مورد عجیب یک مدرسه در تهران + تصاویر

اینجا به جای بوی مهر، بوی تند رنگ است که اولین نشانه‌های بازسازی مدرسه را نشان می‌دهد. یک روز قبل از اولین روز بازگشایی مدارس است. کلاس‌ها به ظاهر آماده‌اند اما صدایی که هر پنج دقیقه یک بار می‌آید، نشان از تکمیل نشدن بازسازی مدرسه دارد.

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک،«اقتصادنیوز» در ادامه نوشت: اینجا به جای بوی مهر، بوی تند رنگ است که اولین نشانه‌های بازسازی مدرسه را نشان می‌دهد. یک روز قبل از اولین روز بازگشایی مدارس است. کلاس‌ها به ظاهر آماده‌اند اما صدایی که هر پنج دقیقه یک بار می‌آید، نشان از تکمیل نشدن بازسازی مدرسه دارد.

مدرسه‌ای در یکی از کوچه‌های فرعی منطقه نیروی هوایی پیروزی؛ درست جایی که باید آماده رسیدن کلاس‌اولی‌ها باشد، حالا تبدیل به یک مکانی شده که انگار روزگاری مدرسه بوده و حالا در حال تخریب شدن است.

داستان از این قرار است که اهالی کوچه، نگذاشته‌اند مدرسه باز شود. هر بار هم یک طور مخالفت خود را نشان داده‌اند. یک بار با شکستن شیشه‌های مدرسه و بار دیگر با درگیر شدن و پاشیدن رنگ به روی سطح آجری سفید مدرسه. همین هم شده که مدرسه به جای آویزان کردن نشانه‌های خوشامدگویی، مانند تابلویی سفید است که رنگ روی آن پاشیده باشند. کارگران هنوز هم مشغول رنگ کردن دیوارها هستند. رنگ اختلاف را پاک می‌کنند و رنگ سفید شروع مهر را به سر و روی آن می‌کشند.

داخل مدرسه هنوز هم صدای مته به گوش می‌رسد. چفت‌و بست‌هایی که جوش‌های آخر را به خود می‌بیند تا شاید فردا با آمدن کلاس‌اولی‌ها، قدری محکم‌تر بایستد و بوی مهر را پخش کند. نه از کارکنان مدرسه و نه مسئولان، کسی حاضر به صحبت کردن نیست. می‌گویند آنقدر در این مدت اذیت شده‌اند که می‌خواهند بی‌ سر و صدا مشکل را حل کنند. صحبت که می‌کنند اما چندان هم بی‌ سر و صدا نیست. مته‌ها یک دفعه جان می‌گیرند و صدایشان را به جان مدرسه می‌ریزند.

میز ناظم حالا گرد سفید گچ را به خود گرفته و به جای مداد سیاه، یک مشت میخ سیاه روی آن به چشم می‌خورد. دو نفری از کارکنان که مانده‌اند تا مدرسه حاضر شود، چای خود را میان گچ و بوی رنگ به گلو می‌دهند و گاهی از ممنوعیتشان برای مصاحبه می‌گویند.

حاضر به دادن اطلاعات نمی‌شوند اما اینطور که برخی منابع نزدیک به مسئولان مدرسه می‌گویند، به طور موقت یک توافق یک‌ماهه میان مردم، آموزش و پرورش و مدرسه مربوطه صورت گرفته است. یک ماه وقفه در جدال سه‌جانبه که در نهایت قرار بود تاوان آن را پسربچه‌هایی بدهند که فردا برای اولین بار با روپوش مدرسه وارد می‌شوند.

این یک ماه اما بدان معناست که در صورت نرسیدن به توافق مورد نظر، مدرسه باید جابه‌جا شود. هرچند که به نظر می‌رسد آموزش و پرورش برای فروکش کردن این جدال، مهلت یک‌ماهه را ارائه کرده و قصد جابه‌جا کردن مدرسه را ندارد.

امروز روز آخر تابستان است و خیلی از کلاس‌اولی‌ها با اکراه یا خوشحالی، در حال آماده کردن لباس‌های خود برای چشیدن طعم آموزش هستند تا پاییزشان را این بار با بوی مهر و کتاب آغاز کنند. اینجا اما نه خبری از کتاب است و نه گردی از روی این جدال سه‌جانبه برداشته شده است.

کارگری که در حال مته زدن به در کلاس است، سیگاری به لبش می‌دهد و به در سمباده کشیده تکیه می‌زند. قدری صبر می‌کند تا صحبت‌های کارکنان مدرسه تمام شود. صدای مته آنقدر بلند است که تنها راه شنیدن حرف‌ها، بلند داد زدن است.

بیرون مدرسه اهالی کوچه هنوز هم با نگاه تردید از کنار مدرسه رد می‌شوند و سری تکان می‌دهند. سر صحبتشان که باز شود تنها گله‌ای که مطرح می‌کنند، سر و صدای مدرسه است. خیلی‌ها می‌گویند اگر مدرسه کار خود را آغاز کند، قیمت ملکشان پایین می‌آید.

زنی که همسایه مدرسه است از سر و صدای مدرسه و همسر پیرش می‌گوید که حوصله‌ هردوشان اندک است. خودش را وارد مخالفان نمی‌کند اما از قول دیگر هم‌محله‌ای‌ها می‌گوید: هیچ کس دوست ندارد این مدرسه کارش را شروع کند. اگر مدرسه باز شود، سر و صدای زیادی دارد که برای خیلی از اهالی محل خوشایند نیست. مثل من و شوهرم، خیلی‌ها که اینجا زندگی می‌کنند سنشان بالاست و سر و صدا برایشان مضر.

دو نفر از نیروی انتظامی شبانه‌روز بیرون مدرسه می‌ایستند تا مبادا درگیری‌های دوباره‌ای میان مردم و اهالی مدرسه ایجاد شود. کارکنان مدرسه اما بارها گفته‌اند که در محل‌های دیگری هم که بوده‌اند نه صدایی از خوردن زنگ مدرسه بوده و نه سر و صدای بچه‌ها. درست مثل امروز که به جای صدای مدرسه صدای مته به گوش می‌رسد و بوی رنگ جای خود را به بوی کتاب و دفتر داده است.

مدیر مدرسه در شعبه دیگری است و حتی تلفنی هم حاضر به صحبت کردن نیست. می‌گوید که فعلا مشکل حل شده است. با این حال، کارکنان مدرسه می‌گویند که فردا مدرسه باز است و کلاس‌اولی‌ها به مدرسه می‌آیند؛ مدرسه‌ای که بوی اختلاف را هنوز از تن به در نکرده و منتظر است تا یک‌روزه، چفت و بست‌های باقی‌مانده را تمام کند و قدری آماده‌تر از قبل به استقبال بچه‌ها برود، البته بدون زدن زنگ اول مهر!

«اقتصادنیوز» اعلام کرده که آماده انتشار پاسخ مسئولان در این زمینه است.

 

لینک کوتاهلینک کپی شد!
ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

80  −    =  78