چالش ها و فرصت های بانکداری پلتفرمی در عرصه فرهنگ و کسب و کار بانکی
زيست بوم ها تحولات بسيار زيادی را در دنيای پيرامون ما ايجاد کرده اند نمونه های بسیار زياد و مثال زدنی از آنها در صنايع مختلف مشاهده کرده ايم برای مثال بزرگترين کمپانی ارسال غذا در امريکا اصلا هيچ نوع غذايي را خود توليد نمی کند.
در واقع تنها استثنايي که در اين صنعت میتوان به آن اشاره کرد شرکتهای Visa و MasterCard هستند، چرا که شبکه ايي که آنها ايجاد نموده اند در واقع مانند زيستبومی عمل می کند که صادرکنندگان، پذيرندگان و ارائهدهندگان سرويس های متنوع مالی را به صورت سمبليک به يکديگر متصل می کند.
بسياری از بانکها در جهان مایل به بازی در زيست بوم شرکتهای ويزا و مسترکارت هستند بدون اينکه خود دارای راهبرد تبديل شدن به يک زيست بوم باشند.
علت اين امر را میتوان در در اين جمله خلاصه نمود که بانکها تا کنون نیازی به استفاده از قدرت تاثيرات شبکه اي (Network Effect) احساس نکردهاند. البته اين عدم توجه ناشی از محافظهکاری کسبوکار بانکی سنتی است چرا که مدلهای کسبوکار بانکی عموماً به نحوی طراحی می شوند که بانکها به همه اجزاء آنها تسلط و کنترل کامل داشته باشند در واقع در اين مدل کسبوکار ارزش (Value) توسط بانک ايجاد شده و توسط مشتری به مصرف می رسد در حالی که در زيست بومها به کاربران و مشتريان اجازه داده می شود تا خود به توليد ارزش اقدام نمايند و به ديگر کاربران و مشتريان اين ارزش را ارائه نمايند. اين توسعه توانمندی ها و ويژگی های زيست بوم توسط توسعهدهندگان خارج از بانک و به کمک APIها صورت میگيرد.
يک زيستبوم مالی فوايد بسيار زيادی را برای بانکها و مشتريان به همراه خواهد داشت که در آن نرمافزارهای بانکی و تکنولوژی محصولات نهايي قابل عرضه به مشتری نخواهند بود بلکه بهعنوان یک سکو (platform) به ابزاری برای ايجاد تعامل بين دست اندرکاران زيست بوم و شرکای تجاری خواهد شد و مهمترين فايده يک سکو و زيستبوم بانکی-مالی اين است که در آن بانکها به تنهايي مجبور به توليد ارزش نخواهند بود.
برای دستيابی به چنين آينده ناگزير و درخشانی بانکها مجبور به اتخاذ راهبرد مناسب هستند اين راهبرد بايد شامل چگونگی و زمانبندی حرکت و ايجاد تغيير در حوزههای مختلف کسبوکار بانکی، باشد برای مثال در حوزه تکنولوژی بانکها میبايست از محصولات و سرويسهای غير ماژولار، غير متن باز و غير پيرویکننده از استانداردهای باز به سوی سکوهای بهاشتراکگذاری قانونمند دادهها حرکت نمايند و در حوزه سرويسها از مالکيت صددرصدی به سوی مشارکت تجاری و ايجاد کانالهای توزيع شده تجاری و سرويسهای توزيع شده گام بردارند.
اين مشارکت تجاری به بانکها اجازه خواهد داد تا ارائه سرويسهای متنوعی را در زيستبوم مالی خود تعريف نمايند که تا کنون برای خود متصور نبوده اند و شرکای تجاری از ميان استارتآپهای مالی، شبکه های اجتماعی، صاحبان تکنولوژی و. . . برای خود برگزينند که قبلاً به آنها بیتوجه بوده اند. در چنين زيستبومی بانکها می توانند با برخی از شرکای تجاری خود مشارکت و با برخی ديگر رقابت کنند و همه از جمله مشتريان نهايي از اين مشارکت بهره مند شوند.
همانطور که ذکر شد دستيابی به اين کعبه آمال در کسبوکار بانکی مستلزم اتخاذ راهبردهای صحيح و ايجاد تغييرات بزرگی به خصوص در حوزه فرهنگ حاکم بر اين صنعت و باورها و الگووارههای (Paradigm) آن است اما اين تغيير فرصتی عظيم را پيش روی آنها قرار خواهد داد همانطور که پيش روی شرکتهای عظيمی مانند آمازون، علی بابا و فيس بوک قرار داده است.
بانکها در همه جای جهان اعتقاد دارند که بهترين هستند و نيازی به تغيير ندارند اما بايد آگاه باشند که اگر از فرصتی که پيش رو دارند برای بازتعريف خود بهعنوان يک زيستبوم استفاده نکنند به زودی خود را در مقابل اين گرايش عمومی در جهان خواهند يافت چرا که با تغيير قوانين رگولاتوری مالی در جهان و رفع موانع کاری در حوزه مالی، بازيگران جديدی که مانند شرکت گوگل و اپل و سایر شرکتهای تکنولوژیمحور، در اين صنعت در حال ورود هستند، گوی سبقت و ابتکار عمل را از بانکها خواهند ربود و حضور اين بازيگران جديد تبديل به چالشی عظيم برای غالبان امروز صنعت بانکداری چه در داخل کشورها و چه در عرصه جهانی، خواهد شد.
بهعنوان یک مثال سرویس جدید ترافیک نقشه گوگل که در داخل ایران نیز به خوبی کار میکند مبتنی بر یک راه حل هوشمندانه است که هیچ یک از متولیان رسمی ترافیک در کشور نیز ذرهای در آن درگیر نیستند و جالب این که دقت آن معمولا از نقشههای رسمی مبتنی بر دوربینهای ترافیکی بیشتر است. سوالی که در این حالت مطرح میشود این است که آیا میتوان مطمئن بود چنین راهحلهای هوشمندانهای که مستقل از شبکه بانکی و مالی کشور راهحلهایی برای حملونقل و مبادله الکترونیکی پول ارائه کند از سمت گوگل و مانند آن ارائه نخواهد شد؟
پس تا زمانی که فرصت هست تا بانکها بتوانند بهعنوان يک بازيگر تمام ديجيتال در حوزه کسبوکار بانکی ظاهر شوند، بايد تدابير لازم را به کار بست. شاید نیاز باشد برای بانکها حکم جهاد دیجیتال صادر شود.
منبع: بخش سرمقاله ماهنامه بانکداری آینده شماره 12-13، مرداد و شهریور 1395