جدال psp و epo /رگولاتور از کسب و کار عقب است
گفتگو با علی اکبر نامداری مدیرعامل شرکت توسن
تضادی رادرمدل کسب و کارشاپرک و سپاس میبینیم.در شاپرک اپراتور موبایل به صورت b2b وارد کسب وکار میشود و درقالب خدماتی چون ussd به شرکتهای psp خدمات میدهد. درسپاس اپراتور درنقش b2c ورود پیدا میکند.
یعنی اپراتور در قالب سپاس در نقطه فروش رقیب psp می ود یعنی ارائه دهنده خدمات به psp ها در نقطه نهایی ارائه خدماتشان به رقیب تبدیل آنها می شود./به نظر میرسد رگولاتور از کسب و کار کمی عقب است./احتمال در آینده باید شاهد جدال psp و epo در مراکز فروش باشیم
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،پرداخت خرد در ایران به یک مسئله غامض تبدیل شده است. شبکه پایانه های فروشگاهی با متولی گری شرکت هایpsp و شبکه پایانه های راهبران کیوا(epo ها) درکنار هم آینده صنعت پرداخت را با چالش اساسی مواجه خواهد کرد. از سوی دیگر بانک مرکزی هنوز اعلام نکرده چه تمهیدی برای عدم تداخل این دوشبکه و پیشگیری از اخلال دررقابت موثر در شبکه پرداخت درنظردارد. در گفتگو با علی اکبر نامداری مدیرعامل شرکت توسن به بررسی کیف پول ومدل های پرداخت خرد در جهان و ایران پرداخته ایم ،که این گفتگو را با هم میخوانیم:
*********************************
تجربه های پرداختهای خرد در ایران چرا اغلب ناموفق بوده اند؟
در حوزه پرداختهای خرد در ایران، تا کنون چند تجربه انجام شده و هریک به دلیلی متوقف شده یا شکست خورده اند. یکی ازاین طرح ها در قالب سهمیه بندی سوخت انجام و طرح پرداخت الکترونیک بر روی کارت سوخت افراد، با مشارکت بانک ملت و وزارت نفت بسترسازی شد .گرچه این بستر هنوز هم وجود دارد اما این طرح چندان با توفیق همراه نشد.
*اگر بخواهیم آسیبشناسی کنیم چه دلایلی موجب این ،عدم موفقیت شده است؟
علت آن بود که طرح از نقطه درستی آغاز نشد. وقتی کاری از یک نقطه غیر بهینه کلید میخورد،عملا برگشت به مسیر صحیح ،یا غیرممکن است یا پرهزینه. ضمن اینکه پذیرش دوباره از سوی مشتری نیزمشکل تر ازقبل خواهد بود.
همانطور که میدانید پرداخت خرد چند خصیصه مهم را داراست که یکی سرعت زیاد پرداخت است و دوم گستردگی استفاده و کاربرد پذیری در کسب و کارهای مختلف ،یعنی اینکه شخص برای هر کسب و کاری نیاز به همراه داشتن یک کارت نداشته باشد.
شاید یکی از دلایل عدم استقبال طرح مورد اشاره عدم گستردگی استفاده بود که فقط درمراکز عرضه سوخت،کاربرد داشت و عملا فرهنگ استفاده از آن گسترش نیافت. به همین خاطر یکی از راهبردهای پیشبرد کیوا ،آن است که بستری آماده شود تا در پرداختهای خرد تعدد کارت در جیب افراد به وجود نیاید. برای نمونه کارتهای مترو و شرکت واحد تهران به صورت الکترونیک است. اما این کارتها در شهرهای دیگر کاربرد ندارد. لذا فراگیری کاربرد کارتها از اهمیت بالایی برخوردار است.
*تجربههای این چنینی در کشور ما باز هم دیده میشود؟
بله، در مشهد «من کارت » راهاندازی شده است. در اهواز نیز این طرح در گستره محدودتری اجرا شد، این کارت هم در دو حوزه حمل و نقل و نانواییها بیشتر کاربرد دارد. اما صرفا در مشهد است که اگر کسی وارد این شهر شود ،امکان استفاده از کارت را دارد.
* امکان ایجاد کیف پولی در قالب مشارکت بانک شهر، توسن و شهرداریها هم قابل اجرا است، آیا در این حوزه وارد شدهاید؟
بله طرحی از طریق شرکت سها ،که مسئول اجرای طرح بلیط الکترونیک تهران است، در دست مطالعه و اجرا قرار دارد و در بخشهایی از کشور طرح کیف پول را اجرا می کنند.اما نکته آن است که اینگونه اجرا ما را به جایی نخواهد برد.
