم کسب کرده است؛ توجه به آموزش کارکنان و ارتقاء سطح علمی آنها، ایجاد امنیت شغلی بسیار مناسب، استقبال از ایده های ارائه شده در شرکت (برای این منظور حتی پرتال جداگانه‌ای هم طراحی و پیاده سازی شده که در آن کلیه کارکنان با آزادی کامل می توانند کلیه ایده‌های خود را مطرح کنند و به طور مداوم این ایده ها توسط کمیته‌ای اختصاصی مورد بررسی قرار گرفته و به ایده های برتر پاداش داده شده و برنامه‌ریزی برای تحقق ایده فوق صورت می گیرد)، استقبال از تغییر (که از جمله آن به پروژه های پیشروانه در پیاده سازی چارچوب ها و به روشهای امنیتی و فرایندی در ارائه خدمات می توان اشاره کرد) و انجام پروژه های جسورانه و موفق در شبکه بانکی کشور می توان اشاره کرد. در شرکت خدمات انفورماتیک مدیریت تحقیقات فن‌آوری‌های بانکی به طور دایم وظیفه‌ی پایش، رصد، ترازیابی، دیده بانی و آینده پژوهی در حوزه‌های مختلف فن‌آوری‌های مختلف بانکی و در یک کلام نوآوری سیستماتیک را بر عهده دارد و بر اساس نتیجه حاصله برنامه‌ریزی‌های مربوط به فن‌آوری‌های آتی در شرکت انجام می‌شود.
در پاسخ به قسمت دوم سوال هم باید ذکر کنم که انجام هر گونه خلاقیتی به فرصت خلاقیت نیاز دارد؛ به هر حال  وقایع غیرمنتظره،  ناسازگاری ها، نیازهای فرایندی و تغییرات در صنایع و بازارها، ظهور تکنولوژی های جدید، تغییرات نگرشی و حتی تحریم ها می تواند فرصتی برای خلاقیت باشد. همان‌طور که ذکر کردید سودآوری، افزایش بهره وری، رسیدن به محصولات و قابلیت های تازه و خلق فرصت در به دست آوردن بازارهای جدید، تنها بخشی از مزایای نوآوری است و نوآوری مزایای دیگری هم مانند افزایش انگیزه کارکنان، ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی، تحریک و تشویق حس رقابت، کاهش بوروکراسی اداری، کاهش پشت میزنشینی و تشوق عمل گرایی نیز هست که بنده فکر می کنم شرکت خدمات انفورماتیک به برخی از آنها دست یافته است و در دستیابی به موارد دیگر مصرانه در حال تلاش است.  

با توجه به رشد سریع فناوری در حوزه هایی که با فناوری اطلاعات گره خورده اند به دلیل  حضور شرکت های پیشگامی که بازارهای جهانی را در اختیار دارند و همچنین تقاضای مشتریان و مخاطبین محصولات برای دسترسی به آخرین دستاوردها به ویژه از شرکت شما که نقش خاصی در پروژه های کلان ملی بر عهده دارد،ایجاد فضای نوآورانه با چالش های جدی روبه رو باشد؛ ضمن بر شمردن چالش های پیش رو ، راهکار شما برای مواجهه با این چالش ها چه بوده است؟