*به چه علت؟
به نظرمیرسد پررنگ نبودن نقش رگولاتور یا هسته هماهنگکننده باعث شده تا بانکها خود براساس مطالعات و تجربههای جهانی که در اختیار دارند به اجرای ایده هایی بپردازند که با روشهای متفاوت انجام می شودو لاجرم آزمونو خطاها پرهزینه میشود.
* آیا" طرح سپاس " باعث خواهد شد این وحدت رویه ایجاد شود؟
به نظر میرسد با توجه به آنچه درباره "سپاس" تاکنون عنوان شده ؛ این طرح به سمت هماهنگی نظام پرداخت خرد حرکت کند. به طوری که همه ذی نفعان و بازیگران پرداخت خرد به نحوی زیر چتر این طرح به هماهنگی برسند.در واقع ذیل سوئیچ سپاس شبیه ساختار شاپرک،راهبرانی پیشبینی شدهاند که میتوانند متعدد اما هماهنگ باشند.
*آیا به نظر شما ایجاد" سپاس" به عنوان یک مدل کسب و کار ،تضادی در فرایند پرداخت و در تقابل با شاپرک ایجاد نمی کند؟
از دید بانک مرکزی اگر بخواهیم نگاه کنیم میبینیم که این بانک غیر از این رضایت نمیدهد. چندعامل هم این مساله را توجیه میکند. یکی از عوامل جلوگیری ازخلق پول است.
*چگونه خلق پول انجام میشود ؟اگر مکانیزم به گونهای هست که کیف از کارت بانکی تغذیه شود دیگر خلق پول و از این مسائل رخ نمیدهد .در کارت شارژهای تلفن همراه،کمی مساله متفاوت است اما در کیف پول، وضعیت مشخص است.
*من هم با شما موافقم .این مسائل کاملا قابل نظارت است چراکه در نهایت موسسه محدود، به عنوان صادرکننده کیف پول مجوز خود را از بانک مرکزی دریافت می کنند و طبیعی است که میتوان با یکسری استانداردهای نه چندان پیچیده که دردنیا مرسوم هست، نظارت شوند وکار را عملیاتی کنند.اگر قرار باشدبا نام امنیت هر فرایندی را به صورت متمرکز انجام دهیم که این خود یک نظام دولتی جدید است،دراین نگرش که؛برای حفظ امنیت همهچیز رامتمرکز نگاه کنیم،اتفاقا نافی امنیت است.چون امکان نظارت را کاهش میدهد اینکه بخواهیم همهچیز را متمرکزببینیم تا مباداخطایی صورت گیرد،خوب بود هیچ بانکی ایجاد نشود و همه بانکهادربانک مرکزی ادغام شوند.آیا اینگونه امنیت کامل می شود و خطایی صورت نمیگیرد؟اتفاقا نتیجه برعکس می شود چون تداخل بین نظارت و اجرا مهمترین عامل نافی امنیت است،در نتیجه به این نقطه میرسیم که بانک مرکزی بایدوظایف رگولاتوی خودرا اجرا کندو اگر نهاد ناظر به دنبال افزایش ضریب امنیت است باید ازطریق تدوین ضوابط واستانداردهای جامع و مانع ،قابلیت نظارتی خود را بالا ببرد.
*موضوع دوم چیست که باعث شده بانک مرکزی روی متمرکز رفتار کردن تاکید کند؟
موضوع دیگر تقلب و کلاه برداری است. معتقدم اگر قرار بود اینگونه باشد می بایست بانکهای ما،هر روز شاهد کلاهبرداری و هک باشند.درحالی که اینگونه نیست واگر هم سواستفادهای صورت می گیرد قریب به اتفاق آنها حاصل خطا و کم آگاهی کاربر یا تخلف متصدی بانک است وما درسامانههای بانکها هک یا تخلف زیادی رانمیبینیم.لذا اینجا هم منطقی این است که بانک مرکزی با تدوین ضوابط دقیق به نظارت موثر(کارا و اثربخش) بپردازد.
*مدل کسب و کار سپاس را چگونه میبینید؟
اگر به مدل مشارکتی آن توجه کنیم؛ معمولا مدل خوبی است.اما اگر به مدل کلان نظام پرداخت بنگریم،تضادی رادر مدل کسب و کار شاپرک و سپاس میبینیم.در شاپرک اپراتور موبایل به صورت b2b وارد کسب وکار میشود و درقالب خدمات ussd به شرکتهای psp خدمات میدهد. درسپاس اپراتور درنقش b2c ورود پیدا میکند. یعنی اپراتور در قالب سپاس در نقطه فروش رقیب psp می شود به تعبیر دیگر ارائه دهنده خدمات به psp ها در نقطه نهایی ارائه خدماتشان به رقیب آنها تبدیل می شود و بانک مرکزی باید به این ظرایف توجه کند و فکرمیکنم این مسئله در آینده باعث چالشهایی در بازار پرداخت کشور شود.
در کشورهای دیگر مدل کسب و کار چگونه است؟
در کشورهای دیگر کسب و کار پرداخت یا در اختیار اپراتورهاست یعنی؛به صورت b2c خدمات میدهند، یاخارج از اختیار آنهاست و به صورت b2b با بازیگران پرداخت همکاری میکنند و معمولا درکشوهایی اپراتورها پرداخت رابه عهده گرفتند که بسترمالی ضعیف بوده است اما در کشور ما این گونه نیست.
*اپراتورها در ایران هم بیشتر b2b را ترجیح میدهند منتها مجبورند براساس روند بازار که بانک مرکزی بر آن اثر باز دارنده دارد حرکت کنند.
طبیعی است. چون اپراتورها در b2b با حداکثر 30 بانک و 12 شرکت psp در تماسند اما در سپاس باید با میلیونها نفر در تماس باشند. ضمن اینکه سهم سود از گیت پرداخت در هر دو حالت چندان با هم فرقی نخواهد داشت. البته درابتدا مقاومتهایی داشتند و تا مدتها مایل نبودند ussd ازطرق شرکتهای psp و بانکها پشتیبانی شود،اما این نگاه به مرور تغییر کرد.در واقع در این میان استقرار یک مدل کسب و کار کم چالش باید مدنظر رگولاتور پولی و مخابراتی باشد.اکنون اپراتورها به این نکته رسیدهاند که b2b برای آنها مفیدتر است.این تجربه و تغییرنگاه، نشان می دهد نوع گفتمان و مذاکره رگولاتورهای پولی و مخابراتی و بازیگران بازار پرداخت از اهمیت بالایی برخوردار میشود.
*علت چیست که ما شاهد چنین گفتمانی سازنده ای نیستیم؟
به نظر میرسد رگولاتور از کسب و کار کمی عقب است. بانک مرکزی براساس فکر و روش خود ،مدلی را پیاده سازی میکند ،در حالی که اغلب در حوزه آن طرح ،قبلا تجربههایی با روشی متفاوت صورت گرفته ودر نتیجه تداخل دراجرا رخ میدهد ولاجرم رگولاتور به دلیل قدرت نظارتی خود ،خواهان توقف طرح میشود.
*به نمونههایی ازاین توقفها میتوانید اشاره کنید؟
از نمونههای این توقفها، یکی ثمینکارت است. دوم کیف پول 123 جرینگ بود.در ussd نیزمجموعه سرویسهایی راهاندازی شد که بعدا مجبور شدند آن را متوقف کنند.
و فکرمیکنید چه صدماتی به بازار وارد کند؟
به هر حال چنین روندهایی باعث فشار به بازار شده و نوعآوری را تحتالشعاع قرامیدهد درحالی که اساسا این نوآوریهاست که باعث توسعه سرویس میشود. با شرایط حاکم اگر قرار باشد هر نوآوری متوقف شود یا احتمال آن برود که نوآوری انجام شده بعدا متوقف شود،رقابت ذینفعان درسنجش بازار را به هم میریزد و به نوعی پیشرو بودن چندان هم مزیت تلقی نمیشود و ممکن است، بعضا مورد مزمت هم قرار گیرد.
*در بحث آنلاین بودن و آفلاین بودن هم سوالاتی مطرح است نحوه عمل چگونه باید باشد؟
اساسا کیف پول آفلاین است و مگر برای شارژ یا دشارژ که سپاس هم همین گونه است چون اگرغیرازاین باشد ضعف آن محسوب میشود چراکه وقتی تراکنشی هایی که می تواند آفلاین انجام شود به صورت آنلاین انجام میشود،علاوه بردرگیر کردن و بالابردن بارترافیکی شبکه ضریب امنیت شبکه رانیزکاهش می دهد، درحالی که در تراکنش آفلاین معمولا هر شب یا هرچند ساعت یکبارتخلیه انجام میشود. ضمن اینکه هزینه تراکنش آنلاین هم بالاست ودر پرداختهای کوچک هزینه تراکنش بیش ازمبلغ خریدمیشود.همچنین سرعت را هم کاهش میدهد .این در حالی است که میزان هزینه هر تراکنش به عنوان اولویت درایجاد کیف پول در دنیا به حساب میآید.