همانطور که ذکر کردید؛ رشد سریع فناوری اطلاعات و گسترش حوزه های اثرگذاری آن در تمام شئونات زندگی انسان باعث شده است تا فضای ابهام آمیزی پیش روی سازمانها قرار گیرد چرا که سرعت تحولات به گونه ای است که گاه مدیران سازمانها باید متحیرانه به آن نگاه کنند و سعی در ارزیابی و دیدبانی حدود اثرگذاری آن بر روی کسب و کار سازمان خود داشته باشند. البته از سوی دیگر این تغییرات در حوزه تجارت و اقتصاد توانسته است شکوفایی و رونق غیرقابل وصفی را به تعاملات شرکتها و معاملات مالی ببخشد به هر حال ما باید بپذیریم که پیشرفت ها و تغییرات حوزه فناوری اطلاعات روش کارکرد افراد، سازمان ها و دولت ها، امور اقتصادی و حتی اجتماعی را می تواند تغییر دهد و در این میان اگر سازمانها به این تغییرات که مقابله پذیر و برگشت پذیر نیستند به عنوان ابزاری برای ایجاد ارزش درفعالیت های تجاری خود نگاه کنند می توانند مرزهای جغرافیایی و زمانی و کلیه مرزهای بازارهای کسب و کار خود را از میان بردارند؛ که این مهم خود حرکتی نوآورانه و نگاهی متفاوت به آنچه که قبلا بوده است محسوب می گردد. به عبارت دیگر بنده اعتقاد ندارم که پیشرفت و نوآوری در گوشه دیگری از جهان لزوماً بر فضای نوآوری در سوی دیگری از جهان تاثیر مخرب و منفی دارد؛ چون نوعی از خلاقیت و نوآوری تاثیرگذار، خلاقیت انطباق پذیر یا تدریجی است؛ به این معنا که بهبود یک ایده مطرح شده یا یک پیشرفت صورت گرفته در گوشه ای از جهان و انطباق آن با کسب و کار و بومی کردن آن نیز خود نوعی خلاقیت است.

در واقع بنده نیز مانند بسیاری از افراد فعال در حوزه خلاقیت و نوآوری اعتقاد دارم که چالش‌هایی که فضای نوآوری در کشور ما با آن روبرو است بیشتر از سوی فرهنگ و سیاستگذاری‌های انجام شده در جامعه ما است؛ به عبارت دیگر انتظار جامعه ما از فضای نوآوری بیش از توان آن است مثلاً اگر فرد یا سازمانی توانسته باشد به دستاوردی خاص برسد به سرعت آن دستاورد را با دستاوردهای کشورهای پیشرفته مقایسه کرده و اهمیت آنرا ناچیز جلوه می دهیم و از طرف دیگر دستاوردهای ایرانیان خارج از کشور را که عموماً  به خاطر شرایط و امکانات کشورهای خارجی به دست آمده، سدشکنی می دانیم و آن را جذاب می بینیم در حالی که هر پیشرفت تدریجی در کشور با ارزش بوده و در حوزه نوآوری و خلاقیت قرار گرفته و می بایست تبلیغ و تشویق گردد.

 آنچه مسلم است ارائه محصولات جدید در قالب بانکداری الکترونیک بر پایه زیر ساخت های منعطف و مقیاس پذیر امکان ظهور و عرضه می یابند؛ محصول اخیر شرکت  با نام (ABIS)در حوزه سامانه بانکداری متمرکز که در 100 شعبه بانک سپه با موفقیت راه اندازی شده تا چه میزان زمینه را برای ارائه محصولات جدید و به روز فراهم می کند؟آیا این محصول را می توان یک محصول نوآورانه دانست ؟

قطعا این محصول یک محصول نوآورانه است. بانک های مشتری شرکت ترکیبی از بانک های بزرگ و کوچک هستند؛ بانک‌های بزرگ  حجم تراکنشی بسیار بالایی را باید در لحظه پردازش کرده و محصولات  متنوع و روزآمد خود را با چابکی مورد انتظار مشتریان خود ارائه نمایند و از سوی دیگر بانک های متوسط و کوچکی هستند که از تعداد شعب و تراکنش‌های کمتری برخوردارند و برای باقی ماندن در عرصه رقابت با بانک های بزرگ باید هر روز محصولات جدیدی ارائه دهند .در چنین فضایی باید شرکت به هر دو  نوع بانک به نحو مطلوبی ارائه خدمت نماید و این کار بسیار دشواری است که خوشبختانه شرکت براین مهم فائق آمده و با ارائه کرهای متفاوت در صدد تامین خواست مشتریان خود است. یکی از این محصولات بانک ایران است که با وجود قدمت آن همچنان برای بانک های بزرگ بدون رقیب است و دیگری محصول” ABIS” که با فناوری های نوین مطابقت داشته و بسیار محصول چابکی است و از امکان ارائه خدمات جدید بر این بستر برخوردار می باشد . در حوزه نرم‌افزار بسیاری از نوآوری‌های متصور برای سامانه یکپارچه بانکی؛ دراین محصول اجرایی شده است. بنابراین محصول ارائه شده از مختصات فنی متناسب با ابعاد و تنوع محصولات قابل ارائه و در عین حال با قابلیت تطبیق پذیری با سامانه های متمرکز بانکی سایر بانک‌ها برخوردار است.

 هر روز شاهد تبلیغات گسترده بانک ها در خصوص ارائه محصولات جدید هستیم آیا می توان فضای ایجاد شده را نوعی حرکت به سمت نوآوری تعبیر کرد؟

همانطور که در پاسخ به سوالات قبلی نیز اشاره کردم خلاقیت دو نوع دارد: خلاقیت بنیادی و خلاقیت انطباق پذیر. خلاقیت بنیادی الگوی متعارفِ رفتار یا باورهای متعارف را در هم می شکند و در حقیقت این شیوة خلاقیت است که راه و روش های پذیرفته شده ای را که کار ها قبلاً از آن طریق انجام می شدند را به چالش می کشد؛ می توانیم بگوییم که این نوع از خلاقیت باعث بخش عمده‌ای از نوآوری های تکنولوژیک است.اصطلاح پارادایم شیفت عملا در این حوزه معنا پیدا می‌کند. خلاقیت انطباق پذیر اما بدنبال بهبود کیفیت در فرایندها و محصولات و کمیت تولیدات و خدمات است و سعی دارد بر کارایی و هزینه تاثیر بگذارد. به نظر من حتی اگر نتوانیم ارائه بسیاری از محصولات مورد اشاره در سوال را نوآوری بدانیم به راحتی می توانیم بخشی از آنها را جزو خلاقیت های انطباق پذیر محسوب کنیم؛ چون حتی اگر این خدمات، خدماتی باشند که قبلا در کشورهای دیگر و به طریقی دیگر مورد استفاده قرار گرفته اند باز بومی کردن آنها و سازگار کردن آنها با شرایط شبکه بانکی کشور خالی از نوآوری نیست.

 چه پیشنهادی برای پیشگیری از اتلاف سرمایه ها به جهت اقدامات موازی و هدایت سرمایه‌های فکری که می توانند در پیشبرد برنامه های بانکداری الکترونیک کمک کنند، دارید؟

بنده فکر می کنم به جهت پویایی حوزه کسب و کار بانکی و الزام در کسب مزیت رقابتی پایدار و همچنین تاثیر عوامل دیگری مثل اینترنت و جهانی شدن که مبادله و دسترسی آسان اطلاعات و دانش را موجب می گردد، سازمان های مرتبط با حوزه کسب و کار بانکی برای پیشبرد برنامه‌های بانکداری خود قبل از نگرانی در خصوص اتلاف سرمایه های فکری به جهت اقدامات موازی سازمان‌های دیگر، باید نگران مدیریت صحیح دانش به عنوان متضمن اکتساب، رشد و حفظ سرمایه های فکری، در سازمان خودشان باشند.
 نقش مهم CKO این روزها در سازمان‌های مدرن به سرعت در حال جایگزینی CFO به لحاظ اهمیت است و این به این معنی است که سرمایه‌های دانشی به شدت نقشی مهم‌تر از سرمایه‌های مالی و ملموس پیدا می‌کنند. به هر حال ما در عصری زندگی می کنیم که تحولات و تغییرات شگرفی به وقوع پیوسته و همچنان در حال ادامه است و نقش سرمایه‌های دانشی در کسب مزیت پایدار رقابتی، به صورت انکارناپذیری اثبات شده است چرا که سرمایه دانشی یک عامل محرک برای نوآوری و کسب مزیت رقابتی است. اما سرمایه های دانشی سازمانها تنها شامل سرمایه های انسانی مانند مهارت ها، تجربیات و خلاقیت های کارکنان نیست بلکه سرمایه های ساختاری (مانند قواعد، سیستم ها، فرهنگ، پایگاه داده های سازمانی، استراتژی، فرایندها و ساختار سازمانی ) و سرمایه های مربوط به  مشتری (مانند وفاداری و رضایت مشتری) نیز جزو سرمایه های دانشی سازمان ها محسوب می گردد. با تعریفی که از سرمایه های دانشی ارائه شد؛ مشاهده می گردد که برای جلوگیری از اتلاف این سرمایه ها، حوزه های کار بسیار زیادی برای سازمان ها و به خصوص دست اندرکاران حوزه کسب و کار بانکی در کشور وجود دارد که شایسته توجه مدیران این حوزه است.  
در ضمن به جز بحث مدیریت دانش که در ابعادی کوچکتر، راهکاری اثبات شده برای حفظ سرمایه های فکری در یک سازمان و در ابعادی بزرگتر، راهکاری برای حفظ سرمایه های فکری در یک کشور است، تبدیل سازمان ها به سازمان های یادگیرنده نیز می تواند در جلوگیری از اتلاف سرمایه های فکری، آنها را یاری نماید که این موضوع نیز مختص حوزه کسب و کار بانکی نیست.