*مدلهای مرسوم در جهان چگونه است؟
مدلها یا بانکمحورهستند یا اپراتورمحور یا مشارکتی.درکشورهایی که بانک ها حضورقوی ندارند اپراتورها خدمات پرداخت را برعهده گرفتهاند،در کشورهایی هم مشارکتی است . به هر حال بر اساس زیست بوم، پولی- مخابراتی هر کشور مدلها متفاوت است. البته psp ها با توجه به اینکه غیرمستقیم تحت مالکیت بانکها محسوب میشوند درزمره کشورهای بانک محوردرنظر گرفته میشوند.
امروزه با توجه به بحث موبایل هوشمند و شبکههای اجتماعی مدلهای پرداخت درحال تحول است ونقش رگولاتورها نیز متفاوت شده است .لذا مدلهای کسب وکار پرداخت لاجرم دچار تحولات بنیادین خواهد شد و دراینجا رگولاتور را بر آن میدارد که خود را متحول کنند تا بتوانندهمسو با جریان، به ایفای نقش بپرداند.
*نکته دیگر آن است که با راهاندازی سپاس باید، در جامعه منتظر پایانههای جدید برای پرداخت خرد باشیم؟
ابتدا باید منتظر باشیم ببنیم که سپاس چگونه بستری را میخواهد راهاندازی کند؟ ولی به هر حال این یانانه در نقاط فروش باید پایانهای را قرار گیرد.حال از شبکه پایانههای فروشگاهی کمک میگیرد یا پایانههایی جدیدی را نصب میکند ، خود مقولهای است که باید منتظر باشیم . البته با توجه به وضعیت موجود "سپاس و شاپرک" به نوعی در نقطه فروش به رقیب هم تبدیل شدهاند . ضمن اینکه PSPها هم هر یک جداگانه در فروشگاهها کارت خوان دارند بنابراین بعید می دانم که امکان همکاری سپاس و شاپرک در مرکز فروش وجود داشته باشد.
*بحث کیف پول چالشهای فنی و بازار چگونه خواهد بود؟
در بحث فنی ،چالش خاصی وجود نخواهد داشت بخصوص با تجاربی که شرکت خدمات انفورماتیک دارد طبعا از بعد فنی این بستر از کیفیت لازم برخودار خواهد بود. بحث اصلی فرهنگسازی است و اینکه در بازار نیاز به استفاده ایجاد شود. که بر همین اساس باید امکان پرداخت در کسب و کارهای مختلف وجود داشته باشد. بنابراین مدل کسب و کاروبازاریابی دو چالش اصلی پیش روی کیف پول الکترونیک در کشور ماست. به نظر من روی بحث ِ مدل کسب و کار در کشورما به صورت اصولی فکر نشده است. در خصوص "سپاس" هم هنوزهمه ابعاد آن اعلام نشده که بتوان به درستی به تحلیل آن بپردازیم و کارهایی که انجام میشود را با آن همسو کنیم .اما اگر به گونهای باشد که در پرداخت خرد ، فقط یک محصول امکان اجرا داشته باشد .طبعا باعث مهاجرت نوآوری از بازار می شود.
*ضریب موفقیت سپاس را چه میزان میدانید؟
باید منتظر بود. اکنون به درستی نمیتوان پیشبینی کرد به نظر میرسد PSPها هم باید بتوانند مجوزراهبری را بگیرند وگرنه باید منتظریک شبکه پایانهجدید،درفروشگاهها باشیم. طبعا باید سرمایهگذاری جدیدی برای ایجاد شبکه جدید انجام شود. در حالی که شبکه پایانههای فروشگاهی هماکنون وجود دارد وبهتر است از آن استفاده کنیم واساسا این خیلی غیرمنطقی خواهد بود که ما از ظرفیتهای موجودمان استفاده نکنیم. مانند این است که ما زیرساخت راههای کشوررا داریم ولی بخواهیم زیرساخت راه جدیدی ایجاد کنیم واین، طبعا اشتباه خواهد بود. بانک مرکزی باید به این مساله توجه کند.همین اکنون معتقدیم درفروشگاهها پایانههای فروشگاهی زیاد است. اضافه شدن یک شبکه دیگر،خود اسراف سرمایههای ملی است.لذا به نظر می رسد بانک مرکزی قبل ازهرکاری سیاستهای خود را بیشتر باید مورد مطالعه قرار دهد
منبع:جویا-شماره 5.