چه چشم اندازی را در مسیر پیش روی الکترونیک شدن نظام بانکی در کشور تصویر می نمایید و تا چه حد این چشم انداز متاثر از اندیشه های خلاقانه خواهد بود؟

در راستای همان مواردی که در خصوص جهانی شدن و تحولات و تغییرات شگرف تکنولوژیک در عصر حاضر عنوان شد، مسلماً مسیری که تحولات بانکداری در داخل کشور با آن روبرو است با مسیری که در دیگر  کشورهای جهان در این حوزه طی می گردد؛ متفاوت نیست. با در نظر گرفتن این امر که کشورهای زیادی هستند که صنعت بانکداری آنها با سرعت بیشتری تحولات را پذیرفته و به کار می گیرد و به تجارب و موفقیت ها و تمایزات رقابتی چشمگیری هم دست می یابد و مردم این کشورها نیز از تغییرات ایجاد شده در صنعت بانکداری این کشورها استقبال می کنند و ما اخبار و آمار مربوط به این موفقیت ها را شاهد هستیم،  به نظر می رسد نظام بانکداری کشور ما نیز به مرور از فازهای تحول بانکداری دیجیتال عبور کند و به شکوفایی که در خور این حوزه کسب و کار است دست یابد.
البته ذکر این نکته را ضروری می دانم که منظور از الکترونیک شدن صنعت بانکداری یا بانکداری دیجیتال صرفاً استفاده از تکنولوژی دیجیتال در صنعت بانکداری نیست؛ بلکه بانکداری دیجیتالی نیازمند تغییر در مدلهای کسب و کار بانکی است که این موضوع متفاوت از داشتن تکنولوژی های دیجیتالی مانند بانکداری مبتنی بر موبایل است؛ در واقع  یک بانک دیجیتال از سطح وسیعی از توانمندی های مبتنی بر تکنولوژی استفاده می کند که بانک را قادر می سازد تا روشهای جدیدی برای تعامل با مشتریان و ارائه سرویس ها پیدا کند تا ارزش ارائه شده به مشتری و کسب و کار را بهبود دهد. در بانکداری دیجیتال همه استفاده کنندگان نهایی (مشتریان، کارکنان بانک، شرکای تجاری) می توانند به هر جزء از سیستم های بانکی در هر زمان و با هر روش دلخواه (ابزارها و کانال های ارتباطی دلخواه) دسترسی داشته باشند و آنها را سفارشی کنند. فازهای تحول و دستیابی به بانکداری دیجیتال اختصاراً به سه فاز تبدیل آیتم های آنالوگ به دیجیتال، تبدیل فرایندهای آنالوگ به دیجیتال و دیجیتالی کردن کسب و کار تقسیم می گردد که با توجه به اینکه بانک های داخل کشور و حتی بسیاری از بانک های جهان (هرچند با سرعت های متفاوت)، اکثراً در فاز دوم تحول و حرکت به سوی بانکداری دیجیتال هستند لذا در فاز دوم و سوم تحول می توانند به صورت چشمگیری از خلاقیت و نوآوری برای کسب مزایای رقابتی استفاده کنند و با تمرکز بر روی ارزش دریافتی و تجربه مشتری از سرویس هایشان، تاثیر قابل توجهی را به وجود آورده و از دارایی‌های دیجیتالی کسب درآمد کنند.

 در خاتمه گزارش کوتاهی از مهمترین اقدامات انجام شده در سال گذشته و مهمترین برنامه های شرکت در سال جاری ارائه فرمایید؟

بیش از دو دهه از فعالیت شرکت خدمات انفورماتیک می گذرد؛ در طول این سالها شرکت همیشه تلاش نموده افزون بر ارتقاء سرویس های در حال ارائه خود و افزایش ظرفیت ها در فضایی امن به ارائه سرویس های جدید نیز بپردازد؛این رویکرد توان مثال زدنی  را در شرکت ایجاد نموده که سال گذشته مدیریت قریب به پانزده میلیارد و پانصد میلیون تراکنش را با افزایش 60 درصدی نسبت به سال قبل در سامانه شاپرک، بیش از سیزده میلیارد و هشتصد میلیون تراکنش شتابی  را با رشد 38 درصدی نسبت به سال قبل، حدود 2 میلیارد تراکنش شهاب با 25 درصد افزایش، بیش از یک میلیارد، دویست میلیون تراکنش  سامانه پایا با رشد 37 درصدی این سامانه در مقایسه با سال 92 و اجرای طرح ظرفیت‌سازی جدید شتاب برای پردازش بیش از 100 میلیون تراکنش در روز ، با پایداری بیش از 98 درصد را به ارمغان آورده است.
در کنار این اقدامات یکی از مهمترین پروژه هایی که به طور رسمی به بهره برداری رسید سامانه چکاوک بود که افزون بر تاثیر گسترده آن در تسهیل روند نقل و انتقال چک  و تضمین امنیت  آن در فضای الکترونیکی این انتظار را در شبکه بانکی ایجاد نموده که با توسعه قابلیت های آن در قالب سامانه های تکمیلی  همچون “صیاد”بیش از پیش شاهد کاستن از دغدغه های مردم در خصوص چک های برگشتی و در سطح کلان آن ممانعت از پولشویی های احتمالی  باشیم.
 خوشبختانه تمام اقدامات توسعه ای شرکت در شرایطی برنامه ریزی و اجرا می شود که مقوله امنیت اولویت اول آن بوده است؛ به گونه ای در سال گذشته استقرار سیستم مدیریت امنیت اطلاعات (ISMS) و اخذ گواهینامه بین‎المللی استاندارد ISO 27001 با موفقیت در کل شرکت اجرایی شد و این روند در سال جاری  نیز علاوه بر افزایش ظرفیت و پایداری سرویس ها و پاسخگویی روزآمد به نیاز شبکه های بانکی به عنوان بازوی فناورانه بانک مرکزی ج.ا.ا تداوم خواهد داشت.
       شاید مناسب باشد در این جا به این مهم نیز اشاره کنیم که برای تقویت زیر ساخت هایی ارتباطی مورد نیاز مشتریان شرکت، افزایش 10 برابری ظرفیت و پهنای باند شبکه های بین بانکی را با موفقیت انجام دادیم و همچنین مجوز SAP را نیز از سازمان تنظیم مقرات ایران اخذ نمودیم. همه این موارد در کنار موفقیت های  کسب شده در مجامع علمی همچون کسب مقام سوم پژوهش های توسعه ای در جشنواره خوارزمی برای محصول “آریاگیت” نشان از حرکت روبه جلوی شرکت برای دستیابی به اهداف بلندی است که چرخه بانکداری الکترونیک را همسو با آخرین تحولات جهانی به گردش در می آورد.
منبع:روابط عمومی شرکت خدمات انفورماتیک